تکنیکهای دوست یابی، ویژگیهای دوست خوب، دوست یابی

تکنیکهای دوست یابی، ویژگیهای دوست خوب، دوست یابی

تکنیکهای دوست یابی، ویژگیهای دوست خوب، دوست یابی

تکنیکهای دوست یابی، ویژگیهای دوست خوب، دوست یابی

4 اشتباه دختران مجرد!

4 اشتباه دختران مجرد!

اشتباه شماره 1: آنها به آسانی فرصت ها را از دست می دهند
بارها و بارها دیده ایم که دختر خانم مجردی خواستار آشنایی با یک جوان سالم و معقولی شده، اما همین که این فرد برای آشنایی پا پیش می گذارد، دختر خانم راه دیگری را انتخاب می کند. البته این رفتار کاملاً طبیعی است. احتمالاً دختر خانم مورد نظر در آشنایی های قبلی اش موقعیت هایی سرشاراز ناامیدی، رنج و ناراحتی را تجربه کرده و در موقعیت جدید نیز مانند گذشته فکر می کند. به هر حال اگر این دختر خانم بخواهد نتیجه ای متفاوت از این رابطه به دست بیاورد، باید طرز فکر خود را تغییر دهد.
شاید این کار در ابتدا سخت و ناممکن به نظر برسد اما مطمئن باشید موفق می شوید. اگر از داشتن این رابطه سالم احساس راحتی نکنید، آن را از دست خواهید داد. پس سعی کنید از داشتن چنین رابطه خوب و سالمی لذت برده و احساس راحتی کنید. زمانی که عشق را احساس کردید و نقش عشق را در زندگی شخصی و کاری تان به چشم دیدید، متوجه می شوید که در گذشته چقدر به خود ظلم می کردید.اگر انتظار دارید رابطه ای سرشار از تفاهم و عاشقانه داشته باشید، پس باید طرز فکر خود را تغییر دهید. ابتدا اهداف، انتظارات و باورهای خود را تغییر دهید و سپس از نتیجه تغییراتی که در ذهن تان به وجود آورده اید، لذت ببرید.

اشتباه شماره 2: آنها مردان خوب را نادیده می گیرند
 

این موقعیت را بارها و بارها به چشم خود دیده ام. خانم ها فکر می کنند دیگر هیچ مرد خوبی وجود ندارد. اما واقعیت اینجاست که مردان خوب همه جا وجود دارند. شاید آنها به چشم شما زیاد جذاب و معقول به نظر نمی رسند. سعی کنید به آن فرد مورد نظر فرصتی بدهید تا خودش را به شما نشان دهد. شاید این کار در حد یک حرکت کوچک مؤدبانه مانند باز کردن در برای شما باشد، اما شما این فرصت را به وی بدهید. ذهن تان را از بدبینی و منفی نگری آزاد کنید. در این صورت شما فرد مورد نظر و ایده آل را به طرف خود جذب خواهید کرد.

اشتباه شماره 3: آنها فکر می کنند برای ازدواج کردن هیچ وقت دیر نیست
 

در فیلم مورد بحث، جنیفر فکر می کرد همیشه برای عاشق شدن، ازدواج و بچه دار شدن وقت دارد، اما اشتباه می کرد. این اشتباهی است که خیلی از دختر خانم های مجرد انجام می دهند، در صورتی که شاید تنها یک فرصت برای ازدواج درست، عاشق شدن و... وجود داشته باشد. این که خیلی از خانم ها تشکیل خانواده را به دوران 30 یا 40 سالگی موکول می کنند، خطای بزرگی است. اگر شما واقعاً خواستار داشتن خانواده ای برای خودتان هستید، نباید زیاد آن را به تأخیر بیندازید، برای این که شما باید صبر و حوصله کافی برای تعامل داشتن با همسر و فرزندان تان داشته باشید و اگر این امر را به دوران 35 سالگی تان به بعد موکول کنید، دیگر حال و حوصله زمان جوانی تان را نخواهید داشت.

اشتباه شماره 4: آنها اجازه می دهند کار زیاد، طراوت و شادابی شان را از بین ببرد
 

دختر خانم جذاب، موفق و شادابی را در نظر بگیرید که به خاطر کار زیاد و خسته کننده، دچار خستگی و فرسودگی زودتر از موعد می شود. حالا فرض کنید در این دوران خانمی با فرد خوش قیافه، تحصیل کرده و موجهی آشنا شود، اما به دلیل کار زیاد، فکر تشکیل خانواده و ازدواج را از خود دورمی کند. این یکی از بزرگ ترین اشتباهاتی است که دختر خانم های مجرد انجام می دهند. آنها بعد از رد کردن فرد شایسته، خود را بیشتر از قبل در کار غرق می کنند تا نسبت به موقعیت های پیش آمده دچاروسوسه نشوند.

ریزه کاری های زندگی مشترک !

ریزه کاری های زندگی مشترک !
 

