چند اختلال رحمی
خونریزی های غیرطبیعی رحمی از دیدگاه متخصص زنان چه اهمیتی دارد؟
خونریزی های غیرطبیعی رحمی از شکایت های عمده ی بیماران مراجعه کننده به کلینیک های زنان است؛ به طوری که علت 15درصد مراجعات پزشکی را به کلینیک های زنان و 25درصد اعمال جراحی آنان را تشکیل می دهد.
خصوصیات پریود (قاعدگی) طبیعی چگونه است؟
میزان متوسط طول سیکل قاعدگی (پریود) 28 روز با متوسط زمان خونریزی 4 روز است . میزان از دست دادن خون حدود 35 میلی لیتر است (یا حدود استفاده از یک بسته یا 10 عدد نوار بهداشتی)
تعریف خونریزی غیرطبیعی رحمی چیست؟
خونریزی غیرطبیعی با خونریزی در زمان ها غیرقابل پیش بینی با خونریزی زیاد در زمان پریود قابل پیش بینی، مشخص می شود. تعاریفی که برای خونریزی های غیر طبیعی مختلف استفاده می شود در جدول زیر نشان داده شده است.
حجم خونریزی: متوسط: 35 میلی لیتر، محدوده نرمال:80 - 20 میلی لیتر، میزان غیرطبیعی: بیشتر از 80 میلی لیتر
مدت خونریزی: متوسط: 4 روز، محدوده نرمال: 8 - 1 روز، میزان غیرطبیعی: بیشتر از 8 روز
طول سیکل: متوسط: 28 روز، محدوده نرمال: 35 - 21 روز، میزان غیرطبیعی: کمتر از 21 روز بیشتر از 35 روز
به این ترتیب خونریزی های زیاد در فواصل منظم، خونریزی در فواصل دو پریود، خونریزی های طولانی و نامنظم، خونریزی با فواصل کمتر از 21 روز، خونریزی پس از یک سال از قطع پریود در اثر یائسگی یا بروز خونریزی غیرقابل پیش بینی در خانم های یائسه ای که تحت هورمون درمانی هستند ، انواع خونریزی های غیر طبیعی رحمی را شامل می شوند.
علت های خونریزی های غیرطبیعی رحمی چیست؟
خونریزی های غیرطبیعی رحمی به 2 گروه تقسیم می شوند:
اول: به دلیل بیماری های ساختمانی رحم مثل پولیپ که به دلیل افزایش ضخامت مخاط داخل رحم ایجاد می شود یا فیبروم (میوم) رحمی که تومور خوش خیم عضله جسم رحم است یا مثلا به دلیل بزرگی رحم که در اثر زایمان های متعدد ایجاد می شود یا بروز سرطان رحم که بیشتر در خانمهای بالای 50 سال و بعد از یائسگی بروز می کند.
دوم؛ خونریزی های غیرطبیعی به دلیل اختلالات هورمونی و عدم تخمک گذاری: به طوری که با وجود طبیعی بودن ساختمان رحم این خونریزی ها ایجاد می شوند و به آنها خونریزی های اختلال عملکرد رحم ( Disfunational Uterine Bleeding) می گویند.
آیا علت های خونریزی غیرطبیعی رحمی در سنین مختلف با هم فرق می کند؟ در گروه های سنی مختلف چگونه است؟ برای تشخیص و درمان چه باید کرد؟
علت های خونریزی غیرطبیعی رحمی در سنین مختلف زندگی متفاوت است. در هر دوره ی سنی از زمان تولد تا بعد از یائسگی علت ها ی مختلفی باعث خونریزی های غیرطبیعی در جنس مونث می شود. بهتر است در گروه های سنی قبل از بلوغ، دوران بلوغ، سنین باروری، سالهای قبل از یائسگی و بعد از آن این علت ها بررسی شوند.
علت های خونریزی های غیرطبیعی در دختران قبل از بلوغ:
در نوزاد دختر تازه متولد شده گاهی خونریزی کمی در روزهای اولیه بعد از تولد ممکن است وجود داشته باشد که این خونریزی به دلیل قطع سطوح بالای هورمون استروژن از جفت است که در خلا ل چند روز بعد از تولد ایجاد می شود. در صورت عدم وجود توده های لگنی یا ضربه باید به والدین اطمینان داد که این علامت در خلال چند روز بعد از بین می رود. خونریزی غیرطبیعی رحمی زیر 10 سالگی در دختران نادر است. در صورت بروز چنین مواردی باید توجه داشت که آیا صفات ثانویه ی جنسی مثل رشد و تکامل سینه ها و افزایش قد وجود دارد یا خیر؟
در صورتی که با علائم رشد و تکامل صفات ثانویه جنسی همراه نباشد، باید از نظر وجود جسم خارجی داخل واژن که گاهی دختربچه ممکن است حین بازی وارد بدن خود کرده باشد یا تومورهایی که باعث خونریزی غیرطبیعی می شوند کودک معاینه شده و از نظر پزشک زنان بررسی شود. در صورتی که خونریزی در این گروه سنی به همراه رشد صفات ثانویه ی جنسی، یعنی رشد سینه ها و افزایش قد و سایر علائم باشد بلوغ زودرس محسوب می شود که ممکن است سرشتی یا به دلیل بعضی از توده های ترشح کننده ی هورمون در تخمدان یا تومورها و بیماریهای مغزی باشد که فرمان ترشح هورمون های تحریک کننده تخمدان را صادر می کنند و به بررسی تخصصی با روش های تصویربرداری از قبیل سونوگرافی شکم و لگن یا استفاده از سی تی اسکن و ام . ار . آی نیاز است.
علت های خونریزی غیرطبیعی در سنین بلوغ:
در این گروه سنی خونریزی های غیرطبیعی رحمی در سالهای اولیه ی بعد از بلوغ به دلیل اختلال تخمک گذاری ناشی از عدم تکامل مغزی که تخمدان ها را تحت تأثیر قرار می دهند ایجاد می شود و سیکل های طبیعی تخمک گذاری در خلال دو تا سه سال بعد از بلوغ تثبیت می شوند . خونریزی های غیرطبیعی بعد از این زمان، یعنی دو تا سه سال بعد از بلوغ نیاز به بررسی دارند. خونریزی های غیرطبیعی رحمی به دلیل اختلالات انعقادی در این گروه سنی نادر نیست و سابقه ی خونریزی غیرطبیعی از لثه، زخم های سطحی و خونریزی طولانی بعد از بریدگی کوچک یا جراحی دندان به احتمال بروز این مساله کمک می کند که با بررسی آزمایش های خونی و انعقادی تشخیص قطعی داده می شود.
علت های خونریزی های غیرطبیعی رحمی در سنین باروری (40 - 18 سال) :
شایع ترین علت خونریزی های این دوران خونریزی های ناشی از عدم تخمک گذاری و هورمون هاست که به صورت خونریزی های طولانی یا شدید به دنبال قطع یک دوره عادت (پریود) تظاهر می کند. خونریزی های ناشی از عدم تخمک گذاری ممکن است در اثر استرس روانی یا فیزیکی، تغییر در تغذیه یا افزایش یا کاهش قابل توجه وزن ایجاد شود.
در بعضی مواقع اختلالات تخمک گذاری ممکن است به دلیل اختلالات تیروئید باشد ؛ به طوری که بیماران با افزایش وزن زیاد ، خستگی ، یبوست ، ورم و ریزش مو از نظر تستهای تیروئیدی باید بررسی شوند . در بعضی از بیماران سر درد و ترشحات پستان ممکن است با اختلالات پریود و خونریزی های غیرطبیعی رحمی همراه باشد که باید از نظر هورمون های ترشح کننده شیر و همچنین از نظر مشکلات مغزی بررسی شوند .
گاهی چاقی و پرمویی به همراه اختلال تخمک گذاری و خونریزی غیرطبیعی است که به دلیل اختلال عملکرد تخمدان ها و سندرم پلی کیستیک تخمدانی بررسی می شود و بررسی هورمونی و سونوگرافی از تخمدان ها آن را مشخص می کند . در بعضی مواقع در این گروه سنی علت خونریزی غیرطبیعی بروز عوارض و مشکلاتی به همراه حاملگی هایی است که ممکن است بیمار از آن آگاه نباشد مثلا سقط ناقص یا فراموش شده ، حاملگی خارج رحمی و سایر حاملگی های غیرطبیعی ممکن است به همراه خونریزی غیرطبیعی رحمی باشد که از این نظر بیمار و پزشک باید توجه کنند.
علت های دیگر خونریزی های غیرطبیعی در دوران و سنین باروری ، خونریزی به دلیل مصرف هورمون هاست . مثلا مصرف قرص های پیشگیری از بارداری که ترکیبات هورمونی دارند در 30درصد موارد با بروز خونریزی های غیرطبیعی در اولین سیکل مصرف دارو همراه است که معمولا در بروشور قرص ها ذکر می شود .
گاهی ممکن است خونریزی به دلیل فراموش کردن یا قطع قرص به دلیل عدم تحمل آن باشد که باید خانم های مصرف کننده ی این قرص ها به آن توجه کنند ؛ علاوه بر این بعضی از روش های پیش گیری از بارداری هورمونال مثل آمپول های تزریقی سه ماه یک بار یا استفاده از کپسول های زیر پوستی هورمونی برای پیشگیری از بارداری ممکن است با خونریزی های غیرطبیعی رحمی همراه باشند . اختلالات انعقادی اگر چه بیشتر باعث خونریزی های غیرطبیعی در سنین بلوغ می شوند ؛ ولی به هر حال در این گروه سنی ممکن است در بعضی مواقع علت خونریزی باشند که البته نادر است . بعضی از عفونت های مقاربتی با التهاب دهانه ی رحم ممکن است باعث خونریزی بعد از مقاربت یا خونریزی های نامنظم شوند .
بالاخره اختلالات ساختمان رحم به دلیل میوم یا فیبروم رحمی علت دیگر خونریزی های غیرطبیعی است که معمولا در این موارد خونریزی که به صورت پریود شدید با فواصل نزدیک به هم است . اگر چه در 50درصد خانم های بالاتر از 35 سال فیبروم رحمی وجود دارد ولی معمولا بدون علامت هستند و نیازی هم به درمان نیست ؛ ولی اگر باعث خونریزی های غیرطبیعی شود به درمان نیاز دارد .
بالاخره سرطان ، علت نادری از خونریزی های غیرطبیعی رحمی خانم ها در سنین باروری است ؛ به طوری که سرطان دهانه رحم در مرحله پیشرفته باعث خونریزی های غیرطبیعی می شود که خوشبختانه امروزه با انجام تست پاپ اسمیر سالیانه ، می توان قبل از بروز مرحله ی پیشرفته سرطان دهانه ی رحمی تشخیص داده و درمان شود . 5درصد موارد سرطان جسم رحم در سنین قبل از 40 سال بروز می کند ؛ ولی به هر حال در مواردی که حالت های غیرطبیعی در معاینه و سونوگرافی وجود ندارد که خونریزی غیرطبیعی رحمی را توجیه کند و به خصوص در مواردی که با سه ماه درمان هورمونی خونریزی غیرطبیعی رحمی کنترل نمی شود و بیمار بالای سن 53 سال است انجام یک نمونه برداری ( بیوپسی ) سرپایی در کلینیک از رحم یا کورتاژ تشخیصی برای رد سرطان و یا موارد پیش سرطانی رحم توصیه می شود.
خونریزی های سنین قبل از یائسگی (50 - 40 سال) :
قبل از یائسگی مانند زمان بلوغ ، شیوع دوره های بدون تخمک گذاری بیشتر است و چگونگی خونریزی در این دوران به صورت خونریزی های با فواصل کوتاه و شدت کمتر است که با علائم کمبود هورمون استروژن از جمله گر گرفتگی، خشکی مخاط واژن و اختلالات خلق و خو همراه است . معاینات لگنی و آزمایشات هورمونی به تشخیص کمک می نماید ؛ اما علت های ساختمانی خونریزی غیرطبیعی رحمی مثل فیبروم و بزرگی یکنواخت رحمی علل دیگر خونریزی های غیرطبیعی را در این دوران تشکیل می دهد که با انجام سونوگرافی می توان به آن پی برد و با تایید و تشخیص پزشک اقدام به درمان جراحی کرد .
20درصد موارد سرطان رحم در این گروه سنی دیده می شود ؛ به این دلیل هر نوع خونریزی غیرطبیعی در این گروه سنی به بررسی آسیب شناسی مخاط رحم به صورت نمونه برداری سرپایی از رحم یا کورتاژ تشخیصی در بیمارستان نیاز دارد .
خونریزی های بعد از یائسگی :
خونریزی های بعد از یائسگی به خونریزی های غیرطبیعی که یک سال بعد از توقف عادت ماهیانه (پریود) ایجاد شود می گویند . هر گونه خونریزی رحمی در این گروه سنی غیرطبیعی محسوب می شود . اگر چه حدود 20درصد خونریزی های این دوران به دلیل بدخیمی دستگاه تناسلی است بیمار از این نظر باید بررسی شود . سایر علت های خونریزی های بعد از یائسگی عبارتند از : خونریزی به دلیل مصرف هورمون جانشینی در این دوران ، خونریزی ناشی از کمبود هورمون استروژن و خونریزی به دلیل افزایش مخاط رحم ( پولیپ رحم ) .
75درصد سرطان های رحمی در سنین بعد از یائسگی بروز می کنند و از این رو در تمام موارد ، خونریزی های بعد از یائسگی به بررسی بافت شناسی مخاط رحمی با انجام نمونه برداری رحمی به صورت کورتاژ تشخیصی نیاز دارد تا بر حسب نوع بیماری ، درمان انجام شود .
منبع: ماهنامه ی تخصصی دنیای سلامت شماره 32
نویسنده: دکتر فاطمه قائم مقامی
تفاوت تنظیم رفتارها و روابط جنسى در غرب با کشورهاىاسلامى
(مقایسه دو جامعه آلمان و اتریش با جامعه ایران)--قسمت دوم
معضلات اجتماعى جوامع غرب در بُعد مسایل جنسى
البته در اینکه چه چیزى معضل است و چه چیزى معضل نیست، دیدگاه ما مسلمانان با دیدگاه غربیها متفاوت است. ما وجود دختران فرارى و ارتباط آزاد پسرها با دخترها در پارکهاى عمومى را به عنوان معضل تلقى مىکنیم، در صورتى که این مسایل، در بسیارى از جوامع غربى، مثبت تلقى مىشود؛ به همین خاطر، اگر بعضى جاها مسایلى را به عنوان معضلات اجتماعى غرب، مطرح مىکنیم، لزوماً به این معنى نیست که خود غرب هم این مسایل را معضل مىداند.
پرنوگرافى در غرب
یکى از معضلات اجتماعى جوامع غربى رواج پرنوگرافى و اشتغال گروه کثیرى به این کار است. بازار این گونه تولیدات امروزه در غرب از رونق خوبى برخوردار است و در حال حاضر به عنوان یکى از شاخههاى اقتصادى پر درآمدِ کشورهاى غربى مطرح است؛ تاحدى که افرادى که در پخش پرنوگرافى به طور مستقیم اشتغال دارند، حدود ده هزار نفرند.(43) تخمین زده مىشود اگر پرنوگرافى در آلمان ممنوع گردد، حدوداً 90% کل ویدئوکلوپهاى این کشور، تعطیل خواهند شد.(44) درآمد مالیاتى دولت از این امر، به بیش از 350 میلیون مارک تخمین زده مىشود.(45) رسانههاى گروهى غرب، با پخش این فیلمها و تصاویر مبتذل، دیدگاه خاصى را به اذهان کودکان و نوجوانان القا مىکنند و با این تلقینها، عملاً جلو رشد آزادانه آنان را مىگیرند.(46)
رواج پدیده پرنوگرافى در غرب، خود منشاء بسیارى از معضلات دیگر است که در این بحث به بررسى آنها مىپردازیم.
تجاوز به زنان در غرب
یکى از معضلات ناشى از ترویج پرنوگرافى شیوع پدیده تجاوز به زنان است، اگرچه بعضى افراد تصور مىکنند که هرچه در بعد جنسى، آزادى بیشترى حاکم باشد، کنجکاوى و رغبت انسان نسبت به این مسایل کمتر مىشود؛ اما تحقیقات انجام شده در غرب، خلاف آن را نشان مىدهد. پژوهشى از دانشگاه پَتسدام آلمان (Universitaet Potsdam) نشان داد که از 300 دختر 17 الى 20 سالهاى که مورد سؤال قرار گرفتهاند، 25% لااقل یکبار مورد تجاوز و یا تعرض جنسى قرار گرفتهاند. از 250 پسرى که مورد سؤال قرار گرفتهاند، 32% اقرار کردند که به طور هدفدار، از مشروبات الکلى و یا مواد مخدر یا مست کننده استفاده کردهاند تا به اهداف جنسى خود برسند.(47)
در جایى دیگر مىخوانیم: «این که گاهى زن جوانى در مترو مورد تعرض قرار مىگیرد، و به او [جهت التذاذ جنسى] دست مىزنند، و متلک مىپرانند، اطرافیان همه نگاه مىکنند و هیچ کسى کمک نمىکند، یک اتفاق معمولى در شهرهاى بزرگ آلمان است.»(48)
در بخش دیگرى از این پژوهش آمده است: «طبق تحقیقى از وزارت کشور انگلیس که در لندن منتشر شد، در این کشور سالانه تا 295000 زن، قربانى تجاوز جنسى یا سوء استفاده جنسى مىشوند. که از این تعداد تنها در 6000 مورد شکایت قانونى وارد مىشود. طبق این تحقیق، تعداد زنانى که قربانى سوء استفاده توسط پدران و شوهران مىشوند، در حال افزایش روزافزون است.»(49)
آمار نشان مىدهد، در اتریش از هر شش دختر بچه، یک نفر مورد سوء استفاده جنسى قرار مىگیرد که 90% این موارد در «محیط امن خانواده» انجام مىگیرد. در ژاپن حدود 75% زنان، ابراز مىکنند که مورد تعرض جنسى واقع شدهاند و در ایالات متحده آمریکا حدود 50% زنان چنین احساسى دارند.
افزایش آمار طلاق نسبت به ازدواج
از جمله دیگر معضلات دامنگیر غرب که خود ناشى از رواج پرنوگرافى است، افزایش آمار طلاق نسبت به ازدواج است، به عنوان نمونه آمار رسمى اتریش نشان مىدهد که بین سالهاى 1970 تا 2001 تعداد طلاقها در این کشور از نرخ 10000 به 20582 طلاق در سال افزایش یافته است.(50) بر این اساس، در اتریش حدود 60% کلیه ازدواجها به طلاق کشیده مىشود.(51)
در این باره لازم است به این نکته اشاره نمایم، افرادى که در غرب با هم ازدواج مىکنند، معمولاً قبل از ازدواج همدیگر را چند سال مىشناسند و با هم زندگى مىکنند و بعد از آن که دیدند واقعاً همدیگر را دوست دارند و مىتوانند و مىخواهند با هم زندگى کنند، ازدواج مىکنند؛ با این وجود میزان طلاق تا این اندازه بالاست. به علاوه همانگونه که قبلاً بیان نمودیم، 30% افرادى که ازدواج مىکنند، قبل از ازدواج با چند نفر ارتباط جنسى داشتهاند و بعد از مدتى از هم جدا شدهاند؛ اگر این رقم را نیز به آمار جداشدگان اضافه کنیم، آمار سرسام آورى به دست خواهد آمد. این روند در آلمان نیز مشابه اتریش است. بنابراین به طور کلى مىتوان گفت که معضل سست شدن پیمان زناشویى مبتلا به تمام کشورهاى غربى است(52).
از این نمودار معلوم مىگردد که در سال 2001، نرخ طلاق به بیش از 60% کلیه ازدواجها رسید.
رواج فحشا در غرب
همان گونه که بیان شد، فحشاگرى در کشورهاى غربى مجاز است(53) و اگر هم در بعضى موارد منعى براى این کار باشد، به معنى محدود نمودن آن در بعضى محلها و یا ساختمانها است. این عارضه موضوعى ساده نیست، بلکه به طور گسترده بر جامعه تأثیر مىگذارد. در مقالهاى در یکى از روزنامههاى اتریشى بیان شده که بسیارى از مسئولین وزارت کشور اتریش در فحشاخانهها رفت و آمد دارند و به طور رایگان از امکانات آنجا استفاده مىکنند.(54) حتّى حزب سبز اتریش خواستار آن است که فحشاگرى به عنوان یک شغل عادى، رسمیت یابد.(55) در جمهورى چک اداره کار به اندازهاى پیشرفته که به زنان جویاى کار، آدرس فحشاخانهها را مىدهد تا با بیکارى مبارزه کند.(56) کشور بلژیک نیز، فحشاگرى را به عنوان اولین کشور اروپایى در سال 2000، به عنوان یک شغل به رسمیت شناخت. بدین سان در این کشور فرقى بین یک کارمند و یک فاحشه وجود ندارد! در زمینه پیامدهاى نامطلوب این امر در پژوهشى آمده است:
«تجارت دختران به طور فاجعهبار توسعه یافته است. شلوگل وزیر کشور اتریش در سخنرانى خود در جلسه افتتاحیه گردهمایى دو روزه پلیس بینالملل که در همین زمینه در وین افتتاح کرد، ارقام نگران کنندهاى را ذکر کرده و مىگوید: «سالانه تا 000/200 زن، از کشورهاى اروپاى شرقى به اروپاى غربى برده مىشوند. به اکثر این افراد وعده آینده درخشان به عنوان مُدِل(57) داده مىشود؛ ولى وقتى به کشورهاى غربى رسیدند، استثمار شده و به فحشا واداشته مىشوند. اتریش به لحاظ موقعیت جغرافیایى خود، یکى از محورهاى تجارت زنان، از اروپاى شرقى است...»(58) ممکن است کسى تصور کند که بالاخره سهمى از سود این تجارت به آن زنان بیچاره مىرسد، در صورتى که از محتواى پژوهشها چنین برمىآید که این درآمد ناچیز هم از آنها پسگرفته مىشود و به بسیارى از آنان مواد مخدر تزریق مىشود تا ساکت بمانند.»(59)
استعمار جنسى در غرب
مراد از استعمار جنسى در این مبحث این است که مردان از موقعیتهاى اجتماعى و شغلى خود، جهت برقرارى ارتباط جنسى با زنان، سوء استفاده مىکنند. این کار در کارخانهها، ادارهها، دانشگاهها و مطبهاى پزشکان و روانپزشکان، توسط کارفرمایان، رؤسا، اساتید، پزشکان و روانپزشکان انجام مىگیرد. طبق ارزیابى متخصصین غربى این نوع سوء استفاده جنسى در غرب، شیوع خاصى دارد. در مقالهاى در این زمینه آمدهاست:
«... تحقیقات مختلفى درباره روابط جنسى در دانشگاهها با نتایج مشابه، نشان داده که بین 20% الى 30% دانشجویان دختر، مورد مقاربت جویى جنسى اساتید دانشگاهى خود قرار گرفتهاند. در گزارشات جدیدترى آمده که 70% دانشجویان دختر در یکى از رشتههاى تحصیلى در حین تحصیلات خویش با اساتید خود مقاربت جنسى داشته و 30% دیگر نیز، مقاربت جویى جنسى نامطلوب اساتید را دفع کردهاند. همکارى به من گفت، در دانشکدهاى که در آن تحصیل کرده است، این یک راز علنى(60) و کاملاً جاافتاده بود که هر دانشجوى دخترى که مىخواست، پایاننامه خود را ارائه دهد، با استاد راهنماى خود مقاربت جنسى داشته است. با این حال کسى گزارشى از آن ارائه نداده است.»(61)
در میان پزشکان و روانپزشکان آمریکایى هم میزان استعمار جنسى بالاست به به طورى که بین 6 تا 10درصد روانشناسان و حدود 13% پزشکان با بیماران زن رابطه جنسى دارند.(62) این مسایل در آلمان هم مطرح است و تخمین زده مىشود که میزان آن به همان اندازه باشد.(63)
رواج همجنسبازى
این عمل بسیار کریه تا سال 1994 در آلمان به نحوى ممنوع بوده است؛ ولى از آن تاریخ به بعد آزاد شد.(64) در اتریش هم مسأله، شبیه آلمان است و همجنسبازى در حال حاضر آزاد است. از لحاظ عرف عموم مردم باید گفت این مسأله تا ابتداى دهه 80 میلادى مطرود بوده است و کسانى که گرفتار آن بودند بسیار کم و در جامعه منزوى بودهاند. از آن تاریخ به بعد این مسأله پیوسته مطرح شده و امروزه به جایى رسیده که نه تنها آزاد، بلکه داراى ارزش مثبت اخلاقى هم شده است و افرادى که گرفتار این مسأله هستند با افتخار به آن اعتراف مىکنند. در سال 1992 میزان افرادى که در اتریش گرفتار این انحراف اخلاقى بودهاند، 2/6% میان مردان و 6/9% میان زنان برآورد شده است.(65)
مطالب مذکور کلیاتى در زمینه چالشهاى کشورهاى غربى، در بُعد اخلاقى جنسى است که اکثر موارد آن توسط خود دانشمندان غربى به عنوان "معضل " مطرح شدهاست.
جمعبندى
در جمعبندى این مبحث با ارزیابى اوضاع جوامع غربى و اسلامى و تطبیق آزادى جنسى بر اوضاع حاکم در این جوامع، نتایج زیر حاصل مىشود:
1 ـ مفاسد و معضلات اجتماعى در کشورهاى اسلامى به مراتب کمتر از کشورهاى غربى است؛(66)
2 ـ آزادىهاى واقعى در کشورهاى اسلامى با در نظر گرفتن تفاوت جهانبینى، نظام ارزشى و انسان شناختى به مراتب بیشتر از آزادیهاى کشورهاى غربى است؛
3 ـ منع قانون کشورهاى اسلامى با آزادى و امکان اشباع و عرضه مناسبى همراه است و به همین دلیل باعث فزونى حرص بر مسایل منع شده نمىگردد؛ بر خلاف کشورهاى غربى که از آزادى ارضاى نیاز جنسى برخوردارند اما چون تحریک جنسى در این کشورها به مراتب بیشتر از آزادى ارضا مىباشد، میزان آزادى ارضا، تناسبى با میزان تحریک جنسى ندارد، بنابراین زمینه ارضاى مناسب فراهم نیست؛
4 ـ کشورهاى غربى در عین اینکه مسایلى را ممنوع اعلام کردهاند، نتوانستند بار ارزشى منفى به آن ببخشند به همین دلیل، بعضى از مسایل منع شده(67) از بار اخلاقى مثبت برخوردار است و مردم طبیعتاً به آن رغبت دارند؛ ولى اسلام در جایى که منع قانونى و اخلاقى را ایجاد کرده، بار ارزشى منفى را هم معین نموده است. به همین دلیل منع حقوقى، عدم رغبت اخلاقى را نیز به دنبال دارد.
نتایج مهم این تحقیق درباره غرب
با بررسىهاى به عمل آمده از منابع خود دانشمندان غربى، روشن شد که غرب تاکنون نتوانسته راه حل موفقیتآمیزى را جهت کنترل روابط و رفتارهاى جنسى ارائه دهد؛ حتى در این زمینه نتوانسته است، یک نظام اخلاقى کامل را عرضه نموده و به اجرا بگذارد. این امر باعث افزایش چشمگیر مشکلات و چالشهاى اجتماعى کشورهاى غربى شده است، تا بدان حد که مجبور شدند حتى آزادى افراد جوامع خود را سلب نمایند.(68) اگر جوامع غربى بخواهند مشکلات اجتماعى خود را حل و روابط و رفتارهاى جنسى را به طور واقعبینانه کنترل کنند، قطعاً نیازمند یک نظام اخلاقى فردى و اجتماعى کارآمد هستند که مصادیق و ریز اعمالى که انسان را به این سعادت نزدیک مىکند، مشخص نماید و ضمانت اجرایى درونى کارآمد نیز داشته باشد. بدون شک مىتوان گفت چنین نظامى اخلاقى بیرون از حوزه مذهب نیست و چه بسا بتوان ادعا نمود که بهترین نمونه یک نظام اخلاقى، نظام اخلاقى اسلام است.(69)
بنابراین در یک جمعبندى کلى نتایج زیر حاصل مىشود:
الف) غرب در بعد اخلاق فردى و اجتماعى فاقد یک نظام اخلاقى کامل است(70) و در این زمینه متکى به عرف عمومى است؛(71)
ب) در جوامع غربى علاوه بر مفاسدى که در آمار منعکس شده است، مفاسد پنهانى فراوانى نیز وجود دارد؛
ج) غرب اخلاق اجتماعى را تنها به وسیله قوانین حقوقى کنترل مىکند و این به معنى عدم ضمانت اجرائى اخلاقیات اجتماعى است که تقریباً هرگونه توصیه اخلاقى را بىمعنى مىکند؛
د) نظام حقوقى غرب از پشتیبانى اخلاقى برخوردار نبوده و به همین خاطر به راحتى ممکن است امورى از لحاظ حقوقى ممنوع باشد، در عین اینکه اخلاقیات اجتماعى آن را داراى ارزش اخلاقى مثبت مىداند؛
ه) غرب، هم بر اساس معیارهاى موجود در فرهنگ خود و هم بر اساس معیارهاى اسلامى فاقد آزادى جنسى به معناى واقعى کلمه است؛(72)
و) غرب براى تنظیم روابط و رفتارهاى جنسى، نیازمند یک نظام اخلاقى فردى و اجتماعى کارآمد است.
ز) غرب براى تنظیم روابط و رفتارهاى جنسى باید در نظام اجتماعى خود تغییراتى ایجاد کند تا نظامهاى اخلاقى و حقوقى پشتوانه همدیگر باشند و الاّ به مرور زمان، نظام حقوقى کشورهاى غربى نیز دچار مشکلات شده و عملاً غیرقابل اجرا خواهد گشت؛
ح) کشورهاى غربى اگر در تجربهگرایى خود صادق باشند مىتوانند از تجربه جوامع اسلامى جهت بهبود اوضاع اجتماعى خود استفاده نمایند.
نتایج حاصل از این تحقیق درباره کشورهاى اسلامى
بررسىها و مقایسههاى انجام شده میان کشورهاى اسلامى و غربى نشانگر آن است که مشکلات جوامع اسلامى در زمینه تنظیم روابط و رفتارهاى جنسى، بسیار کمتر از مشکلات جوامع غربى است. علت این امر آن است که اسلام از یک سو، یک نظام اخلاقى کامل و کارآمد ارائه داده و از سوى دیگر براى نظام اخلاقى خود، پشتوانه حقوقى و براى نظام حقوقى خود نیز، پشتوانه اخلاقى قرار داده است. به علاوه، اسلام توانسته است آزادى افراد جامعه را به صورت واقعى تأمین نموده و بستر مناسبى را براى رشد آزادانه آنان فراهم نماید. اگر این یافتهها را با یافتههایى که درباره جوامع غربى بدست آمده مقایسه کنیم، به این نتیجه مىرسیم که جوامع غربى در زمینه تنظیم روابط و رفتارهاى جنسى نمىتوانند الگوى مثبتى براى جوامع اسلامى باشند؛ چون راهى که آنان در این زمینه در پیش گرفتهاند، عملاً ناکام مانده و به بنبست رسیده است. البته باید به این نکته توجه داشته باشیم که جوامع اسلامى نیز، تاکنون نتوانستهاند راهى را که اسلام براى تنظیم روابط و رفتارهاى جنسى معین نموده است، به طور کامل در عمل پیاده نمایند و چه بسا، معضلات اجتماعى موجود در جوامع اسلامى، ناشى از همین عدم اجراى کامل دستورات اسلامى باشد.
با در نظر گرفتن همه این یافتهها بدین نتیجه مىرسیم، تنها راه معقول پیشروى جوامع اسلامى در جهت کنترل روابط و رفتارهاى جنسى، حل مشکلات اجتماعى و جلوگیرى از بروز مشکلات شدیدتر اجراى کامل دستورات اسلامى است نه راهکارهاى غربى.