علاوه بر این، همسران جوان باید به نکاتی سخت توجه داشته و آنها را رعایت داشته تا زندگی شان در همان آغاز راه دچار تلاطم و تلخی نشود. برخی از این نکات که لازم است دختر و پسر جوان به کار گیرند و آنها را آویزه گوش دارند، به ترتیب زیر است :

1- زندگی مشترک، عرصه کمال است نه صحنه پیکار :
 

یار و یاور هم باشید و سعی نکنید بر همسرتان تسلط یابید. به عبارت دیگر با هم و در کنار هم باشید، نه جدا از هم و رو در روی هم ! خانواده زمانی موفق خواهد بود که در آن هماهنگی وجود داشته باشد و همه اعضا در یک محفل انس با کمال صمیمیت و شادی زندگی کنند. بنابراین همسران جوان باید از هر نوع رفتاری شامل طعنه زدن، تحقیر و مقایسه کردن همسر با دیگران و... پرهیز نمایند.

2- از ابراز محبت نسبت به یکدیگر دریغ نورزید :
 

ابراز محبت به موقع در زندگی مشترک، نشاط و علاقه را به دنبال خواهد داشت. این امر فقط لازمه چند روز نخستین ازدواج نیست بلکه با گذشت زمان نهال نوپای زندگی به درختی تناور تبدیل می شود که نیاز بیشتری به آبیاری دارد. با ابراز محبت و نشان دادن عشق و علاقه به هم می توان این درخت تناور را برای همیشه بارور و با طراوت نگاه داشت و بر نشاط آن افزود.

3-عاشقانه به هم نگاه کنید :
 

نحوه نگریستن هر یک از ما به دیگری، به «چگونه بودن ما » بستگی دارد نه به « چگونه بودن او » شیفتگی زمانی حاصل می شود که فکر کنید همسرتان فردی با شکوه، ناب، صمیمی، خوش خلق و خوش برخورد است. این شیوه نگرش به همسران جوان می آموزد به جای این که عشق را جستجو کنند، با عشق و محبت به زندگی نگاه کنند.
زبان نگاه، زبان مؤثری است. شما با نگاه کردن به طرف مقابل به او می فهمانید به صحبت کردن با وی علاقمند هستید. حالات نگاه کردن اثر معجزه انگیزی در ایجاد صمیمیت میان زوجین جوان دارد. میل به صمیمیت نه تنها جنبه جسمی بلکه جنبه روحی نیز دارد.

4- وقتی زن یا مرد جوان اشتباه می کنند، صادقانه و صمیمی اعتراف نمایند :
 

صداقت و اظهار پشیمانی و ندامت تنها علاج واقعه است. قبول نکردن اشتباه و نپذیرفتن خطا، اختلافات را دامن خواهد زد.

5- در مطرح کردن مسائل ناخوشایند و نامطلوب سعی کنید خود را هم دخالت دهید :
 

مثلاً به جای این که بگویید :« چرا با فلانی این طور برخورد کردی ؟» بهتر است بگویید : « کاش با فلانی این طور برخورد نمی کردیم.»

6- درد دل با دیگران ممنوع !
 

زود از کوره در نروید و سفره دلتان را نزد هر کسی باز نکنید. به خصوص پیش پدر و مادرتان درد دل نکنید زیرا این کار موجب سرافکندگی همسرتان شده و امکان آشتی را بسیار ضعیف می کند.

7- به با هم بودن زمان بدهید :
 

نخست باید بدانید زمان کافی را برای با هم بودن و ابراز محبت کردن اختصاص بدهید. سعی کنید به انگیزه عشق و ازدواج تان بیندیشید. با همسرتان درباره نخستین روزهای آشنایی و دوران خوش اولین روزها گفتگو کنید. یادآوری شادی ها و رویدادهای شیرین، هم وجودتان را گرم کرده و هم تازگی و طراوت رابطه شما را با همسرتان حفظ خواهد کرد.

8- انعطاف پذیر باشید :
 

یکی از ویژگی های مهم برای ایجاد سازگاری بیشتر و سلامت روانی است. با چشم پوشی و نرمش نسبت به برخی رفتارهای کودکانه و لجبازی ها نه تنها می توان از تنش های بی دلیل پیشگیری نمود، بلکه می توان از همان اول زندگی بنیاد خانواده را مستحکم نمود.زوج های جوان باید به خاطر داشته باشند که مسائل و موارد اختلاف یا اختلاف برانگیز را برای رسیدن به یک دیدگاه مشترک طرح نمایند، نه به تکرار و تثبیت کدورت ها و دشمنی ها.

شخصیتی که برای شما همسر مناسبی است !

شخصیتی که برای شما همسر مناسبی است !
ازدواج از مهمترین انتخاب ها در زندگی هر فرد است.انتخابی که نیاز به شناخت و آشنایی طرفین در آن ضرورت دارد و هر یک از دختر و پسر باید در دامنه ای از زیر بناهای اعتقادی، اخلاقی، خانوادگی، فکری و شخصیتی دارای همسانی و هماهنگی با یکدیگر باشند.درست است که وجود برخی از تفاوت ها هم می تواند به رشد افراد و جذابیت ارتباطی بیفزاید، اما روان شناسان امروزه معتقدند که شباهت هایخیلی بیش از تفاوت ها در موفقیت آمیز بودن یک ازدواج مؤثر است. لذا لازم است تا وجوه مشترک خود را در حیطه های بالا بررسی نمایید. اگر افراد در بعد اعتقادی از فاصله و اختلاف زیادی برخوردار باشند، می تواند این ازدواج را با خطر مواجه سازد. یکی از حیطه های مهم مورد بررسی در ازدواج پس از زیر بنای اعتقادی، می تواند شخصیت افراد باشد. می گویند اگر دنبال همسر ایده آل تان می گردید، راهش این است که اول شخصیت خودتان را بشناسید و بعد بر اساس شخصیت خودتان، دنبال شخصیتی بگردید که با شما سازگار باشد. اگر شما هم این تئوری را قبول دارید، با ما همراه شوید.
ماجراجویان با هم
 

افراد ماجراجو عاشق ریسک کردن هستند. اگر چنین شخصیتی داشته باشید، احتمالاً بسیار کنجکاو، خلاق و پرانرژی هستید و معمولاً فرد خود انگیخته ای هستید. علایق فراوانی دارید؛ از کوهنوردی تا ماهیگیری گرفته تا رفتن به سینما و تئاتر.

گزینه ازدواج
 

شما با افراد ماجراجویی که درست مانند خودتان باشند، به خوبی رابطه برقرار می کنید. اگر دنبال همسر ایده آل خودتان هستید عجله نکنید، چون ماجراجویی شما باعث می شود خیلی سریع در عشق گرفتار شوید و عاقلانه عمل نکنید. اگر به کسی واقعاً علاقه دارید، به خودتان فرصت دهید تا او را بهتر بشناسید. در عین حال گاهی ماجراجویی بیش از اندازه ممکن است شما را وسوسه کند که به دنبال گزینه های بهتر بوده و در یک ایده آل گرایی و تنوع طلبی گرفتار شوید. ولی باید با این خصوصیت نادرست مبارزه کنید.

روان شناسی شخصیت
 

افراد ماجراجو شخصیت خود را بیش از همه مدیون میزان ترشح زیاد هورمون دوپامین در مغزشان هستند. این هورمون همان هورمونی است که به شما احساس شادی و شادابی و سرزندگی می بخشد. اگر دنبال همسر ایده آل می گردید، راهش این است که اول شخصیت خودتان را بشناسید و بعد بر اساس شخصیت خودتان، دنبال شخصیتی بگردید که با شما سازگار باشد.

خلاق ها هم با هم
 

اگر آدم خلاقی باشید، احتمالاً خصلت با وفایی دارید و آرامش، اجتماعی بودن، وظیفه شناسی، آبروداری و مدیریت عالی منابع انسانی از خصوصیات عالی شخصیت شماست. شما دوست دارید از قوانین پیروی کنید و می توانید به راحتی برای زندگی خودتان برنامه ریزی داشته باشید و طبق آن برنامه قدم به قدم به هدف تان برسید. دیگران از شما بسیار راضی و خشنود هستند و شما را به عنوان آدمی قابل اعتماد می شناسند.

گزینه ازدواج
 

افراد خلاق و سازنده درست مانند خودتان، زوج مناسبی برای شما هستند. طرف مقابل تان ممکن است قدرت حمایتگری شما را بپرستد ولی مواظب باشید حمایت همه جانبه، این احساس را در همسرتان ایجاد نکند که دارید مرتب او را کنترل می کنید. شما و همسرتان احتمالاً سال ها با هم زندگی خواهید کرد چون افرادی مثل شما برای حفظ و تداوم زندگی شان هر کاری می کنند و وفاداری به طرف مقابل، رکن نخست زندگی شان است.

روان شناسی شخصیت
 

شخصیت آرام و موقر خود را باید مدیون هورمون سرتونین باشید. این ماده شیمیایی می تواند اخلاق شما را تعدیل کرده و عصبانیت و حالت تهاجمی شما را کنترل کند. افرادی می توانند برای مدیران بهترین زوج باشند که خصوصیت اصلی شخصیت شان کنار آمدن و سازش با طرف مقابل باشد و طبیعت انعطاف پذیری داشته باشند.

مدیرها با سازگارها
 

اگر مدیریت، بخش غالب از شخصیت شما است، حتماً می دانید که بسیار رک و راست هستید و بدون پرده نظرتان را می دهید. از سوی دیگر با مسایل بسیار منطقی و واقع بینانه برخورد می کنید. قاطعیت و استواری از شما جدا نشدنی است. شما به آسانی می توانید در روابط و کار خودتان تمرکز کنید و در ریاضیات، مکانیک و موزیک می توانید زبردست باشید.رقابت جویی و جاه طلبی، عشق همیشگی زندگی شماست.