بنابر آنچه گذشت مىتوان نتایج این تحقیق درباره جوامع اسلامى را اینگونه جمعبندى نمود:
الف) قوانین در اجرا نیازمند پشتیبانى اخلاقى و ارزشهاى اخلاقى متناسبند؛
ب) اسلام هم در بعد اخلاق فردى و هم در بعد اخلاق اجتماعى داراى نظام اخلاقى کامل، کارآمد و بسیار روشن است؛(73)
ج) نظام اخلاقى اسلام از پشتیبانى نظام حقوقى و نظام حقوقى اسلام از پشتیبانى اخلاقى برخوردار است؛
د) اسلام داراى نظامى است که هم بر اساس معیارهاى موجود در فرهنگ خود و هم براساس معیارهاى موجود در فرهنگ غرب، آزادى جنسى بهمعناى واقعى را تأمین مىکند؛
ه) مشکلات اجتماعى جوامع اسلامى در بُعد مسایل جنسى، بسیار نگران کننده، ولى در مقایسه با جوامع غربى به مراتب کمتر است؛
و) براى حل مشکلات اجتماعى و جلوگیرى از بروز مشکلات جدید، تنها راهى که معقول به نظر مىرسد، اجراى کامل دستورهاى اسلامى است؛
ز) چون نظام حقوقى و اخلاقى داراى تعامل و ارتباط متقابل است، لازم است فرهنگ و اخلاق اسلامى، میان مردم به طور کامل تبلیغ شود تا اسلام بتواند کارایى خود را به بهترین شکل ممکن، به نمایش بگذارد؛
ح) کارشناسان امورتربیتى باید سعى کنند، چالشهاى جوامع غربى و عوامل به وجود آمدن آن را شناسایى نموده و با ظرافت و باریک بینى از تکرار آن در جوامع اسلامى پیشگیرى کنند؛
ط) مسئولین محترم امور تربیتى مدارس باید با توجه به گسترش ارتباطات و تهاجمفرهنگى موجود علیه جامعه مسلمان ایران، راه صحیحى را جهت آشنا نمودن کودکان و نوجوانان به امور جنسى در پیش گیرند و در این عرصه مجال تخریب را از بیگانگان سلب کنند؛
ى) مسئولین محترم مىتوانند بر اساس تجربه جوامع غربى دریابند که راه افراط در تنظیم اخلاق جنسى کدام است، تا از پیمودن آن بپرهیزند. با برخوردارى از رهنمودهاى ارزشمند اسلام در تنظیم امور و اخلاق جنسى، بر همه ماست که روشى برخاسته از این رهنمودها را به جهانیان بشناسانیم تا آنها را از منجلابى که در آن گرفتارند، نجات دهیم. براى این کار لازم است، ابتدا توصیههاى اسلامى را در عمل با اجراى دقیق در جامعه اسلامىمان ایران به شکوفایى خود برسانیم تا براى ملتهاى جهان، الگوى زنده و ارزشمندى را ارائه دهیم؛ در مرحله بعد مىتوانیم آنان را به سوى همان الگو دعوت کنیم.
پی نوشت
*دکتر محمد والدمن اهل اتریش در سال 1361 به دین مبین اسلام مکتب اثنى عشرى گرویده است. در همان سال به شوق فراگیرى علوم و معارف اسلامى به ایران آمد و وارد حوزه علمیه قم شده و تا سال 1366 به صورت پیوسته در حوزه حضور داشته است. در سال 1369 وارد مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى(رحمت الله علیه) شد و در سال 1380 موفق به اخذ دانشنامه کارشناسى ارشد الهیات و معارف اسلامى گردید.وى در حال حاضر مشغول به تحصیل در دوره دکترى در دانشکده تربیت مدرس قم در رشته قرآن و حدیث مىباشد. ایشان در سالهاى اخیر مقالاتى که عمدتا به زبان آلمانى است تألیف کرده که در مرکز شیعیان اتریش انتشار یافته است. وى همچنین در کنار تهیه مقالات براى تأمین نیازهاى شیعیان اتریش به ترجمه تفسیرى، از فارسى به آلمانى مشغول است.
41.Baratta,M.vonو دیگران؛ DerFischerWeltalmanach 1996(سالنامه جهانى فیشر 1996)،1995، ص513.
42. D.Cziesche & D.pieper؛ تحت عنوان: 13.Shell Jugendstudie - Jugend 200 (سیزدهمین پژوهش شل میان جوانان)، Spiegel online، شماره 13/2000.
43. Erotische und pornographische Videofilme: eine Marktueb (فیلمهاى شهوتانگیز و پرنورافیک: دورنمایى از بازار)، در: 1990,Frauen und Maenner und Pornographie، ص 90-92.
44. Bedarf,Beduerfnis,Befriedigung,,;B.Uhse (تقاضا، نیاز، ارضا). در:1990,Pornographie Frauen und،ص 99 Maenner und
45. K.E.Heinig; Frauen und Maenner und pornographie, P.90-92,1990
46.Haftung Pornographie - Kunstzensur - Medien oder ueber eine pornographische Gesellschaft mit beschraenkter,,;G.Breitling (پرنوگرافى ـ سونسور هنر ـ رسانههاى گروهى یا درباره یک جامعه پرنوگرافیک با ضمانت محدود)، در: 1990,Frauen und Maenner und pornographie، ص 87.
47. D;Marszk؛ تحت عنوان: Studie: Sexuelle Gewalt auch unter Jugendlichen verbreitet - Jede vierte Frau Vergewaltigung mindestens einmal Opfer einer (پژوهش: خشونت جنسى میان جوانان نیز شیوع دارد ـ از هر چهار زن، یکى لااقل یک بار مورد تجاوز قرارمىگیرد)، 16/12/2000,pressetext.austria
48.D.Marszk تحت عنوان: " Viele sehen zu, aber niemand greift helfend ein - Kriminologen untersuchen das«Keiner - hilft - phaenomen»"(تعداد زیادى نگاه مىکنند، ولى هیچ کدام کمک رسانى نمىکند ـ متخصصین امورجنایى، پدیده «هیچ کسى کمک نمىکند» را مورد بررسى قرار مىدهند)، 1/8/1998,pressetext.austria
49. بىنام؛ تحت عنوان: London:Sexueller Missbrauch nimmt zu (لندن: سوء استفاده جنسى در حال افزایش مىباشد)، 19/2/2000, Das presse - online Archiv
50. سازمان آمار اتریش [STATISTIK AUSTRIA]، بر اساس آخرین اطلاعات تا 9 مرداد 1381.
51. بر اساس میانگین آمار ازدواجها در اتریش، حدود 46% کلیه ازدواجها به طلاق کشیده مىشود[ATATISTIK AUSTRIA]
52. بىنام؛ تحت عنوان: Der Standard Online, Die Revolution der Beziehungen (1) Fuer eine Demokratiserung der Familie، ص 38،14-15 /8/1999.
53. در کشورهایى مانند سوئد فحشاگرى ممنوع نیست، ولى استفاده از آن ممنوع مىباشد به این معنى که عرضه مجاز، ولى خرید ممنوع است.
54. بىنام؛ تحت عنوان: Zwei Ex -Beamte des innenministeriums vor Gericht (دوتن از کارمندان اسبق وزارت کشور محاکمه مىشوند)، 3/7/1998,Das presse - Online Archiv .
55.بىنام؛ تحت عنوان: Gruene: Soziale Absicherung fuer Prostituierte (حزب سبز: تأمین اجتماعى براى فاحشهها)، 4/12/1998, Das presse - online Archiv.
56.H.J.Schmidt تحت عنوان:Vom Arbeitsamt direkt ins Freudenhaus (از اداره کار مستقیم به سوى فحشاخانه)،14/3/1998, Das presse-online Archiv.
57. Model
58. بىنام؛ تحت عنوان:"Maedchenhandel Weitet sich dramatisch aus" (تجارت دختران [خرید و فروش آنان] به طور فاجعهانگیز در حال گسترش است)، 21/10/1998, Das presse-online Archiv.
59. C.Lagler تحت عنوان: Kampf gegen und Prostitution: Erfolg der Salzburger polizei (مبارزه با موادمخدر و فحشاگرى [غیرمجاز]: موفقیت پلیس شهر سالزبورگ)، 29/3/2000, Das presse-online Archiv.
60. یعنى مسألهاى است که همه از آن آگاهى دارند ولى هیچ کسى درباره آن صحبت نمىکند.
61.P.Rutter; Verbotene Naehe, 1991,P.46.
62. 1991, Verbotene Naehe;P.Rutter، ص 48 (به نقل از ["1986"[American Journal of Psychiatry ).
63. I.Vogt؛Die Wiederkehr des Verdraengten: Maenner und Macht,, (بازگشت آن مسأله سرکوب شده: مردها و قدرت). در: 1991,Verbotene Naehe، ص 250.
64. 96/1995, Lexirom Version 2.0، مدخل: Homosexualitaet.
65. G.S & W. Hoffmann; OEsterreich INTIM, 1993, P.268-269
66. معضلات اجتماعى ایران به طور کلى عبارت است از: دختران فرارى، افزایش آمار طلاق (حدود 25% کل ازدواجها) و وجود ایدز؛ معضلات اجتماعى آلمان و اتریش عبارت است از: سوءاستفاده جنسى از دختران (بیش از 61% دختران در اتریش مورد سوءاستفاده جنسى قرار مىگیرند.)، همجنسبازى (حدود 7% مردم اتریش احساسات همجنسبازانه دارند)، افزایش آمار طلاق (در اتریش حدود 60% کلیه ازدواجها به طلاق کشیده مىشود)، استعمار جنسى (حدود 10% پزشکان، بیماران زن را مورد استعمار جنسى قرار مىدهند)، فحشاگرى رسمى، پخش فیلمها، تصاویر مبتذل به صورت مجاز و...
67. مانند بىوفایى در ازدواج قبل از لغو ممنوعیت قانونى آن.
68. این مطلب را در اصل تحقیق با اشاره به تلقینات رسانههاى غربى و وجود فساد علنى در جوامع غربى
69. محمد تقى مصباح یزدى ؛ اخلاق در قرآن، ج 1،1377،ص 106
70.البته دیدگاههاى متفکران غربى و اسلامى در این زمینه فرق مىکند و ارزیابى فوق منعکس کننده دیدگاه متفکران اسلامى است.
71. عرف عمومى نیز ناظر بر افعالى است که به جامعه مربوط مىگردد و در ظرف اجتماعى تحقق مىیابد و با ابزارى مانند رسانههاى گروهى و تلقینات تبلیغاتى قابل هدایت است.
72. بر اساس آنچه که در قانون اساسى آلمان آمده هر فردى باید در رشد شخصیتى خویش آزاد باشد در صورتى که تلقینات رسانههاى گروهى و وجود فساد در سطح جامعه، مانع از آن مىگردد که کودکان به دور از فاسد رشد یابند. به علاوه، تلقینات رسانههاى گروهى غرب، به شدّت علیه اسلام تبلیغ و به مردم غرب این دیدگاه را القا مىکند، که دورترین مکتب از عقلانیت، اسلام است و با این القائات، عملاً مانع از تحقیق افراد درباره اسلام مىشوند، و آزادى آنها و زیربناى آن را، از بین مىبرند چون افرادى که تحت نفوذ این تبلیغات باشند، دیگر هرگز حاضر نمىشوند راجع به اسلام تحقیق نمایند.
73. در توجیه نابسامانیهاى جنسى جوامع اسلامى در مبحث "مشکلات و محدودیتهاى مقایسه"، ص119 مطالبى بیان شده است.
فهرست منابع
1 ـ آل احمد، جلال. غرب زدگى. چاپ - تهران: رواق. 1341.
2 ـ مصباح یزدى، محمدتقى. اخلاق در قرآن، ج1. محمدحسین اسکندرى (تحقیق ونگارش). چاپ دوم. قم: مؤسسه آموزشى و پژوهشى امامخمینى (قدس سره). 1377.
1. Baratta, Mario von (et al.). Der Fischer Wetiaimanch 1996. Originalausgabe.German: Fischer Taschenbuch Verlag. 1995.
2. Breitling, Gisela. ,,Pornographie - Kunstzensur - Medien oder ueber einepornographische Gesellschaft mit beschraenkter Haftung."In: Frauen &Maenner und Pornographie. Originalausgabe. Frankfurt am Main: FischerTaschenbuch Verlag. 1990. S. 82 - 89.
3. Heinig, K.E. ,,Erotische und pornographische Videofilme: eine Marktuebersicht." In:Frauen & Maenner und pornographie. Originalausgabe. Frankfurt amMain: Fischer Taschenbuch Verlag. 1990.S .90 - 93.
4. Kiwatowski, Gerhard.(et al.).Meyers Kleines Lexikon Philosopie.-Mannheim;Wien; Zuerich: Bibliographisches Institut. 1987.
5. Microsoft Corporation und Bibliographisches Institut & F.A. Brockhaus AG.Lexirom 2.0 (CD). Deutschland: Microsoft Corporation und BibliographischesInstitut & F.A. Brockhaus AG. 1995 - 1996.
6. Rudolphi, Hans - Joachim. ,,Znm geltenden Strafrecht: Zur Legitimitaet von 131und 184 StGB. "In: Frauen & Maenner undpornographie.Originalausgabe.FrankfurtamMain:FischerTaschenbuchVerlag.1990. S.166 - 174.
7. Rutter, Peter. Verbotene Naehe (Originaltitel: Sex in the forbidden zone.1989). Uebersetzt von Veronika Ackerberg. - . Deutschland: ECON Verlag. 1991.
8. Schmidt, Renate. ,,Pornographie - hinsehen oder wegsehen? Rueckblick nach 20Jahren." In: Frauen & Maenner und pornographie. Originalausgabe.Frankfurt am Main: Fischer Taschenbuch Verlag. 1990. S. 15 - 22.
9. Senger, Gerti (et al.). Oesterreich INTIM. - . Oesterreich: Amaithea Verlag.1993.
10. Uhse, B. ,,Bedarf, Beduerfnis, Befruedigung." In: Frauen & Maenner undpornographie. Originalausgabe. Frankfurt am Main: Fischer Taschenbuch Verlag.1990. S. 94 - 102.
11. Ulfig, Alexander. Lexikon der philosiphischen Begriffe. Zweite Auflage.Wiesbaden: Fourier Verlage. 1999.
12. Vogt, Irmgard. ,,Die Wiederkehr des Verdraengten: Maenner und Macht.'' In:Verbotenen Naehe. -. Deutschland: ECON Verlag. 1991. S.245 - 260.
پایگاههاى اینترنت
1. Cziesche, D. (et al.). ,,13. Shell Jugendstudie - Jugend. ''Der Spiegel(Wochenmagazin). Nr. 13/2000.
2. Emcke, C. (et al.). ,,Die Deutschen VOIK ohne Moral?. ,,DerSpiegel(Wochenmagazin). Nr. 51/1999.
3. Goetze: Rechtslexikon. Deutschland: Fisher - Heymanns(http://www.heymanns.com/html/)
4. Koehler, A. ,,Sexuelle Belaestigung am Arbeitsplatz gilt in Japan als einKavaliersdelikt.'' Die presse. 21/4/1999. (Das Presse - Online Archiv:http://www.diepresse.at)
5. Lagler, C. ,,Kampf gegen Drogen und Prostitution: Erfolg der Salzburger Polizei.''Die presse. 29/3/2000.
6. Lagler, c. ,,Studie: Sexuelle Gewalt auch unter Jugendlichen verbreitet - Jede vierteFrau mindestens einmal Opfer einer Vergewaltigung.'' Pressetext Austria.16/12/2000 (http://www.pressetext.austria.at)
7. Marszk, D. ,,Viele sehen zu,aber niemand greift helfend ein - Kriminologenuntersuchen das .'' Pressetext Austria. 1/8/1998.