گزینه ازدواج
 

افرادی می توانند برای شما بهترین زوج باشند که خصوصیت اصلی شخصیت شان کنارآمدن و سازش با طرف مقابل باشد و طبیعت انعطاف پذیری داشته باشند و گرنه کار شما با یک مدیر به دعوا و جنگ قدرت می کشد.اگر شما در روابط خانوادگی و عاشقانه خود دست از کنترل و امر و نهی بردارید، عشق آرام آرام وارد زندگی شما خواهد شد و از درگیر شدن در رابطه عاشقانه که نمی توانید آن را کاملاً کنترل کنید، نمی هراسید. شما شخصیت محکمی دارید که مشکلات خود را نشان نمی دهید ولی این خصوصیت شما ممکن است باعث شود همسرتان فکر کند شما پنهانکار، مرموز، سرد و بی روح هستید. اجازه دهید دست کم در روابط خانوادگی احساساتتان بر قدرت مدیریت مطلق و محکم و دست نیافتنی شما غلبه کند.

روان شناسی شخصیت
 

هورمون مردانه تستوسترون که در بدن مردان بیشتر و در بدن بانوان کمتر ترشح می شود، این خصوصیت شخصیتی شما را پر رنگ تر می کند.

انعطاف پذیرها با مبادی آداب ها
 

اگر شما شخصیت انعطاف پذیری داشته باشید، دیگران از با شما بودن لذت خواهند برد چون شما توانایی زیادی در روابط اجتماعی دارید و در صحبت کردن عالی هستید. احساسات قوی و روشن و واضح از خصوصیات برجسته شماست.

گزینه ازدواج
 

شما بیش از همه با افرادی که مبادی آداب و مؤدب هستند، کنار خواهید آمد. این افراد که سیاست بالایی در رفتار خود دارند، رفتار شما را می پذیرند. فقط مراقب باشید با زبان بازی و صحبت های بی توقف خودتان، آنها را دل زده نکنید. در روابط با طرف مقابل تان رقابت نکنید. توصیه ما به همسر شما این است که در صحبت کردن کم نیاورید. گرچه طرف مقابل شما بسیار خوش صحبت است ولی شما هم با اعتماد به نفس از خصوصیات خودتان بگویید.افرادی مثل همسر شما دوست دارند که شما نظرتان را درباره شخصیت و رفتارشان بی پرده بگویید.

روان شناسی شخصیت
 

استروژن که یک هورمون زنانه است و در بدن بانوان بیش از آقایان ترشح می شود، نقش اصلی را در بروز این خصوصیات شخصیت شما ایفا می کند. شاید بتوان گفت که این نوع ازدواج می تواند موفق باشد، اما ضرورتی ندارد که همیشه این دو نوع شخصیت با هم ازدواج کنند.
منبع:نشریه کوچه ما، شماره 16.

اگر دختر نوجوان دارید...

اگر دختر نوجوان دارید...

اگر شما هم دختر نوجوانی در خانواده داشته باشید. حتما می دانید که دختر نوجوان به دلیل ویژگی های جسمی خاصی که دارند و نقش هایی که قرار است در آینده ایفا کنند. از نظر سلامت آسیب پذیرتر از پسرها هستند. از آنجا که همین دخترها قرار است در سال های بعد مادر شوند باید از همین حالا به فکر این باشیم که پایه های سلامت شان را به شکل درست و محکمی بنا کنیم و مراقب باشیم تا در آینده، زنان جوان کشورمان با بیماری های مختلفی مثل پوکی استخوان، کم خونی و سوء تغذیه دست و پنجه نرم نکنند. متاسفانه به سلامت روانی دختران معمولا توجه چندانی نمی شود، در حالی که اگر دختران نوجوان ما از سنین بلوغ در شرایط امنیت روانی رشد نکنند. در آینده احتمال ابتلای آنها به انواع اختلالات روانی بیشتر می شود.
چیزی که نوجوان را از بقیه مراحل عمر متمایز می کند، بلوغ است.
دختران نوجوان در سنین ده تا شانزده سالگی بلوغ جسمی را تجربه می کنند که تمام عملکردهای جسمی و روانی شان را متحول می کند. در این دروان تغییرات فیزیکی موجب می شوند که دختران از نظر روانی هم آسیب پذیرتر شوند. چون در آستانه ی یک تغییر جدی، یعنی گذر از مرحله ی کودکی به بزرگسالی قرار می گیرند. میل به گوشه گیری، حساسیت نسبت به انتقاد دیگران، نوسان در خلق و خو، بی قراری، بی ثباتی، کاهش اعتماد به نفس، نافرمانی از والدین، صرف توجه بیش از حد به ظاهر و تمایل بیش از حد به داشتن ارتباط نزدیک با گروه دوستان و همکلاسی ها از ویژگی های رفتاری دختران در سنین بلوغ است. از طرف دیگر، بلوغ زودرس و دیررس یکی از عوامل ناهنجاری های روانی در بعضی از نوجوان هاست. بلوغ چه به صورت زودرس اتفاق بیفتد و چه با تاخیر همراه باشد. نگرانی ها و مشکلاتی را برای نوجوان به همراه خواهد داشت. هر چند عواقب آن هم برای دختر و هم برای پسر وجود دارد. اما بلوغ زودرس اغلب برای دختران و بلوغ دیررس بیشتر برای پسران مشکل آفرین است. البته این مشکلی است که با تشخیص والدین و مراجعه به پزشک و روانشناس به راحتی قابل حل است. ولی بطور کلی، در مقابل تغییر خلقیات دختران نوجوان اگر رفتار درستی از طرف والدین صورت نگیرد. احتمال بروز بعضی از اختلالات روانی در آنها بیشتر می شود.