8. No Name.,,Die Revolution der Beziehungen (1) Fuer eine Demokratisierung derFamilie. ''Der Standard. 14-15/8/1999 (Der Standard Online:(http://derstandard.at)
9. No Name ,,Gruene: Soziale Absicherung fuer Prostituierte. ''Die Presse. 4/12/1998.
10. No Name. ,,London: Sexueller Missbrauch nimmt zu. ''Die Presse. 19/2/2000.
11. No Name. ,,Maedchenhandel weitet sich dramatisch aus.''Die Presse. 21/10/1998.
12. No Name. ,,Zwei E×-Beamte des Innenministeriums vor Gericht.'' Die Presse.21/10/1998.
13. Schmidt, H.J ,,Vom Arbeitsamt direkt ins Freudenhaus. ''Die Presse. 14/3/1998.
14. Titus, Arnu. ,,Maenner - Die schmuddeln die Briten.''Der Spiegel(Wochenmagazin). Nr.21/2000.
نویسنده:دکتر محمد والدمن
تفاوت تنظیم رفتارها و روابط جنسى در غرب
آموزش و پرورش از جمله امور کلیدى هر جامعه به حساب مىآید؛ همانگونه که از کلمه آموزش و پرورش برداشت مىشود، معلمان محترم نه تنها در امر آموزش بلکه در امر پرورش فرزندان جامعه نیز نقش بسزایى را ایفا مىکنند. از جمله ابعادى که با پرورش کودکان و نوجوانان ارتباط مستقیم دارد، امور جنسى است. این امور در زندگى بشر بخصوص در رشد صحیح و یا غلط کودکان و نوجوانان از عوامل زیربنایى محسوب مىگردد. اهمیت این امور به اندازهاى است که حتى استعمارگران جهان، از نوعى پرورش جنسى خاص، براى منحرف نمودن نسل جوان کشورهاى در حال توسعه، استفاده مىکنند و شاید عمده هجوم فرهنگى دشمن بر امور جنسى متمرکز باشد؛ به همین سبب لازم است، مسئولین محترم آموزش و پرورش جمهورى اسلامى ایران، به پرورش صحیح دانشآموزان سه دوره آموزشى ابتدایى، راهنمایى و متوسطه توجه ویژه داشته باشند. اهمیت این امر بخصوص با توجه به گسترش شبکههاى اطلاع رسانى و ارتباطات جهانى از قبیل شبکه اینترنت، شبکه تلویزیونى ماهوارهاى، مجلات و غیره، نمایان مىگردد.
بنابراین آموزش جنسى و آشنا نمودن دانشآموزان دورههاى مختلف، جزء برنامههاى آموزش و پرورش کشور است. متأسفانه در کشورهاى مختلف جهان، گاهى در زمینه آموزش جنسى، افراط و تفریط مىشود که هر کدام از این دو، نوعى انحراف محسوب مىگردد. در این مسیر آنچه بر عهده کارشناسان امور تربیتى آموزش و پرورش است، یافتن راه و روش صحیح متناسب با روح و روان کودکان هر مقطع سنى و مطابق با فرهنگ ایرانى است. براى یافتن این راه، قطعاً تجربیات زیادى ـ گاهى منفى و گاهى مثبت ـ پیشروى ما قرار دارد که کارشناسان، مىتوانند از هر کدام از این تجربیات به طور کامل و صحیح استفاده کنند؛ البته کاملاً واضح است که تجربیات کشورهاى مختلف، گاهى راه درست و گاهى نیز راه غلط را نشان مىدهد. استفادهاى که از راه درست مىبریم روشن است؛ ولى در کنار آن، از راه غلط نیز مىتوانیم استفاده ارزشمند و مثبت ببریم. چون راههاى غلط جوامع مختلف، تجربهاى است که عواقب پیمودن این راهها را به ما نشان مىدهد؛ در نتیجه با عبرت گرفتن از اشتباهات دیگر ملتها، از قرنها پیمودن راه غلط، مصون خواهیم ماند.
اینجانب مسلماً قصد ارایه روش به مسئولین آموزش و پرورش کشور را ندارم، چون نه تخصص لازم و نه آشنایى کافى با فرهنگ جامعه ایران دارم. موضوع مدّ نظر ما در این مقاله ترسیم روشهاى کشورهاى غربى در زمینه پرورش جنسى، همراه با تبیین عواقب، پیامدها و چالشهاى ناشى از اِعمال آن روشهاست؛ البته روشن است که همه این امور، محدود به آموزش و پرورش کشورهاى غربى نیست، بلکه شامل طیف زیادى از امور اجتماعى کشورهاى غربى است. در پایان این مقاله نیز، سعى بر آن دارم چند نکته را در قالب توصیه جهت استفاده به کارشناسان امور تربیتى پیشنهاد کنم.
براى بهتر شناختن راه غرب لازم است، میان جوامع غربى و جوامع اسلامى مقایسهاى صورت گیرد. در این مسیر چون بررسى تمامى کشورهاى غربى، عملاً غیرممکن بود، عمده تحقیق را به کشورهاى آلمان و اتریش محدود نمودم؛ از طرفى در این مقایسه باید هم بعد اعتقادى، هم بعد حقوقى و اجرایى آنها مورد نقد و بررسى قرار گیرد؛ والاّ چه بسا ممکن است، مکتبى در تئورى براى بعضى افراد بسیار زیبا جلوه نماید، ولى در اجرا مانند مکتب کمونیسم بسیار ناکارآمد باشد.
قبل از ورود به اصل بحث لازم به یادآورى است که اسلام، با اینکه تنها یک دین است، ولى تعالیم آن در برگیرنده همه ابعاد شخصى و اجتماعى انسان است؛ به همین سبب یکى از اهداف این مکتب حیاتبخش، اصلاح ساختار جامعه است که تحقق این امر تنها به وسیله حکومت مردمى اسلامى میسر است.
نکته آخر اینکه مقاله حاضر خلاصهاى از یک تحقیق دویست صفحهاى است. پرواضح است که تمامى مطالب این تحقیق در چارچوب مقاله یک نشریه نمىگنجد؛ به همین سبب، بسیارى از مطالب را خلاصه و برخى را نیز به ناچار حذف نمودم، لذا در برخى از بخشها کاستىهایى مشهود است که امیدوارم خوانندگان گرامى این کاستىها را به دیده اغماض بنگرند.
تعریف موضوع
موضوع تحقیق به طور کلى، شامل سه بخش است که عبارتند از:
1) بررسى و مقایسه قوانین و مقررات حقوقى و احکام اخلاقى مسایل جنسى؛
2) بررسى و مقایسه قوانین و مقررات حقوقى و احکام در جوامع مورد نظر؛
3) پیامدهاى اجراى این قوانین، مقررات و احکام، در جوامع مذکور.
مباحث این سه بخش در این تحقیق محدود به آموزههاى «اسلام» و «غرب» است. به همین دلیل، سیر مباحث و ساختار آن به دو زیر مجموعه «اسلام» و «غرب» تقسیم شده است. با توجه به این محدوده، موضوع این تحقیق «چگونگى تنظیم رفتارها و روابط جنسى در غرب و کشورهاى اسلامى» است.
موانع و محدودیتهاى این پژوهش
روشن است، تحقیقى که بخواهد دو فرهنگ متفاوت را با هم مقایسه کند با مشکلات فراوانى مواجه خواهد بود. یکى از آن مشکلات، تفاوت در تنظیم امور هر کدام از این دو جامعه (جامعه اسلامى و جامعه غربى) در بعد جنسى است. به همین جهت در جوامع غربى، مسایل جنسى بسیار راحت و آزادانه مطرح و مورد بحث و بررسى قرار مىگیرد؛ ولى در جوامع اسلامى حیاى اسلامى، مانع طرح اینگونه مطالب در هر موقعیت و در حضور هرکس مىشود(1). این تفاوتها باعث مىگردد، که افراد یک جامعه، نتوانند امور جامعه دیگر را به خوبى درک نمایند، زیرا آنها را بر اساس معیارها و ذهنیت فرهنگى ناشى از فرهنگ خود، ارزیابى مىکنند. به علاوه، گاهى بازگو نمودن بعضى مسایل که در جامعه اول با کمال جرأت علناً مطرح مىگردد، در جامعه دیگر، خلاف عرف، بلکه به نحوى بىادبى محسوب مىشود. این امر در بررسى چالشها و معضلات اجتماعى کشورهاى غربى حایز اهمیت است، چون بیان تمام آنچه که در جوامع غربى در بعد جنسى مىگذرد، از لحاظ حیاى اسلامى مردود است و ممکن است، نوعى بدآموزى در بر داشته باشد و باعث ترویج فساد گردد. به همین خاطر، در بعضى مسایل، تنها به اشارهاى مختصر اکتفا مىکنیم.
تفاوت معیار فساد در جوامع غربى و اسلامى
یکى از مصادیق تفاوت معیار جوامع غربى و اسلامى، روابط دختر و پسر است. در کشورهاى اسلامى، رابطه آزاد پسر و دختر، از مصادیق فساد است ولى همین امر در کشورهاى غربى، نه تنها فساد محسوب نمىشود بلکه در عرف مردم، از ارزش اخلاقى مثبت نیز برخوردار است. عکس این مسأله هم وجود دارد. مثلاً اگر مردى در جوامع اسلامى با بیش از یک زن ازدواج کند فساد محسوب نمىشود ولى در کشورهاى غربى، این امر از مصادیق فساد و جرم محسوب مىگردد؛ این در حالى است که اگر کسى در کشورهاى غربى، با چند زن، رابطه آزاد جنسى داشته باشد، نه جرمى را مرتکب شده و نه از مصادیق فساد محسوب مىگردد. البته در این زمینه موارد مشترکى مانند تجاوز به زنان وجود دارد که هم در غرب و هم در اسلام «فساد» تلقى مىشود.
با توجه به این گونه تفاوتهاى معیارى، ممکن است در باب مقایسه بین جوامع غربى و جوامع اسلامى با مشکل مواجه شویم. به عنوان مثال ممکن است آمار به ما نشان دهد، که جرایم جنسى در جوامع غربى در حال کاهش است و ما از این واقعیت، دچار نتیجهگیرى غلط شویم چون علت کاهش جرایم جنسى ممکن است، لغو بعضى ممنوعیتهاى قانونى مانند لغو ممنوعیت ارتباط جنسى با جنس موافق باشد.
بدینسان ممکن است، بر اساس معیارهاى جامعه اسلامى، فساد در کشورهاى غربى در حال افزایش باشد، در صورتى که بر اساس معیارهاى غربى، فساد در این کشورها روبه کاهش باشد. به همین دلیل لازم است، اولاً به معیارهاى تلقى فساد در غرب توجه ویژهاى داشته باشیم و ثانیاً در ارزیابىهاى بعد، جهت انجام مقایسه دقیق، معیار واحدى را بکار گیریم.
اهداف تحقیق
مهمترین اهداف این تحقیق عبارتند از:
1) آسیبشناسى فرهنگى براى ارائه راههاى مقابله با تهاجم فرهنگى و شناخت نقاط آسیبپذیرى در قلمرو مربوط به اخلاق جنسى؛
2) شناساندن گوشهاى از چالشهاى فرهنگ غرب به مسلمانان؛
3) بالابردن سطح شناخت نسبت به ریزه کارىهاى مربوط به اخلاق جنسى در معارف اسلامى؛
4) ایجاد آگاهى و زمینهسازى براى تضارب فکرى از طریق طرح مطالب جدید و انجام مقایسه براى پىبردن به نقاط افتراق و تشابه دو فرهنگ اسلام و غرب.
مفهوم غرب
کلمه «غرب»(2) در لغت به معنى یکى از چهار جهت اصلى است و در اصطلاح داراى معانى مختلفى است. در این پژوهش غرب به معنى فرهنگ غربى و هرکجا از غرب سخن به میان مىآید، غرب فرهنگى را اراده مىکنیم. غرب به معنى فرهنگ غربى(3)، یعنى فرهنگ خاصى که در بعضى کشورها حاکم است و این کشورها به لحاظ دارا بودن این فرهنگ، در زمره کشورهاى غربى محسوب مىشوند.(4)
در بررسى دقیق دیدگاهها و اظهار نظرهاى دانشمندان غربى به این نتیجه مىرسیم که فرهنگ غرب در ابعاد مختلف داراى ویژگىهایى به شرح ذیل است:
الف) زیربناهاى فرهنگ غرب در بُعد شناخت و باورها، عبارتند از :
- ماتریالیسم یا مادى گرایى.
- تز جدایى دین از سیاست یا سکولاریسم.
- مکتب لذتگرایى عمومى یا منفعت عمومى (یوتیلیتاریسم).
ب) اصول زیربناى فرهنگ غرب در بُعد ارزشها و گرایشها، عبارتند از :
- اصالت و ارزش دادن به امور مادى.
- گرایش به بىبندوبارى و فساد اخلاقى.
- رهایى از قید کلیسا(5) (دین) در باب مسایل اجتماعى.
- قداست زدایى.
- اصالت دادن به قدرت.
ج) فرهنگ غرب در بخش رفتارها و کردارها، رواج دهنده رفتارها و کردارهاى متناسب با اصول شناختى و ارزشى خود است. در بخش رفتارها و کردارها براى نمونه مىتوان به ویژگیهاى زیر اشاره نمود:
- هدف رفتار و کردار مردم تأمین زندگى این جهانى است.
- در رفتار و کردار افراد، لذت و امور مادى از اصالت برخوردار است.
- کلیسا عملاً در کارهاى سیاسى دخالتى ندارد.
- مردم در عمل گرفتار فساد و بىبندوبارى هستند.
- مردم جوامع غربى عملاً در راستاى قدرتطلبى کشورهاى خود فعالیت مىکنند(6).
با توجه به دیدگاهها و اصول مذکور فرهنگ غرب یک فرهنگ مادى است که در جهت همرنگ ساختن فرهنگهاى دیگر جوامع تلاش مىکند و براى رسیدن به این هدف به فرهنگهاى دیگر حملهور مىشود تا آنها را و عمدتاً ارزشهاى معنوى آنان را از بین برده و اصول و ارزشهاى غربى را جایگزین آن نماید.
مبانى اخلاق جنسى در اسلام
با توجه به اینکه اصول زیربنایى اسلام در جامعهاى مانند ایران، نسبتاً واضح و روشن است، و محور تلاش این جانب تشریح اوضاع حاکم بر جوامع غربى است در این مقام نیز به کمال اختصار بسنده مىکنم و تنها به بیان رئوس مطالب مىپردازم که عبارتند از:
- نیازهاى انسان بسیار گستردهاند و تنها در زندگى اجتماعى به طور کامل تأمین مىشوند.
- خانواده، بهترین محیطى است که نیازهاى انسان،از جمله، نیازهاى جنسى او را تأمین مىکند (گرایش به تشکیل خانواده به همین دلیل در انسان وجود دارد).
ـ غریزه انسان (غریزه جنسى)، با محدودیتهاى فطرى مواجه است.
- کمال و سعادت انسان، در رسیدن به خدا، یعنى قرب الهى است و افعالى که انسان را به خدا نزدیک مىکنند، افعال خیر و افعالى که انسان را از خدا دور مىکنند، افعال شر خوانده مىشوند.
- این دیدگاه و زیربناى فکرى، در قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران به طور کامل انعکاس یافته است.(7)
مبانى اخلاق جنسى در غرب
مبانى اخلاق جنسى در غرب، ریشه در جهانبینى حاکم بر آن دارد. مشترکاتى که در بعد فلسفى میان دیدگاههاى متفکران غربى وجود دارد، عبارتند از:
- اعتقاد نداشتن به خداوند متعال (یا عدم اهمیتِ اعتقادِ به خدا، در بعد اخلاقى).
- اصالت دادن به انسان.
«در فلسفه قرن بیستم تنها در موارد نادر به طور سیستماتیک با مفهوم «خدا» روبرو مىشویم به طورى که مىتوان ادعا نمود که تصور «خدا» در فلسفه معاصر، تقریباً هیچ نقشى را ایفا نمىکند.(8) این امر بیانگر مادى بودن و این جهانى بودنِ فرهنگ غرب است.