هیولای لاغری
 

شاید باورتان نشود، ولی تبلیغات لاغری یکی از عوامل تهدید کننده ی سلامت روانی و جسمانی دختران است. بی اشتهایی روانی یکی از بیماری هایی است که بخصوص در دوره ی نوجوانی، بین دختران دیده می شود. تیترهای وسوسه انگیز مجلات و الگوهای رسانه های غربی به عنوان اندام متناسب تبلیغ می کنند. دختران نوجوان را دچار وسواس بیمارگونه نسبت به ظاهر خودشان کرده است. مطالعات نشان می دهد در بین دختران دبیرستانی که این مقالات را می خوانند احتمال تلاش برای کاهش وزن از راه نخوردن غذا یا حتی مصرف سیگار دو برابر بیشتر از سایر دختران است. نتایج این بررسی ها نشان داده که فقط چهارده درصد پسرها در مقابل (44)درصد از دختران این مقالات را به طور مداوم مطالعه می کنند. به علاوه این مقالات روی رفتارهای تغذیه یی پسرانی که این مقالات را می خواندند به اندازه ی دختران تاثیر ندارد. در این میان بعضی از آنها به رژیم های خطرناک و غیراصولی روی می آورند و بعضی دیگر دچار بی اشتهایی روانی می شوند. یعنی میل و رغبت خود را به غذا از دست می دهند و به رغم گرسنگی و نیاز شدید از خوردن غذا اجتناب می کنند. بی اشتهایی روانی موجب عوارض بسیار مخربی مثل پوکی استخوان، مشکلات گوارشی، ریزش مو و توقف قاعدگی می شود. در این میان بعضی از دختران به بیماری خطرناک تری به اسم «آنورکسیانوروزا» مبتلا می شوند. این افراد که نمی توانند به اشتهای بیش از حد خودشان نسبت به غذا غلبه کنند، بعد از خوردن غذا با انگشت یا وسیله یی که اغلب یک مسواک است، حلق خود را تحریک می کنند و همه غذای خورده شده را بالا می آورند. این بیماری ممکن است اوایل از چشم خانواده دور بماند، ولی بعد از مدتی با عوارضی مثل خشکی و پوسته پوسته شدن ناخن و پوست، ریزش مو، حالت تهوع و اختلالات گوارشی بروز پیدا می کند. این بیماری ها که در مرز مشترک اختلالات روانی و جسمانی حرکت می کنند، می توانند عوارض جدی و جبران ناپذیری روی سلامت دختران بگذارند.
هرگز به هنگام گام برداشتن به سوی آرمان بزرگ، نگاهت به آنانی که دستمزد خویش را پیشاپیش می خواهند نباشد! تنها به توانایی های خود اندیشه کن. ارد بزرگ

یک دو سه، حرکت!
 

آن طرف طیف تمایل شدید به لاغری، چاقی بیش از حد قرار دارد. اضافه وزن یکی دیگر از مشکلاتی است که سلامت دختران نوجوان امروزی را مورد تهدید قرار می دهد. به خاطر تغذیه ی نامناسب و تحرک ناکافی، دختران نوجوان بیشتر از پسران در معرض اضافه وزن و چاقی هستند. چاقی در سنین نوجوانی می تواند تا بزرگسالی هم تداوم داشته باشد و سبب تجمع چربی هایی شود که بدن را نسبت به بیماری های قلبی و عروقی و دیابت آسیب پذیر می کند. یکی از دلایل اصلی چاقی دختران نوجوان در این سن، همان طور که اشاره شد، نداشتن تحرک بدنی است. با توجه به این که دانش آموزان روزانه چند ساعت در کلاس درس روی نیمکت می نشینند. احساس خستگی و کسالت در آنها به وجود می آید که پسرها اکثراً این مشکل را با فوتبال بازی کردن در کوچه و خیابان یا ورزشگاه ها حل می کنند. ولی برای دخترها به دلیل اعتقادات فرهنگی جامعه امکانات کمتری وجود دارد. پس بهتر است دختران خود را به فعالیت های بدنی مثل پیاده روی منظم، شنا و عضویت در تیم های ورزشی و باشگاهی تشویق کنند تا از این آسیب ها در امان باشند.