کمال و سعادت انسان در دیدگاه غرب
فرهنگ غرب داراى جهانبینى مادى است که بر اساس آن، انسان موجودى مستقل از خدا، با عمرى محدود و زندگى منحصر به دنیاست. بنابراین، مصداق سعادت انسانى هم، فراتر از این دنیا نیست. حداکثر چیزى که مىتوان در این زمینه ادعا نمود، این است که ممکن است بعضى افراد در غرب داراى مکتب التقاطى باشند. اعتقاد این افراد گرچه الهى است ولى اخلاقشان، التقاطى است و ایمان آنها، اثرى در اخلاقشان ندارد. بنابراین حتى افرادى مانند کانت، که اعتقاد به خدا دارند، خدا و ایمان به خدا را در اخلاق، مؤثر نمىدانند.(9) این زیربناى فکرى فرهنگ غرب، در قوانین کشورهاى غربى از جمله آلمان انعکاسى کامل یافته است.(10)
اخلاق جنسى در غرب؛ راهکارها و چالشها
محدودیتهاى اجتماعى غریزه جنسى از دیدگاه غرب
با تحولاتى که همزمان با رنسانس در جوامع غربى رخ داد، اخلاقى جنسى غرب هم دستخوش تغییر و تحول شد. این یکى از اصول فرهنگ غرب است که اخلاق نیز تابع رأى اکثریت مردم است. بر این اساس، مهمترین اصولى که در حال حاضر در اخلاق جنسى در غرب حاکم است، عبارتند از:
الف) آزادى عشق و آمیزش جنسى از قید ازدواج(11).
ب) آزادى و نشر عکسهاى جنسى(12).
ج) آزادى تمایل به همجنس(13).
د) آزادى سقط جنین(14).
گرچه در این اصول همواره از آزادى،سخن به میان آمد، ولى این بدین معنى نیست که همه محدودیتها را لغو کرده باشند، بلکه در کشورهاى غربى، همواره محدودیتهایى در این زمینه وجود دارد.
یکى از دیگر مسایل زیربنایى فرهنگ غرب، طلب آزادى بیان و مدارا(15) در قبال نظرات دیگران است.(16)اگر لوازم این دیدگاه را در نظر بگیریم، درمىیابیم که طبق این دیدگاه هیچ کس، حتى دین و مذهب، نمىتواند شناخت و ارزشهاى اخلاقى خود را حق مطلق معرفى کند، بلکه همه معرفتها و ارزشهاى اخلاقى از اعتبار برخوردار بوده و مجبور به تحمل دیدگاههاى دیگران است.(17) در نتیجه هیچ ارزشى مطلق نیست، بلکه ارزشها تابع انتخاب و خواست اکثریت مردم است(18) و به مرور زمان، تغییر مىیابد.(19)
این دیدگاه، نمىتواند غیر از نسبى بودن اخلاق و ارزشهاى اخلاقى و پلورالیزم اخلاقى، سفارشها و ارزشهاى اخلاقى ثابتى را به دنبال داشته باشد. پس اگر فرض شود، اکثر مردم یک جامعه، خواستار معیارها و ارزشهاى اخلاقى جدید باشند، معیارهاى اخلاقى آن جامعه، تغییر مىیابد.(20)
بنابراین غرب، دنیا را هدف مىداند و مىخواهد سعادت انسان را در این دنیا حاصل کند؛ اما اسلام این دنیا را هدف نمىداند، بلکه وسیلهاى براى حصول سعادت در جهان آخرت مىداند. غرب، قانونگذار را خود انسان مىداند و قوانین را صرفاً براى تنظیم امور دنیوى وضع نموده است؛ ولى اسلام قانونگذار را خدا مىداند و قوانینى را که خداوند براى انسان وضع نموده، تأمین کننده مصالح حقیقى وجود انسان در بعد مادى و معنوى مىداند.
آیا غرب داراى نظام اخلاقى خاصى است؟
اگر بخواهیم وضعیت اخلاقى کشورهاى غربى را بهتر درک نماییم، نیازمند شناخت مبانى اخلاقى این کشورها هستیم. یکى از سئوالات اساسى ما در این مبحث این است که کشورهاى غربى داراى کدام نظام اخلاقىاند؟ یا بهتر بگوییم، آیا اساساً کشورهاى غربى داراى نظام اخلاقى خاصى هستند یا خیر؟ و اگر داراى یک نظام اخلاقى خاص مىباشند، آن نظام کدام است؟
آنچه در این زمینه از منابع غربى به دست مىآید، این است که غرب نمىتواند داراى نظام اخلاقى خاصى باشد، زیرا از یک سو، دین را از عرصه اجتماع جدا ساخته و از سوى دیگر هیچ ارزشى را مطلق نمىداند.(21)
در همین رابطه در مجله "Der Spiegel"، تحت عنوان «آلمانیها، ملتى بدون اخلاق» آمده است:
«در پایان هزاره(22)، جامعه گرفتار بحران عمیق اخلاقى است. اتفاق نظر در اینکه خیر و شر چیست، در حال زوال است؛ در سیاست، رفاه اجتماعى تقریباً نقشى ندارد و در اقتصاد، منفعت شخصى عامل اصلى است»(23).
در ادامه، این مقاله به عرصه علوم اشاره نموده و از قول یک متخصص ژنتیک نقل مىکند: «اخلاق باید تابع علوم(24) باشد، نه برعکس». این مقاله به بررسى دیدگاه عموم مردم آلمان پرداخته و مىافزاید: «انهدام تصور عمومى درباره مسایل شرمآور و اخلاقى، در جُنگها و شوهاى تلویزیونى که در برنامههاى عصر شبکههاى تلویزیونى پخش مىشوند، قابل ملاحظه است... این گونه شوها از این تخیل زندهاند که بهتر است به جاى اینکه نامشهور باقى بمانم با عیب و نقص خود مشهور شوم؛ بهتر است یک خوک (آدم رذیل) مشهور باشم تا انسانى اخلاقى اما صفر یعنى نامشهور.»(25)
قابل توجه است که در هیچ یک از این اظهار نظرها، صحبت از نظام اخلاقى نیست تا دانشمندان غربى بر اساس آن، خیر و شر بودن اعمال را تعیین کنند، بلکه صحبت از «حیران ماندن» جوامع غربى است.
همه مکاتب فلسفه اخلاقى، مانند مکتب هگل، کانت، فروید و غیره، از جمله مکاتب فلسفه اخلاقى غربند ولى هیچ کدام از این مکاتب «مکتب فلسفه اخلاق غرب» به عنوان تنها مکتبى که در غرب مطرح است، نمىباشند. به علاوه، هیچ کدام از این مکتبها، نظام اخلاقى خاص خود را(26) ارائه نداده، بلکه به بیان دیدگاههاى فلسفى خود در بعد اخلاق بسنده نمودهاند «نقطه مشترک بین همه این دیدگاهها این است که رفتار انسانى را به شرطى «اخلاقى» مىدانند که خود انسان، هدف و قانونِ اَعمال خویش را تعیین کند و خیر را مد نظر داشته باشد.»(27)
بنابراین در غرب نظام اخلاقى بدین معنى مطرح نیست، بلکه خیر و شر تابع نظر و رأى اکثریت مردم(28) بوده و با تغییر آن، قابل تغییر است. از این لحاظ نظام اخلاقى غرب شبیه امرى است که در جوامع اسلامى به عنوان «عرف حاکم بر جامعه» یا «عرف عمومى» مطرح مىباشد. در همین زمینه بعضى دانشمندان غربى عقیده دارند که اتفاق نظر درباره خوب و بد اخلاقى در جوامع غربى، در حال زوال است(29).این مطلب بدین معناست که تنظیم مسایل جنسى در غرب، صرفاً داراى جنبه حقوقى و عرفى است و فاقد جنبه اخلاقى مشابه جوامع اسلامى است، به همین خاطر در بررسى اخلاق جنسى غرب، ناچار به بررسى احکام و مقررات حقوقى هستیم.
مسایل مربوط به ازدواج و طلاق در غرب
چون این مسایل در جوامع اسلامى کمتر شناخته شده است، به تفصیل به تبیین آنها مىپردازم تا دورنماى بهترى براى خوانندگان حاصل گردد.
ارزش ازدواج در غرب(30)
به طور کلى مىتوان گفت که ازدواج در غرب تنها به عنوان ابزار تشکیل سلول اساسى جامعه از اهمیت برخوردار است. ولى اگر فرض شود که ارزشهاى اخلاقى جوامع غربى تغییر کند و سلول اساسى تشکیل دهنده جامعه، زندگى مشترک آزاد (بدون ازدواج) باشد، دیگر از چنین اهمیتى برخوردار نخواهد بود. این مسأله در اصل ششم قانون اساسى آلمان این گونه بیان شده است:
«ازدواج و خانواده از حمایتهاى ویژه نظام حکومتى برخوردار است... قانونگذار موظف است، براى فرزندانى که خارج از کانون ازدواج به وجود آمدهاند(31) از لحاظ رشد جسمانى، روحى و عزت اجتماعى، همان شرایطى را فراهم کند که براى فرزندان به وجود آمده در کانون ازدواج فراهم مىباشد.»(32) به همین دلیل، و با توجه به سستى باورهاى دینى در جامعه مسیحیان، مىتوان گفت که امروزه ازدواج در غرب از قداست خاصى برخوردار نیست، بلکه تنها قراردادى بین زن و شوهر است.
در همین رابطه نیز باید به این نکته اشاره نماییم که ازدواج در غرب، شرط مجاز بودن آمیزش جنسى نیست، بلکه بسیارى از افراد، خارج از این چارچوب نیز داراى چنین روابطى هستند و این فساد اخلاقى، حتى از پشتیبانى حقوقى نیز برخوردار است. بر همین مبنا از سال 1969 آمیزش جنسى زن و مرد متأهل خارج از چارچوب ازدواج(33) (به تعبیر ما مسلمانان، زناى مرد محصن و زن محصنه) و لواط در آلمان آزاد شد در حالى که ازدواج چند همسرى ممنوع شد؛ به علاوه زندگى مشترک زن و مرد به صورت آزاد هم مجاز شمرده شد.(34)
بنابراین، برداشت و مفهومى که مردم کشورهاى غربى از ازدواج دارند، با برداشت مفهومى که ما مسلمانان از ازدواج داریم، متفاوت است. در غرب ازدواج تنها در صورتى شکل مىگیرد که زن و مرد، بعد از اینکه مدتى همدیگر را شناختند و با هم بودند، احساس کنند که همدیگر را خیلى دوست دارند و بخواهند نسبت به همدیگر وفادار باشند. البته افرادى هم هستند که قصد وفادارى هم ندارند، ولى با این وجود با همدیگر ازدواج مىکنند.
آیا غرب سفارشهاى اخلاقى براى خانواده دارد؟
همانگونه که بیان شد، در غرب، نظام و ارزشهاى اخلاقى ثابتى مطرح نیست بلکه خیر و شر تابع نظر و رأى اکثریت مردم و به مرور زمان، قابل تغییر است(35) و بُعد اخلاقى و به تبع آن، اخلاق جنسى وابسته به «عرف حاکم بر جامعه» یا «عرف عمومى» است اما در عین حال در کشورهاى غربى، سفارشهاى اخلاقى هم وجود دارد. البته این سفارشهاى غرب در مقابل آنچه که در اسلام وجود دارد، بسیار کم و ناچیز است.
علاوه بر اینگونه سفارشها، در کشورهاى غربى نوعى تربیت اخلاقى در زمینه روابط جنسى تحت عنوان «تربیت جنسى»(36) نیز وجود دارد. «تربیت جنسى» عنوان درسى است که از سال 1968 میلادى به بعد، جزء دروس اصلى مدارس آلمان مىباشد. شاگردان در این درس از سن چهارده سالگى با روابط و مسایل جنسى آشنا مىشوند و نسبت به احساس ارزشها، توانایى تصمیمگیرى اخلاقى و یادگیرى اصطلاحات در بعد جنسى، تعلیم مىبینند. این درس منوط به موافقت والدین نیست، بلکه به صورت اجبارى براى عموم شاگردان(37) تدریس مىشود.(38)
اینگونه سفارشها بیشتر جنبه پزشکى و روانشناختى دارد و با سفارشهاى اخلاقى اسلام، به هیچ وجه قابل مقایسه نیست و اگر هم اینگونه سفارشها را اخلاقى ارزیابى کنیم، باید سؤال کرد که غرب چه عاملى را مىتواند به عنوان ضمانت اجرایى احکام و سفارشهاى اخلاقى معرفى کند؟ به علاوه، بخش اخلاقى کشورهاى غربى از بخش حقوقى آنها جداست، به همین خاطر این سفارشها از پشتیبانى حقوقى برخوردار نیست. یک حقوقدان آلمانى در این زمینه مىگوید:
«بدون شک، طبق ارزشهاى اخلاقى حاکم [ در آلمان ]، ممنوعیت متون پرنوگرافیک و غیره، منفعتى اجتماعى در بر دارد و ممکن است انسانها بدون پرنوگرافى خوشبختتر باشند. ولى تنها سؤال این است که آیا قانون جزایى وسیلهاى مناسب و کارا براى رسیدن به این اهداف هست یا خیر؟ و قبل از همه باید سؤال شود که آیا واداشتن مردم به اعمال اخلاقى ارزشمند، براى خوشبختتر نمودن آنان، مىتواند هدفى مشروع براى قانون جزایى باشد؟ مطرح نمودن این سؤال به معنى نفى آن است. دولت ما مؤسسه اخلاقى نیست که مجاز به استفاده از الزامات قانونى جهت تربیت اخلاقى شهروندان باشد. تنها، جایى که رفتارى به عنوان تهدید و یا تجاوز از قانون، ظاهر مىشود، نقطه آغاز مشروعیت قانون جزایى است(39)».
بر این اساس ارزشهاى اخلاقى موجود در غرب، فاقد پشتیبانى حقوقى است و با قوانین حقوقى پیوند نخورده است. این مسأله بدین معناست که در مبحث اخلاق جنسى غرب، عمدتاً باید قوانین و مقررات حقوقى آن را بررسى کنیم.
بنابراین به طور خلاصه مىتوان استنباط نمود که ازدواج در جوامع غربى مهمترین راه براى کنترل روابط و رفتارهاى جنسى نیست و چون نظام اخلاقى غرب، تابع دیدگاه عامه مردم است، این مسأله تنها از نظراجتماعى مهم است وگرنه ارزش اخلاقى خاصى ندارد.
پیامدهاى اجتماعى احکام حقوقى و اخلاق جنسى در غرب
در این مبحث تنها مختصراً به بررسى پیامدهاى اجتماعى احکام حقوقى و اخلاق جنسى در غرب مىپردازم؛ چون بررسى دقیق اوضاع اجتماعى ایران، پژوهشهاى عمیق متخصصان ایرانى را مىطلبد، تا بر اساس آن بتوان مقایسهاى بین دو جامعه انجام داد. گرچه به گمان من با بیان و تشریح اوضاع حاکم بر جوامع غربى، این مقایسه کار چندان مشکلى نیست.
اوضاع اجتماعى جوامع غربى
گرچه این جانب، نگارنده این مقاله اهل اتریش بوده و از اوضاع اتریش و آلمان آگاهى بیشترى دارم، امّا در یک نگاه کلى مىتوان گفت که یکى از مشکلات کنونى جوامع غربى، وجود خلأ در روابط عاطفى است. بهعلاوه، زندگى زناشویى، اساس زندگى مشترک زن و مرد را تشکیل نمىدهد، بلکه بسیارى از خانوادهها به صورت تک والدى(40) اداره مىشوند. مثلاً در سال 1995 در اتریش 5/13% کل خانوادههاى اتریش، به صورت تک والدى و 5/86% آنها با هر دوتن از والدین اداره مىشد(41). این آمار بیانگر آن است که در غرب اهمیت خانواده و تشکیل زندگى خانوادگى بسیار کم است(42).از طرف دیگر مفاهیم اخلاقى مانند «حیا»، «عفت»، «غیرت»، «تقوى» و «بکارت» دیگر داراى ارزش مثبت اخلاقى نیستند و براى بسیارى از مفاهم مانند «ناموس» و «غیرت» در زبانهاى غربى مانند زبان آلمانى، معادلى وجود ندارد. بررسى دقیقتر اوضاع و معضلات اجتماعى غرب، همچنین بررسى اَعمال مجاز و غیرمجاز در قوانین جارى غرب، شناخت خوبى در این باره به ما ارایه مىدهد.