همه چیز بخور
 

کمبودهای تغذیه یی یکی دیگر از مشکلات سلامت دختران است. شاید به نظر بعید بیاید که بعد از این همه اطلاع رسانی در جامعه هنوز هم افرادی باشند که در عین داشتن تمکن مادی از سوء تغذیه رنج می برند. ولی واقعیت این است که دختران خانواده های متوسط هم ممکن است به فقر پنهان برخی مواد غذایی مثل آهن، روی کلسیم دچار باشند. برخی از آمارها نشان می دهد که تنها بیست درصد دختران دبیرستانی، روزانه پنج واحد میوه و سبزی می خورند و سه لیوان شیر می نوشند. این یعنی هشتاد درصد دختران نوجوان ما به اندازه کافی به املاح و ویتامین ها دسترسی ندارند یا بر اثر بی توجهی خود و والدین شان از خوردن این مواد مغذی غفلت می کنند. از سوی دیگر دختران به دلیل قاعدگی، آهن زیادی از دست می دهند و لازم است که بیش از پسران آهن مصرف کنند. کمبود روی هم یکی دیگر از کمبودهای تغذیه یی رایج بین دختران ایرانی است که دلیل اصلی آن نبود روی کافی در خاک ایران و سپس مصرف نکردن منابع غذایی روی به مقدار کافی است، در حالی که دختران در سن نوجوانی سریع ترین رشد را دارند و باید روزانه همه ی ویتامین ها و املاح معدنی را به اضافه ی (2200)کالری مصرف کنند. مصرف مکرر نوشابه در این سنین خیلی خطرناک است و در آینده به پوکی استخوان منجر می شود، پس بهتر است نوشابه های گازدار را از برنامه های غذایی خانواده حذف کنید. ضمن اینکه دختران خود را تشویق کنید از همه ی مواد غذایی به میزان کافی مصرف کنند.

معیارهای ارتباط سالم پیش از ازدواج

معیارهای ارتباط سالم پیش از ازدواج

امروزه با گسترش شهرها و پدیده ی شهر نشینی و تغییرات ناشی از آن، روابط اجتماعی نیز تغییر کرده و دیگر خانواده ها شناخت سابق را از هم ندارند. بنابراین، به نظرمی رسد بهتر است که دختران و پسران پیش از ازدواج شناخت قابل قبولی از یکدیگر و خانواده ها پیدا کنند. البته در ارتباط پیش از ازدواج برای شناخت طرف مقابل، حتما باید حدود شرعی و اخلاقی و نیز ملاحظات خانوادگی را رعایت کرد. هر کدام از طرفین باید متوجه باشند که هدفشان آن است که با حفظ موازین اخلاقی و شرعی، به این نکته برسند که آیا طرف مقابل برایشان مناسب است و نیز آیا خودشان برای طرف مقابل مناسب هستند یا نه؟دکتر حسین ابراهیمی مقدم ـ روانشناس بالینی و استاد دانشگاه تهران ـ در این باره توضیح می دهد.
بسیاری از همسران به ما مراجعه می کنند و می گویند ما پیش از ازدواج با هم آشنا شده بودیم و بیرون می رفتیم، اما نمی دانیم چرا الان دوباره به مشکل برخوردیم؟ ما که یکی دو سال با هم ارتباط خانوادگی داشتیم!خوب، مشخص است. آن ها در کنار هم بودند، اما ارتباط روانی نداشتند و آنچه را لازم بود، پیش نکشیدند. پسر یا دختری که با قسم و پرحرفی به راستگو بودن خود اشاره می کند، ممکن است به طور کامل اخلاقی بر خلاف ادعای خود داشته باشد و با قسم می خواهد گفته ی خود را تحمیل کند.
در ارتباط هایی که به قصد ازدواج انجام می گیرد، ممکن است فقط دو طرف صحبت نمایند و به اصطلاح فشار کلام داشته باشند و پرحرفی کنند، ولی آنچه برای دانستن از طرفین لازم است، گفته نشود و در حقیقت فقط نوعی تخلیه ی هیجانی صورت گیرد. همین موضوع موجب می شود که حتی با وجود ارتباط های زیاد پیش از ازدواج ، چنین همسرانی پس از تشکیل زندگی مشترک مشکل داشته باشند.
چه باید کرد؟
یکی از کارهای مهمی که باید انجام دهیم، این است که پیش از شروع کردن به صحبت یا حتی 24 ساعت پیش از ملاقات، باید بدانیم چه می خواهیم بگوییم و چگونه بگوییم، تا در هنگام صحبت کردن از این شاخه به آن شاخه نپریم.
نکته ی دوم، گفتار پیش از اندازه آرام یا بیش از اندازه سریع است. خانم ها پیش از ازدواج خیلی آرام صحبت می کنند و آقایان نیز ممکن است خیلی سریع صحبت نمایند، در نتیجه دو طرف نمی توانند حرف یکدیگر را بفهمند.
مسأله ی بعد، در نظر نگرفتن دیدگاه شنونده است ؛ یعنی باید از کلامی استفاده کنیم که برای شنونده آشنا و قابل فهم باشد و از استعارات وکنایه پرهیز کنیم. البته این مشکلات از جانب گوینده است. برخی از مشکلات نیز مربوط به شنونده می شود. یکی این است که شنونده بی توجه به آنچه که گفته می شود، پیش داوری می نماید و در حقیقت به جای گوینده فکر می کند یا به علت غرایز، به فکر موضوعی دیگر است، در حالی که گوینده چیز دیگری می گوید.

مهریه‌های نامتعارف

مهریه‌های نامتعارف

ازدواج به عنوان یکی از سنت‌های خدایی است که از روزگاران قدیم در بین جوامع بشری وجود داشته و مورد توجه بوده است. یکی از موضوعاتی که در امر ازدواج مطرح می‌شود مهریه است. در این مقاله به بحث مهم مهریه های نامتعارف و عواقب آن خواهیم پرداخت.
با توجه به اعتبار خاص که به این موضوع یعنی ازدواج وجود دارد همه بر این اعتقادند که نکاح به عنوان یک عقد با شرایط خاص و به عنوان یک عقد غیرمالی است ولی با توجه به شرایط فعلی و وضعیتی که در باب نکاح و وجود مهریه‌های نامتعارف در میان خانواده‌ها مطرح شده، تفکر آدمی را به این اعتقاد گرایش می‌دهد که نکاح را به عنوان یکی از عقود مالی و معوض این سخن بدان علت است که هنگامی که امر ازدواج و تشکیل زندگی مطرح می‌شود، اولین نکته که مورد توجه است، مهریه و آن هم با ارقام خاص و حیرت‌آور است. با توجه به مباحث مطرح گشته، این سؤال مطرح می‌شود که آیا وجود مهریه‌هایی بالا و نامتناسب در درستی و صحت عقد نکاح خللی وارد نمی‌کند؟ بررسی این امر دو فرض را می‌توان مطرح نمود که به تحلیل هر یک می‌پردازیم نخست آن که قید نمودن مهریه نامتعارف و بی‌مبنا در ذیل عقد نکاح، به گونه‌ایی که وجود این امر به عنوان امری موثر در پذیرش ازدواج مطرح می‌شود و گویی هدف و مقصد نهایی از این فضیلت الهی، بدست آوردن مبلغی پول و درآمد لازم است، در این حالت می‌توان گفت در این عقد که طرفین می‌دانند و یقین دارند متعهد توانایی پرداخت مهریه‌هایی با مبالغ بالا را ندارد، و در صورت درخواست این موضوع از سوی همسر که به موجب م 1082 قانون مدنی ممالک آن می‌شود، قدرت و توانایی تسیلم را ندارد و این در حالی است که به موجب ماده 348 باید قدرت بر تسلیم به عنوان شرط مهم و اساسی در عوضین، وجود داشته باشد و این بدین معنی است که هنگامی که زوج (مرد) می‌داند که توانایی و قدرتی به دادن مهریه تعیین شده در عقد را ندارد و با علم کامل به این موضوع، عقد را منعقد می‌نماید می‌توان نتیجه گرفت که این عقد از ابتدا عقدی باطل بوده است زیرا که شرایط اساسی که در ماده 19 قانون مدنی آمده یعنی داشتن قصد و اراده برای انعقاد عقد و همچنین معین بودن موضوع عقد، در این توافق و عقد نکاح وجود ندارد. در برابر این دیدگاه شاید این انتقاد مطرح شود که عقد نکاح عقدی عهدی است و نه تملیکی یعنی آن چه که از این عقد محقق می‌شود، مشروع بودن رابطه در طرفین و وجود تعهداتی که طرفین در مقابل یکدیگر بر عهده می‌گیرند. ماده 1087 که می‌گوید اگر در نکاح دائم مهر ذکر نشده یا عدم مهر شرط شده باشد نکاح صحیح است و طرفین می‌توانند بعد از عقد مهر را به تراضی معین کنند و ...» این ماده نیز خود نشان دهنده این امر است که آن چه که در نکاح مهم است محرمیت و ایجاد علقه ازدواج است و نه مال و مهریه مندرج در ذیل این عقد. در پاسخ باید گفت که اولاً وجود مواد قانونی متفاوت نشان از این است که عقد نکاح یک عقد مالی و تملیکی است و هدف اساسی از عقد نه تنها ایجاد علقه ازدواج است بلکه انتقال مال به زن قسمت عنوان مهر نیز می‌باشد. موادی چون ماده 1082 که ابراز می‌دارد «به موجب عقد، زن مالک مهر می‌شود و ...» و یا ماده 1092 «هر گاه شوهر قبل از نزدیکی زن خود را طلاق دهد زن مستحق نصف مهر می‌شود و ...» یا ما ده 1093 که می‌گوید «هر گاه مهر در عقد ذکر نشده باشد و شوهر قبل از نزدیکی در تعیین مهر زن