پی نوشت
*دکتر محمد والدمن اهل اتریش در سال 1361 به دین مبین اسلام مکتب اثنى عشرى گرویده است. در همان سال به شوق فراگیرى علوم و معارف اسلامى به ایران آمد و وارد حوزه علمیه قم شده و تا سال 1366 به صورت پیوسته در حوزه حضور داشته است. در سال 1369 وارد مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى(رحمت الله علیه) شد و در سال 1380 موفق به اخذ دانشنامه کارشناسى ارشد الهیات و معارف اسلامى گردید.وى در حال حاضر مشغول به تحصیل در دوره دکترى در دانشکده تربیت مدرس قم در رشته قرآن و حدیث مىباشد. ایشان در سالهاى اخیر مقالاتى که عمدتا به زبان آلمانى است تألیف کرده که در مرکز شیعیان اتریش انتشار یافته است. وى همچنین در کنار تهیه مقالات براى تأمین نیازهاى شیعیان اتریش به ترجمه تفسیرى، از فارسى به آلمانى مشغول است.
1. البته در عین اینکه حیاى اسلامى، مانع از بیان مسایل جنسى به صورت علنى مىشود فقهاى اسلامى، مسایل شرعى مبتلا به جامعه را براى مردم بیان مىکنند. به همین خاطر نمىتوان گفت که مسایل جنسى در جوامع اسلامى به طور کلى در سطح جامعه مطرح نمىشود؛ اما آنچه مسلم است مطرح نمودن این مسایل، ضرورى و موردنیاز جامعه است.
2. West.
3. Western Civilization.
4. جلال آل احمد؛ غرب زدگى، 1341، ص 22.
5. چون عمده کشورهاى غربى، مسیحىنشین مىباشند، از کلیسا صحبت مىشود ولى در اصل خود دین مراد است.
6. ر.ک.: 1999,Lexikon der philosophischen Begriffe; Alexander Ulfig،مدخل: "Saekulariserung" (سکولاریته کردن یا شدن) و 1999,Lexikon der philosophischen Begriffe; Alexander Ulfig، مدخل: "Aufklaerung" (دوران روشنفکرى).
7. ر.ک.: قانون اساسى جمهورىاسلامى ایران، اصل 2، مواد 1 تا 6؛ اصل 3، مواد 1و12و16؛ اصل 4؛ اصل 12؛ اصل 21.
8.1999,Lexikon der philosophischen Begriffe; Alexander Ulfig، مدخل: God(خدا).
9.1999,Lexikon der philosophischen Begriffe; Alexander Ulfig،مدخل:Autonomie (خودمختارى، استقلال).
10. قانون اساسى آلمان، ماده 1 و 2
11. زناى افراد متأهل در سال 1969 در آلمان آزاد شد (LexiROM Version 2.0 ،مدخل: Ehebruch ]شکستن عهد ازدواج، یعنى زناى افراى متأهل]).
12. ماده 184 قانون جزایى آلمان، فقط پرنوگرافى شدید را ممنوع مىداند ولى پرنوگرافى خفیف، آزاد مىباشد [ر.ک.ص 110، مبحث "جرایم جنسى در غرب"]
13.ممنوعیت همجنسبازى در آلمان در سال 1994 برطرف شده است LexiROM Version 2.0]، مدخل: Homosexualitaet (همجنسبازى)].
14.سقط جنین در آلمان تا هفته دوازدهم حاملگى مجازاتى را دنبال ندارد ولى از ممنوعیت قانونى برخوردار است، در اتریش تا ماه سوم حاملگى مجازاتى را دنبال نداردLexiROM Version 2.0]، مدخل: Schwangerschaftsabbruch (سقط جنین)].
15. Tolerance
16. LexiROM Version 2.0، مدخل: Aufklaerung (دوران یا نهضت روشن فکرى).
17. پلورالیزم اخلاق.
18. Goetze:Rechtslexikon online؛ مدخل: Sittenwidrigkeit (خلاف عرف و اخلاق اجتماعى).
19. نسبیت اخلاقى.
20. طبق این دیدگاه، حتى اگر فرض شود (همانند ایران) مردم کشورى خواستارمعیارهاى اخلاقى اسلامباشند،باید این کار را صحیح بدانیم و بر اساس این دیدگاه نباید با آن مخالفتى داشتهباشیم.
21. ممکن است کسى نسبیت ارزشهاى اخلاقى و نظام اخلاقى سکولار را به عنوان نظام اخلاق در مغرب زمین مطرح کند که در این صورت هیچ دلیلى بر بطلان نظام اخلاقى اسلام نخواهند داشت، مگر این که مردم آن را نپذیرند؛ ولى اگر در جایى مردم تن به این نظام اخلاقى داده باشند، این نظام هم صحیح خواهد بود.
22. مراد پایان قرن بیستم مىباشد.
23.C.Emcke &U.Schwarz؛ تحت عنوان: "Die Deutschen - Volk ohne Moral ?"، (آلمانیها، ملتى بدون اخلاق؟)، Spiegel online، شماره: 15/1999.
24. مراد علوم تجربى است.
25. C.Emcke &U.Schwarz؛ تحت عنوان: "Spiegel online, Die Deutschen - Volk ohne Moral ?، شماره: 15/1999.
26. نظامى که تک تک افعال انسانى را همانند اخلاق اسلام به خیر و شر تقیسم کند.
27.Kiwatowski,G و دیگران؛Meyers Kleines Lexikon philosophie ،1987، مدخل: Sittlichkeit(اخلاقىبودن).
28.Goetze : Rechtslexikon online؛ مدخل:Sittenwidrigkeit (خلاف عرف و اخلاق اجتماعى).
29.C.Emcke &U.schwarz؛ تحت عنوان: "Die Deutschen - Volk ohne Moral?"، (آلمانیها، ملتى بدون اخلاق؟)، Spiegel online، شماره: 51/1999.
30. همان گونه که قبلاً گفته شد، مراد از غرب در این تحقیق دو کشور اتریش و آلمان مىباشد.
31. طبق دیدگاه اسلام، فرزندان غیر مشروع.
32. اصل ششم، پاراگراف اول و پنجم قانون اساسى آلمان.
33. LexiROM Version 2.0، مدخل: "Ehebruch" (زناى محصن).
34. همان، مدخل: "eheaehnliche Gemeinschaft" (زندگى مشترک، ازدواج مانند).
35. Goetze: Rechtslexikon online؛ مدخل: Sittenwidrigkeit (خلاف عرف و اخلاق اجتماعى).
36. Sexuality education, sex education
37. در سنین مختلف این کار به صورتهاى متفاوت آموزش داده مىشود، تا جایى که در سنین بالا شاگردان (دختر و پسر) باید عمل آمیزش را به صورت اشارهاى در کلاس انجام دهند.
38. LexiROM Version 2.0؛ مدخل: "Sexualerziehung" (تربیت جنسى).
39. Zum geltenden Strafrecht: Zur Legitimitart von 131 und 184 StGB,,;H.J.Rudolphi (درباره قانون حاکم: درباره مشروعیت دو ماده 131 و 184 قانون جزایى آلمان). در Frauen und Maenner und pornographie،1990، ص 173.
40. پدر و مادر از هم جدا زندگى مىکنند و تنها یکى از والدین مسئولیت فرزنددارى را به عهده دارد.
فهرست منابع
1 ـ آل احمد، جلال. غرب زدگى. چاپ - تهران: رواق. 1341.
2 ـ مصباح یزدى، محمدتقى. اخلاق در قرآن، ج1. محمدحسین اسکندرى (تحقیق ونگارش). چاپ دوم. قم: مؤسسه آموزشى و پژوهشى امامخمینى (قدس سره). 1377.
1. Baratta, Mario von (et al.). Der Fischer Wetiaimanch 1996. Originalausgabe.German: Fischer Taschenbuch Verlag. 1995.
2. Breitling, Gisela. ,,Pornographie - Kunstzensur - Medien oder ueber einepornographische Gesellschaft mit beschraenkter Haftung."In: Frauen &Maenner und Pornographie. Originalausgabe. Frankfurt am Main: FischerTaschenbuch Verlag. 1990. S. 82 - 89.
3. Heinig, K.E. ,,Erotische und pornographische Videofilme: eine Marktuebersicht." In:Frauen & Maenner und pornographie. Originalausgabe. Frankfurt amMain: Fischer Taschenbuch Verlag. 1990.S .90 - 93.
4. Kiwatowski, Gerhard.(et al.).Meyers Kleines Lexikon Philosopie.-Mannheim;Wien; Zuerich: Bibliographisches Institut. 1987.
5. Microsoft Corporation und Bibliographisches Institut & F.A. Brockhaus AG.Lexirom 2.0 (CD). Deutschland: Microsoft Corporation und BibliographischesInstitut & F.A. Brockhaus AG. 1995 - 1996.
6. Rudolphi, Hans - Joachim. ,,Znm geltenden Strafrecht: Zur Legitimitaet von 131und 184 StGB. "In: Frauen & Maenner undpornographie.Originalausgabe.FrankfurtamMain:FischerTaschenbuchVerlag.1990. S.166 - 174.
7. Rutter, Peter. Verbotene Naehe (Originaltitel: Sex in the forbidden zone.1989). Uebersetzt von Veronika Ackerberg. - . Deutschland: ECON Verlag. 1991.
8. Schmidt, Renate. ,,Pornographie - hinsehen oder wegsehen? Rueckblick nach 20Jahren." In: Frauen & Maenner und pornographie. Originalausgabe.Frankfurt am Main: Fischer Taschenbuch Verlag. 1990. S. 15 - 22.
9. Senger, Gerti (et al.). Oesterreich INTIM. - . Oesterreich: Amaithea Verlag.1993.
10. Uhse, B. ,,Bedarf, Beduerfnis, Befruedigung." In: Frauen & Maenner undpornographie. Originalausgabe. Frankfurt am Main: Fischer Taschenbuch Verlag.1990. S. 94 - 102.
11. Ulfig, Alexander. Lexikon der philosiphischen Begriffe. Zweite Auflage.Wiesbaden: Fourier Verlage. 1999.
12. Vogt, Irmgard. ,,Die Wiederkehr des Verdraengten: Maenner und Macht.'' In:Verbotenen Naehe. -. Deutschland: ECON Verlag. 1991. S.245 - 260.
پایگاههاى اینترنت
1. Cziesche, D. (et al.). ,,13. Shell Jugendstudie - Jugend. ''Der Spiegel(Wochenmagazin). Nr. 13/2000.
2. Emcke, C. (et al.). ,,Die Deutschen VOIK ohne Moral?. ,,DerSpiegel(Wochenmagazin). Nr. 51/1999.
3. Goetze: Rechtslexikon. Deutschland: Fisher - Heymanns(http://www.heymanns.com/html/)
4. Koehler, A. ,,Sexuelle Belaestigung am Arbeitsplatz gilt in Japan als einKavaliersdelikt.'' Die presse. 21/4/1999. (Das Presse - Online Archiv:http://www.diepresse.at)
5. Lagler, C. ,,Kampf gegen Drogen und Prostitution: Erfolg der Salzburger Polizei.''Die presse. 29/3/2000.
6. Lagler, c. ,,Studie: Sexuelle Gewalt auch unter Jugendlichen verbreitet - Jede vierteFrau mindestens einmal Opfer einer Vergewaltigung.'' Pressetext Austria.16/12/2000 (http://www.pressetext.austria.at)
7. Marszk, D. ,,Viele sehen zu,aber niemand greift helfend ein - Kriminologenuntersuchen das .'' Pressetext Austria. 1/8/1998.
8. No Name.,,Die Revolution der Beziehungen (1) Fuer eine Demokratisierung derFamilie. ''Der Standard. 14-15/8/1999 (Der Standard Online:(http://derstandard.at)
9. No Name ,,Gruene: Soziale Absicherung fuer Prostituierte. ''Die Presse. 4/12/1998.
10. No Name. ,,London: Sexueller Missbrauch nimmt zu. ''Die Presse. 19/2/2000.
11. No Name. ,,Maedchenhandel weitet sich dramatisch aus.''Die Presse. 21/10/1998.
12. No Name. ,,Zwei E×-Beamte des Innenministeriums vor Gericht.'' Die Presse.21/10/1998.
13. Schmidt, H.J ,,Vom Arbeitsamt direkt ins Freudenhaus. ''Die Presse. 14/3/1998.
14. Titus, Arnu. ,,Maenner - Die schmuddeln die Briten.''Der Spiegel(Wochenmagazin). Nr.21/2000.
نویسنده:دکتر محمد والدمن
چرا سقط جنین اهمیت دارد؟
حاملگی موفق به بارداری اطلاق می شود که طی آن جنین رشد و تکامل خود را پیدا کرده و ضمن حفظ سلامت مادر منجر به تولد نوزادی سالم شود.
در خلال حاملگی ، سه ماهه اول ، دوم و سوم هر کدام خصوصیات مهم و خاص خود را دارا هستند . هر مرحله دارای عوامل خاص برای مادر و جنین است که می تواند تهدید کننده سلامت آنها باشد.
سقط جنین شایعترین عارضه حاملگی در سه ماهه اول حاملگی می باشد که موجب استرس روحی شدید در زوجهای مشتاق فرزند می شود.
۷۰-۸۰% حاملگی ها به مرحله حیات نمی رسد و براورد می شود ۵۰% بارداری ها قبل از تاخیر در اولین قاعدگی دفع می شوند.
حدود ۲۰-۱۵% بارداری های شناخته شده به سقط جنین منتهی می شوند.
سقط جنین یعنی به مقصد نرسیدن حاملگی و در واقع یکی از فوریتهای زنان و مامایی می باشد.
عوارض جدی سقط جنین شامل خونریزی ، عفونت ، شوک باکتریال( شوکی که در اثر عفونت ایجاد می شود) می باشند. همچنین خطر مرگ و میر مادر به دنبال سقط جنین وجود دارد .
در بیمارانی که سابقه یک بار سقط جنین داشته اند احتمال سقط جنین در حاملگی بعدی انها حدود ۲۰% است.
پیامدهای سقط جنین برای یک زن چیست؟
به دلیل اینکه در اکثر موارد سقط جنین به هر شکل همراه با خونریزی می باشد ادامه خونریزی به دنبال سقط جنین و یا خونریزی در طی آن می تواند برای سلامت مادر زیان بار بوده و منجر به کمخونی و مشکلات جسمی و روحی حتی به مرگ مادر منجر شود.
بروز عفونت و زخمهای عفونی در خارج و داخل رحم به دلیل دستکاری های انجام شده در حین ختم حاملگی می تواند منجر به عفونت لوله و چسبندگی داخل رحمی و عقیمی دائم زن شود.
زنانی که دچار سقط می شوند گرفتار واکنش سوگواری فوق العاده شدیدی می شوند. مهمترین پاسخ با احساس گناه مشخص می شود . کاملا” منطقی است که اگر فرض کنیم این ناراحتی عاطفی با از دست دادن بارداری های مکرر پیچیده تر خواهد شد.
پدیده سقط جنین چگونه اتفاق می افتد؟
بیش از ۸۰% سقط ها در سه ماهه اول حاملگی رخ می دهد و پس از آن این میزان به سرعت کاهش می یابد. علت بروز سقط جنین همیشه مشخص نیست ولی در ماههای اول حاملگی تقریبا” در همه موارد مرگ جنین ، قبل از سقط جنین صورت می گیرد. به این دلیل بررسی علل سقط جنین شامل تعیین علت مرگ جنین در صورت امکان می باشد.
€عوامل ایجاد کننده سقط جنین در زنان به دو دسته عمده تقسیم می شود که عبارتند از :
۱. عوامل جنینی شامل :
الف- نمو غیر طبیعی تخم که در ۴۰% موارد اختلال رشد منجر به سقط جنین خود به خود می شود.
ب- ناهنجاریهای ارثی و ژنتیکی جنین: آمار به دست آمده نشان میدهد حدود ۲۰-۱۵% حاملگی ها منجر به سقط جنین می شود که ۶۰-۵۰% موارد سقط جنین به دلیل ناهنجاری های ارثی و ژنتیکی جنین می باشند.
۲.عوامل مربوط به مادر :
الف- بیماریهای عفونی مادر: عفونتهای مادری به ویژه سرخچه ، تب مالت و عفونتهای مقاربتی می تواند منجر به سقط جنین شود.
ب- بیماری های مزمن ناتوان کننده در مادر: بیماری هایی نظیر سل ، سرطان ، افزایش فشار خون ، بیماری کلیوی می تواند منجر به مرگ جنین و سقط جنین شود.
ج - بیماریهای غدد: بیماری های غدد نظیر کم کاری تیروئید ، دیابت قندی می تواند منجر به سقط جنین شود.
د- مصرف دارو و عوامل محیطی: مصرف سیگار ، الکل ، داروهای ضد بارداری و سموم محیطی نظیر سرب ، آرسنیک در مادر می تواند منجر به سقط جنین شود.
ه - عدم پذیرش ایمنی بدن: جنین از لحاظ ژنتیک یک عامل خارجی برای مادر است و بدن مادر بر علیه آن آنتی بادی ساخته و جنین را دفع می نماید. در یک بارداری طبیعی جفت آنتی بادی های متوقف کننده می سازد که مانع دفع جنین می شود
و - ناهنجاری های رحمی: در بعضی زنان نقص تکاملی رحم در دوران جنینی منجر به ایجاد رحم دو شاخ یا یک شاخ و یا انواع ناهنجاری های شکلی رحم می شود که این نقایص می تواند منجر به سقط جنین شود همچنین وجود فیبروم یا چسبندگی رحم نیز می تواند باعث سقط جنین در زن باردار شود.
ز - نارسایی دهانه رحم: باز بودن بیش از حد دهانه رحم به دلیل مادرزادی یا کشش بیش از حد در باز کردن آن در هنگام سقط یا زایمان قبلی منجر به نارسایی و ضعف دهانه رحم شده و می تواند ایجاد سقط خود به خودی نماید. سقط در این موارد معمولا” پس از سه ماهه اول حاملگی اتفاق می افتد .
خطر سقط جنین با تعداد زایمانها و نیز سن مادر زیاد می شود به طوریکه مطالعات انجام شده نشان می دهد که سقط جنین در زنان باردار زیر ۲۰ سال و بالای ۴۰ سال بیشتر است . همچنین در پدران خیلی جوان یا پیر نیز افزایش سقط جنین مشاهده شده است. بالاخره میزان بروز سقط با حامله شدن خانمها در عرض سه ماه پس از زایمان افزایش می یابد.
انواع سقط جنین چیست؟
بروز سقط جنین در زنان اکثرا” به صورت خود به خودی اتفاق می افتد .مگر اینکه سقط به طور عمدی انجام شود
زمانی که سقط خود به خودی بدون استفاده از راههای دارویی یا مکانیکی برای تخلیه رحم صورت می گیرد به آن سقط خود به خودی اطلاق می شود. در این حالت پس از مرگ جنین در داخل رحم خونریزی در داخل بافت رحم اتفاق می افتد و تخم از دیواره رحم جدا می شود و انقباضات رحم را تحریک کرده که در نهایت منجر به دفع محصولات حاملگی می شود.
در زنان باردار همه این مراحل ذکر شده در بالا به دنبال هم اتفاق نمی افتد و ممکن است هر زن در یکی از این مراحل متوقف شده و دچار خونریزی شود به همین دلیل سقط خود به خودی به موارد ذیل تقسیم بندی می شود.
۱.تهدید به سقط
۲.سقط غیر قابل اجتناب
۳.سقط ناقص
۴.سقط کامل
۵.سقط فراموش شده
۶.سقط مکرر
در موارد تهدید به سقط مقدار خونریزی زنانه و درد شکمی بسیار کم ، علائم بارداری پابرجا و حاملگی ممکن است ادامه یابد.
در سقط غیر قابل اجتناب، بیمار آبریزش داشته و دهانه رحم باز می شود . بنابر این سقط جنین غیر قابل اجتناب است.
در سقط جنین ناقص دهانه رحم کاملا” باز بوده و خونریزی زیاد و دردهای انقباضی در زیر شکم وجود دارد در این حالت مقداری از محصولات حاملگی دفع شده اما چون مقدار زیادی از این محصولات در رحم باقی می ماند سقط ناقص است.
در سقط کامل به دنبال خونریزی قبلی که رخ داده است محتویات رحم به طور کامل خارج شده است.
در سقط فراموش شده جنین مرده است ولی برای مدتی (حتی ماهها) در رحم باقی مانده و هنوز دفع نشده است در این حالت علائم حاملگی نیز ناپدید شده اند.
سقط مکرر یا عادتی :
بیشتر از سه سقط جنین پشت سر هم را که احتمالا” در اثر یک علت مشترک رخ داده سقط مکرر گویند.
سقط عمدی در چه مواردی اتفاق می افتد؟
سقط جنین عمدی به معنای ختم حاملگی با دارو یا عمل جراحی قبل از زمانی است که جنین بتواند زنده متولد شود این سقط به دو دسته تقسیم می شود:
۱-سقط غیر قانونی
۲-سقط درمانی
از آنجایی که سقط جنین در بعضی موارد جهت پیشگیری از صدمات جدی یا دائمی به مادر یا جهت حفظ زندگی یا سلامت مادر قابل اجرا می باشد لذا سقط جنین عمدی از سال ۱۹۷۳ تاکنون مرجعیت پیدا کرده است.
سقط درمانی یکی از انواع سقط جنین عمدی بوده که به منظور حفظ سلامت مادر در موارد ذیل انجام می شود:
۱-”زمانی که ادامه حاملگی زندگی مادر را به مخاطره می اندازد یا شدیدا” به سلامت او صدمه وارد می کند.
۲-زمانی که ادامه حاملگی منجر به تولد نوزادی با ناهنجاریهای فیزیکی شدید یا کند ذهنی می گردد.
سقط جنین غیر قانونی در واقع سقط جنین هایی است که توسط پزشکان غیر مسئول ، افراد غیر پزشک و با استفاده از امکانات غیر قانونی صورت می گیرد و اکثرا” توسط شخصی انجام می گیرد که مورد تایید قانون کشور نمی باشد . این گونه سقط های غیر قانونی اغلب با خونریزی شدید ، عفونت ، شوک عفونی و نارسایی حاد کلیه همراه هستند و در اکثر موارد منجر به مرگ مادر می شوند.
در هر کشور مباحث مذهبی و قومی قابل توجهی درباره سقط جنین غیر قانونی یا عمدی وجود دارد و در اکثر قوم ها و مذاهب از جمله دین اسلام انجام سقط جنین عمدی حرام می باشد.
روشهای تشخیص سقط جنین چیست؟
شایعترین علامت و نشانه سقط جنین وجود خونریزی واژینال می باشد.
خونریزی واژینال در زنان باردار در اوایل حاملگی ۴ علت شناخته شده دارد که عبارتند از :
۱-بچه انداختن یا سقط جنین
۲-حاملگی خارج رحمی
۳-بیماری جفت ( بچه خوره یا مول)
۴-ضایعه بافت دهانه رحم یا مهبل
بروز هرگونه خونریزی واژینال در زنان باردار غیر طبیعی است و بایستی علت خونریزی واژینال توسط پزشک یا ماما بررسی شود ولی در اکثر موارد خونریزی در سه ماهه اول حاملگی نشان دهنده سقط جنین می باشد .
بر حسب نوع سقط جنین علائم ایجاد شده متفاوت است بطوریکه :
در تهدید به سقط مقدار خونریزی واژینال بسیار کم و حتی در حد لکه بینی می باشد .
در سقط ناقص یا غیر قابل اجتناب خونریزی واژینال اغلب زیاد و دردهای انقباضی در زیر شکم همراه با انقباضات رحمی وجود دارد . ممکن است مقداری از محصولات حاملگی دفع شوند.
در سقط کامل خونریزی واژینال زن باردار زیاد و محتویات رحم کاملا” خارج می شود.
در سقط عفونی که اغلب بعد از سقط جنین ناقص یا دستکاری رحم تحت شرایط غیر بهداشتی رخ می دهد علاوه بر درد و خونریزی بسیار شدید ، تب و ترشح بدبو نیز وجود داشته و ممکن است علائم شوک عفونی نیز بروز کند.
در سقط فراموش شده به دلیل مرگ جنین ، جفت فعالیت خود را از دست داده و بنابر این علائم حاملگی نظیر ویار حاملگی ، تغییر رنگ نوک پستان ها و … از بین می رود. علاوه بر این زن باردار احساس سنگینی در لگن کرده و رشد رحم او متوقف می شود. ترشحات مهبلی در این نوع سقط جنین اکثرا” آبکی و قهوه ای رنگ ( به رنگ خون مانده ) می باشد.
در سقط مکرر مهمترین علامت وجود خونریزی و خارج شدن محصولات حاملگی سه بار یا بیشتر در سه بارداری می باشد.
برای زن بارداری که دچار علائم سقط جنین شده است چه کار می توان کرد؟
در صورت وجود هر گونه خونریزی واژینال در دوران بارداری فورا” زن باردار را نزد پزشک ببرید.
در صورت وجود لکه بینی بدون درد با پزشک وی مشورت کنید .
در صورت توصیه پزشک به استراحت در منزل به محض افزایش میزان خونریزی یا ادامه خونریزی پس از استراحت ، زن باردار را به بیمارستان ببرید.
در صورت وجود خونریزی همراه با درد و حساسیت شکمی حتما” زن باردار را به بیمارستان ببرید.
خانمی که علائم بروز سقط جنین را دارد پس از مراجعه به پزشک بهتر است استراحت در بستر داشته و با آنها مشاوره انجام شود.
در صورتیکه گروه خون مادر منفی است بایستی پس از سقط جهت تزریق آمپول روگام با پزشک مشورت شده و اقدام لازم انجام شود.
منبع: سایت پزشکان بدون مرز
تصویر یک خانواده سالم چگونه است
موضوع تنظیم خانواده و کنترل جمعیت از جمله مسایلی است که در سالهای اخیر مورد توجه صاحب نظران کشور بوده است. ارزیابی این مسأله در بخش کارشناسی و نیز دستورالعملهای فقهی و دینی، کارها از طرف مراجع ذیربط انجام گرفته است ولی همچنان این پرونده مفتوح است و مجله آماده است نقطه نظرات گوناگون در باره موضوع مذکور را طرح نماید.
* * *
در نخستین قسمت، مفاهیم کلی بهداشت و سلامت را مطرح نموده، و به این نتیجه رسیدیم که خانواده، اصیلترین بنیان اجتماع است و و روابط اعضای آن بر مبنای عواطف عمیق انسانی شکل میگیرد. اگر بخواهیم جامعهای سالم، مرفه، رو به رشد و تکامل داشته باشیم و در تمام مقاطع زندگی، به حاکمیت ارزشهای الهی، عینیّت بخشیم، باید یک دید واقعبینانه، اقدام به برنامهریزی به نیازمندیهای انسان از دیدگاه اسلام بپردازیم و خانواده را در ابعاد مختلف، مورد توجه قرار دهیم. با این بینش، خانواده، کانون امنی خواهد بود که اعضای آن از سلامت روحی، جسمی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی برخوردار بوده، چنین انسانهایی میتوانند امتی نمونه باشند.
آغاز زندگی مشترک
کارشناسان بهداشت خانواده مناسبترین سنِ ازدواج دختران را بعد از هیجده سالگی توصیه میکنند. دختران و پسران باید با توجه به شرایط جسمی، فرهنگی، اقتصادی و اقلیمی آمادگیهای لازم را برای شروع یک زندگی مشترک کسب نموده و قابلیتهای خود را برای تشکیل یک خانواده سالم ارزیابی نمایند.
بدیهی است که منظور از سن ازدواج، رسیدن به سن تکلیف نیست. چه بسا، دخترانی که به بلوغ جنسی رسیدهاند، اما فاقد تواناییهای لازم برای مادر شدن هستند. آمار نشان میدهد که هر چه سن ازدواج، کمتر باشد، دوران حاملگی، سلامت فرزند و روند زایمان با خطرات بیشتری رو به روست. علاوه بر این، سلامت روحی و جسمی خود مادر نیز در معرض خطر، قرار میگیرد.
مناسبترین سن برای اولین حاملگی
مناسبترین سن برای اولین حاملگی، بعد از بیست سالگی است. آمار نشان میدهد که بارداری مادر، در سنین زیر بیست سال، سلامت مادر و جنین را با مخاطراتی روبهرو ساخته و ممکن است زایمان به سختی، صورت گیرد.
حاملگی زیر بیست سال، به دلیل عدم رشد قابلیتهای علمی، آموزشی، روحی و جسمی مادر، سلامت خانواده را تهدید میکند. در چنین خانوادهای که مادر، به گونهای زودرس و تحت شرایط خاص اجتماعی، تن به ازدواج داده است، در تصمیمگیری و برنامهریزی خانواده نیز دخالتی ندارد و از شرکت در فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی بازمانده و تبدیل به وسیلهای جهت تولید و تکثیر نسل میگردد و سرانجام، در سنین جوانی، دچار پیری زودرس میشود.
زایمان مشکل، افزایش احتمال سزارین، تولد کودک کموزن و افزایش مرگ و میر نوزادان از خطراتی است که در حاملگیهای زیر بیست سال، اتفاق میافتد. و به همین صورت، حاملگی بعد از 34 سالگی، ممکن است منجر به ناهنجاریهای مادرزادی و افزایش مگر و میر مادر و جنین میگردد.
در یک خانواده سالم، یک زوج جوان میتوانند با تفاهم یکدیگر، در سالهای اول ازدواج به وضع زندگی خود سر و سامانی داده و کلیه تواناییها و امکانات خویش را برای تربیت فرزند خود، فراهم نموده و با آمادگی و برنامهریزی مناسب، محیط خانه را برای استقبال از مهمان کوچک خود، آماده سازند. آیا میشود چنین موضوع بااهمیتی را به دست شانس و تصادف سپرد؟!
نقش تحصیلات مادر، در یک خانواده سالم
در جامعه اسلامی ما بانوان نیز همچون مردان میتوانند به عالیترین مدارج علمی حوزه یا دانشگاه برسند. دختر جوانی که تا سن هیجده سالگی، فرصت تحصیل دارد، میتواند با کسب آگاهیهای آموزشی و تربیتی لازم، مادر موفق آینده باشد. مطالعات انجام شده، نشان میدهد که مرگ و میر کودکان زیر یک سال به عنوان شاخص یک جامعه پیشرفته در مادران باسواد نصف مرگ و میر کودکان زیر یک سال در مادران بیسواد است. این رقمم نشانگر آن است که مادران باسواد به دلیل استفاده از کتابها و مجلات آموزشی در مراقبت و نگهداری از فرزند خود، دقت بیشتری دارند، در حالی که بیش از 30% زنان شهری و بیش از 80% زنان روستانشین به طور کلی باسواد نیستند.
انتخاب فواصل بین فرزندان
نوزاد باید از بدو تولد تا دو سالگی از شیر مادر تغذیه کند. بنابراین، ضروری است که مادر، در دو سال اول، جز رسیدگی به کودک خویش، مجبور به انجام کار مشکل دیگری نباشد. همچنین طفل، در دو سال اول طفولیت، بیشتر از سالهای بعد، مورد تهدید بیماریهای عفونی قرار میگیرد. پس او نیاز به مراقبت بیشتری دارد.
کودک در دو سالگی از نظر عاطفی بیشترین وابستگی را به مادر خود پیدا میکند و در این دوران است که شخصیت او به تدریج، شکل میگیرد. این وابستگی عاطفی تا زمانی که طفل سه ساله میشود، همچنان وجود دارد. کودک سه ساله به طور طبیعی، میتواند چند روز از مادر خود جدا باشد. در این دوران، کودک نخستین گامها را به سوی استقلال برمیدارد.
بنابراین، نتیجه بحث این خواهد شد که مادر نباید در سه سال اول تولد کودک باردار شود؛ در غیر این صورت، فرزند اول، رشد مناسب جسمی و روانی پیدا نمیکند و در مراحل بعدی رشد، انسانی ضعیف، عقدهای و بدین، بار خواهد آمد. خود مادر نیز به علت حاملگی و شیر دادن مکرر، دچار سوءتغذیه میشود و در صورت حاملگی مجدد، سوءتغذیه او شدت یافته و جنین نیز از رشد و سلامت کافی برخوردار نخواهد شد.
نتیجه اینکه والدین بعد از رسیدن کودک اول به سن سه سالگی، میتوانند صاحب فرزند دوم شوند.
فاصله کمتر از سه سال بین کودکان، آنها را از نظر روانی، عاطفی و جسمی متأثر و آسیبپذیر میکند.
یک خانواده سالم چند فرزند دارد؟
بر اساس آمار و اطلاعات، حاملگی و زایمان پس از 34 سالگی خطرات زیادی برای مادر و کودک، به همراه دارد. احتمال مرگ و میر کودکان، مرگ و میر مادران، زایمانهای مشکل، خطر تولد نوزاد غیر طبیعی و ناهنجاریهای جنینی، پس از 34 سالگی افزایش مییابد. بنابراین، مناسبترین سن حاملگی، سنین بیست تا 34 سالگی است و با رعایت فاصلهگذاری مناسب و با توجه به سایر عوامل مؤثر در سلامت مادر و فرزند در این محدوده سنی هر زنی صاحب سه فرزند خواهد بود. گفتنی است که بسیاری از خانوادهها، خود تصمیم میگیرند که داشتن دو فرزند، کافی است.
فاصلهگذاری مناسب (حداقل سه سال بین فرزندان) به پدر و مادر، این امکان را میدهد که کودکان خود را به طور همهجانبه و مطلوب، مراقبت نمایند و این مراقبتها شامل تغذیه صحیح، آموزش و تربیت فرزندان میباشد. ناگفته نماند که در ارتباط با محدودیت تعداد فرزندان، تفریط نیز جایز نیست؛ همان گونه که تعداد زیاد فرزندان، آنها را از نظر روحی و جسمی، آسیبپذیر میسازد، داشتن تنها یک فرزند نیز به سلامت روحی، جسمی و اجتماعی کودک یکدانه ضربه می زند.
دکتر حسین برهانیتهیه و تنظیم: دکتر آذر آذری
تصویر یک خانواده سالم چگونه است
موضوع تنظیم خانواده و کنترل جمعیت از جمله مسایلی است که در سالهای اخیر مورد توجه صاحب نظران کشور بوده است. ارزیابی این مسأله در بخش کارشناسی و نیز دستورالعملهای فقهی و دینی، کارها از طرف مراجع ذیربط انجام گرفته است ولی همچنان این پرونده مفتوح است و مجله آماده است نقطه نظرات گوناگون در باره موضوع مذکور را طرح نماید.
* * *
در نخستین قسمت، مفاهیم کلی بهداشت و سلامت را مطرح نموده، و به این نتیجه رسیدیم که خانواده، اصیلترین بنیان اجتماع است و و روابط اعضای آن بر مبنای عواطف عمیق انسانی شکل میگیرد. اگر بخواهیم جامعهای سالم، مرفه، رو به رشد و تکامل داشته باشیم و در تمام مقاطع زندگی، به حاکمیت ارزشهای الهی، عینیّت بخشیم، باید یک دید واقعبینانه، اقدام به برنامهریزی به نیازمندیهای انسان از دیدگاه اسلام بپردازیم و خانواده را در ابعاد مختلف، مورد توجه قرار دهیم. با این بینش، خانواده، کانون امنی خواهد بود که اعضای آن از سلامت روحی، جسمی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی برخوردار بوده، چنین انسانهایی میتوانند امتی نمونه باشند.
آغاز زندگی مشترک
کارشناسان بهداشت خانواده مناسبترین سنِ ازدواج دختران را بعد از هیجده سالگی توصیه میکنند. دختران و پسران باید با توجه به شرایط جسمی، فرهنگی، اقتصادی و اقلیمی آمادگیهای لازم را برای شروع یک زندگی مشترک کسب نموده و قابلیتهای خود را برای تشکیل یک خانواده سالم ارزیابی نمایند.
بدیهی است که منظور از سن ازدواج، رسیدن به سن تکلیف نیست. چه بسا، دخترانی که به بلوغ جنسی رسیدهاند، اما فاقد تواناییهای لازم برای مادر شدن هستند. آمار نشان میدهد که هر چه سن ازدواج، کمتر باشد، دوران حاملگی، سلامت فرزند و روند زایمان با خطرات بیشتری رو به روست. علاوه بر این، سلامت روحی و جسمی خود مادر نیز در معرض خطر، قرار میگیرد.
مناسبترین سن برای اولین حاملگی
مناسبترین سن برای اولین حاملگی، بعد از بیست سالگی است. آمار نشان میدهد که بارداری مادر، در سنین زیر بیست سال، سلامت مادر و جنین را با مخاطراتی روبهرو ساخته و ممکن است زایمان به سختی، صورت گیرد.
حاملگی زیر بیست سال، به دلیل عدم رشد قابلیتهای علمی، آموزشی، روحی و جسمی مادر، سلامت خانواده را تهدید میکند. در چنین خانوادهای که مادر، به گونهای زودرس و تحت شرایط خاص اجتماعی، تن به ازدواج داده است، در تصمیمگیری و برنامهریزی خانواده نیز دخالتی ندارد و از شرکت در فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی بازمانده و تبدیل به وسیلهای جهت تولید و تکثیر نسل میگردد و سرانجام، در سنین جوانی، دچار پیری زودرس میشود.
زایمان مشکل، افزایش احتمال سزارین، تولد کودک کموزن و افزایش مرگ و میر نوزادان از خطراتی است که در حاملگیهای زیر بیست سال، اتفاق میافتد. و به همین صورت، حاملگی بعد از 34 سالگی، ممکن است منجر به ناهنجاریهای مادرزادی و افزایش مگر و میر مادر و جنین میگردد.
در یک خانواده سالم، یک زوج جوان میتوانند با تفاهم یکدیگر، در سالهای اول ازدواج به وضع زندگی خود سر و سامانی داده و کلیه تواناییها و امکانات خویش را برای تربیت فرزند خود، فراهم نموده و با آمادگی و برنامهریزی مناسب، محیط خانه را برای استقبال از مهمان کوچک خود، آماده سازند. آیا میشود چنین موضوع بااهمیتی را به دست شانس و تصادف سپرد؟!
نقش تحصیلات مادر، در یک خانواده سالم
در جامعه اسلامی ما بانوان نیز همچون مردان میتوانند به عالیترین مدارج علمی حوزه یا دانشگاه برسند. دختر جوانی که تا سن هیجده سالگی، فرصت تحصیل دارد، میتواند با کسب آگاهیهای آموزشی و تربیتی لازم، مادر موفق آینده باشد. مطالعات انجام شده، نشان میدهد که مرگ و میر کودکان زیر یک سال به عنوان شاخص یک جامعه پیشرفته در مادران باسواد نصف مرگ و میر کودکان زیر یک سال در مادران بیسواد است. این رقمم نشانگر آن است که مادران باسواد به دلیل استفاده از کتابها و مجلات آموزشی در مراقبت و نگهداری از فرزند خود، دقت بیشتری دارند، در حالی که بیش از 30% زنان شهری و بیش از 80% زنان روستانشین به طور کلی باسواد نیستند.
انتخاب فواصل بین فرزندان
نوزاد باید از بدو تولد تا دو سالگی از شیر مادر تغذیه کند. بنابراین، ضروری است که مادر، در دو سال اول، جز رسیدگی به کودک خویش، مجبور به انجام کار مشکل دیگری نباشد. همچنین طفل، در دو سال اول طفولیت، بیشتر از سالهای بعد، مورد تهدید بیماریهای عفونی قرار میگیرد. پس او نیاز به مراقبت بیشتری دارد.
کودک در دو سالگی از نظر عاطفی بیشترین وابستگی را به مادر خود پیدا میکند و در این دوران است که شخصیت او به تدریج، شکل میگیرد. این وابستگی عاطفی تا زمانی که طفل سه ساله میشود، همچنان وجود دارد. کودک سه ساله به طور طبیعی، میتواند چند روز از مادر خود جدا باشد. در این دوران، کودک نخستین گامها را به سوی استقلال برمیدارد.
بنابراین، نتیجه بحث این خواهد شد که مادر نباید در سه سال اول تولد کودک باردار شود؛ در غیر این صورت، فرزند اول، رشد مناسب جسمی و روانی پیدا نمیکند و در مراحل بعدی رشد، انسانی ضعیف، عقدهای و بدین، بار خواهد آمد. خود مادر نیز به علت حاملگی و شیر دادن مکرر، دچار سوءتغذیه میشود و در صورت حاملگی مجدد، سوءتغذیه او شدت یافته و جنین نیز از رشد و سلامت کافی برخوردار نخواهد شد.
نتیجه اینکه والدین بعد از رسیدن کودک اول به سن سه سالگی، میتوانند صاحب فرزند دوم شوند.
فاصله کمتر از سه سال بین کودکان، آنها را از نظر روانی، عاطفی و جسمی متأثر و آسیبپذیر میکند.
یک خانواده سالم چند فرزند دارد؟
بر اساس آمار و اطلاعات، حاملگی و زایمان پس از 34 سالگی خطرات زیادی برای مادر و کودک، به همراه دارد. احتمال مرگ و میر کودکان، مرگ و میر مادران، زایمانهای مشکل، خطر تولد نوزاد غیر طبیعی و ناهنجاریهای جنینی، پس از 34 سالگی افزایش مییابد. بنابراین، مناسبترین سن حاملگی، سنین بیست تا 34 سالگی است و با رعایت فاصلهگذاری مناسب و با توجه به سایر عوامل مؤثر در سلامت مادر و فرزند در این محدوده سنی هر زنی صاحب سه فرزند خواهد بود. گفتنی است که بسیاری از خانوادهها، خود تصمیم میگیرند که داشتن دو فرزند، کافی است.
فاصلهگذاری مناسب (حداقل سه سال بین فرزندان) به پدر و مادر، این امکان را میدهد که کودکان خود را به طور همهجانبه و مطلوب، مراقبت نمایند و این مراقبتها شامل تغذیه صحیح، آموزش و تربیت فرزندان میباشد. ناگفته نماند که در ارتباط با محدودیت تعداد فرزندان، تفریط نیز جایز نیست؛ همان گونه که تعداد زیاد فرزندان، آنها را از نظر روحی و جسمی، آسیبپذیر میسازد، داشتن تنها یک فرزند نیز به سلامت روحی، جسمی و اجتماعی کودک یکدانه ضربه می زند.
دکتر حسین برهانیتهیه و تنظیم: دکتر آذر آذری
تست حاملگی HCG
برای نمونه، LMP یک خانم 5/4/1384 است، روز زایمان او ۱۲ فروردین ۱۳۸۵است. می توان حاملگی را بر اساس وجود اچ.سی.جی (HCG) در ادرار یا سرم خون تشخیص داد. این هورمون از جفت ترشح می شود و نخست در خون و سپس در ادرار پراکنده می شود.پس از حاملگی (یک روز پس از عقب افتادن دوره ماهانه) در خون و ادرار میزان هورمون به 5 تا 10 واحد می رسد که این مقدار برای مثبت شدن تست کافی است؛ سپس میزان هورمون بسرعت افزایش می یابد.
جمع آوری نمونه و روش اجرا عبارت است از:
ادرار را در ظرف تمیزی مانند لیوان یک بار مصرف (در هر ساعت از روز) جمع آوری کنید.
نوار آزمایش (BABY CHECK) را از پاکت درآورید و تا خط مشخص (MAX) در ادرار فرو ببرید؛ به طوری که جهت پیکان به طرف ادرار باشد. سطح ادرار نباید از خط (MAX) عبور کند. سه ثانیه صبر کنید. سپس ان را خارج کنید و به طور افقی بر روی دهانه ظرف ادرار بگذارید.
بر حسب میزان هورمون موجود در آن نتیجه مثبت به صورت ۲ خط قرمز پس از حدود ۴۰ ثانیه ظاهر می شود. تا پنج دقیقه اگر رنگی ظاهر نشد، دلیل بر منفی بودن آزمایش است.
ظهور رنگ در فاصله ۵ تا ۱۰ دقیقه مشکوک بود و چند روز بعد تکرار شود. هر نتیجه ای پس از ۱۰ دقیقه بی ارزش است.
در صورت مثبت بودن نتیجه، دو نوار رنگی در نواحی تنظیم و پایین تر از آن ظاهر می شود.
در صورت منفی بودن نتیجه، تنها یک نوار رنگی در ناحیه تنظیم با شدت رنگ بستگی به مدت زمان حاملگی دارد، آشکار می شود.
تذکرات
1_ تنها هنگام آزمایش کردن، پاکت را باز کنید، زیرا آن نوار یک بار مصرف است.
2_ پاکت کوچک حاوی ماده سیلیکازل (جاذب رطوبت) است که نگهدارنده است. پس از باز کردن پاکت را دور اندازید.
3_ بیمارانی که به سرطان مبتلا هستند، تشخیص نتیجه بر عهده پزشک متخصص است.
نکات مهم درباره بارداری :
1_ اگر عادت ماهیانه (پریود) منظم باشد، (یعنی حداقل ماهی یک بار با یکی دو روز عقب و جلو باشد) و تصمیم دارید باردارشوید، با تأخیر یک هفته، به احتمال قوی حامله هستید. برای مطمئن شدن، ساده ترین راه استفاده از Home Test (آزمایش ادرار) است که آن را می توان در منزل انجام داد و روش آن روی جلد توضیح داده شده است. بهترین زمان برای این آزمایش، صبحگاه است؛ زیرا میزان هورمون HCG در ادرار بیشتر از ساعت های دیگر روز است. روش مطمئن دیگر، آزمایش خون است که با تجویز پزشک در آزمایشگاه صورت می گیرد.
▪ فراموش نکنید که نسخه ای از آزمایش حاملگی را برای آلبوم نوزاد نگهدارید.
۲. بلافاصله پس از قطعی شدن حاملگی قرص «اسیدفولیک» و روزی یک عدد مصرف کنید.
● نکته
حداقل ۲ تا ۳ ماه پیش از بارداری بهتر است از ترکیبات اسیدفولیک استفاده شود تا مشکلاتی همچون سقط جنین یا منگولیسم ایجاد نشود. بررسی ها نشان می دهد اسیدفولیک از تأخیر رشد جنین جلوگیری می کند و سبب بهبود رشد شود.
متخصصان معتقدند که اسیدفولیک تا پایان سه ماهه اول ادامه یابد و پس از آن، مصرف قرص آهن را به مدت ۴ تا ۶ ماه پس از زایمان آغاز کنید.
3_ در همان ماههای اول مجموعه ای از آزمایش های اولیه؛ نظیر: بررسی کردن هموگلوبین، آهن، فریتین و همچنین، آزمایش ادرار برای رد عفونت و مجموعه آزمایش ها برای رد بیماری هایی مانند سفلیس سرخچه و … انجام می شود.
4_ یکی دیگر از اقدام های اولیه تعیین سن حاملگی و تاریخ زایمان است
LMP: اولین روز آخرین قاعدگی است
Conception Date: روز تخمک گذاری و باحتمال روز لقاح است
Due Date: روز تولد نوزاد
LMP را وارد کنید تا جدول حاملگی شما را ترسیم کند
▪ اکنون از این فرمول استفاده کنید:
▪ روز، ماه و سال LMP را بنویسید. ۷ روز به روز اضافه کنید؛ ۳ ماه از ماه کم کنید و یک سال به سال اضافه کنید.