خود را طلاق دهد زن مستحق مهرالمتعه است ...» حتی ماده 1087 نیز که در انتهای ماده بیان می‌کند «... و اگر قبل از تراضی بر مهر یعنی بین آن‌ها نزدیکی واقع شود زوجه مستحق مهرالمثل خواهد بود» خود نشان از عقد معوض و تایید نظر اول است. دوماً می‌توان گفت که وجود این مواد قانونی باعث شده که رویه قضائی و دیده سیستم قضائی به گونه‌ایی شود که مردهای بسیاری به دلیل عدم توانایی پرداخت به زندان‌ها محکوم می‌شوند و یا دچار عسروحرج شوند به گونه‌ایی که وضعیت معاش زندگی نامتناسبی پیدا کنند. در نتیجه می‌توان این نتیجه را گرفت که هدف از ازدواج و عقد نکاح بدست آوردن مهریه و عقدی مالی است و از سوی دیگر هنگامی که مهریه‌ایی نامتعارف و سنگین در ذیل عقد ذکر می‌شود که طرفین یقین بر عدم قدرت پرداخت دارند در نتیجه می‌توان عقد را عقدی باطل تلقی نمود. با توجه به این امر باید از امکان قرار دادن طرفین به تدوین این عقد مبتنی بر مهریه‌های سنگین به عنوان امری برخلاف اخلاق حسنه و نامتناسب جلوگیری نمود و دست افراد را محدود نمود و از سوی دیگر از تحقق عقودی برخلاف قانون خودداری نمود. در ادامه مباحث در پاسخ به پرسش اتبدائی که آیا مهریه نامتعارف خللی به عقد نکاح وارد می‌نماید، این گونه پاسخ داد که «با این پیش‌فرض که بپذیریم عقد نکاح، عقدی مالی نیست و مبتنی بر امور معنوی و غیرمالی می‌باشد در نتیجه وجود مهریه در ذیل عقد را به عنوان یکی از شروط تصریح شده در عقد بدانیم که باید مشروط علیه (کمی که شرط به ضرر او گذارده شده است) بدان عمل کند. با این توصیف این شرط باید شرایط لازم در ماده 232 که بیان می‌دارد شرط باید به گونه‌ای باشد که شخص قدرت و توانایی انجام آن را داشته باشد و فایده‌ایی عقلانی داشته و نامشروع نباشد، را داشته باشد. با توجه به این ماده هنگامی عقد نکاح منعقد می‌شود و طرفین با توجه به وضعیت و شرایطی که در زمان انعقاد وجود دا رد زیرا که ملاک شرایط فعلی و زمان انعقاد است و از سوی دیگر به موجب عقد، زوجه (زن) ماکد می‌شود و می‌تواند درخواست مهر را به طور کامل نماید، در نتیجه با توجه به شرایط قدرت و توانایی بر پرداخت ندارند. با توجه به ماده 232 این شرط باطلب است و هیچ الزامی بر اجرای آن نیست و نمی‌توان مرد را ملزم به اجرای این شرط نمود. در نتیجه مهرالمثل جایگزین این مهر نامتعارف می‌شود یعنی مهریه‌ایی که متناسب با شخصیت زن است. با توجه به تغییری که بیان شده می‌توان نتیجه گرفت که عقد محقق شده توسط طرفین عقدی صحیح است ولی شرط باطل و قابلیت اجرا ندارد و بدین گونه از انعقاد مهریه‌هایی نامتعارف خودداری می‌شود. با توجه به مجموعه مطالبی که بیان شد برای این امر که ما مهریه نامتعارف را نشانه‌ایی از عدم وجود قصد و اراده طرفین و عدم قدرت بر تسلیم آن بدانیم و یا این که به عنوان شرطی نامقدور بدانیم، باید در عرصه عمل به گونه اقدام نماییم که بتوان از وجود این مهریه و تحقق شرایطی نامناسب خودداری نماییم و این امر با تعیین حدودی برای مهریه که بهترین ملاک عرف و شرایطی خاص طرفین است، حاصل می‌شود. به امید آن که از وجود این امر نامناسب در ازدواج‌ها که امر متعالی است پاک شود.

چالش های تعامل و ازدواج در خانواده های سنتی

چالش های تعامل و ازدواج در خانواده های سنتی

شاید اصلی ترین چالش ازدواج برای جوان های امروز که متولدین دهه 60 هستند، کنار آمدن با خانواده باشد خانواده هایی که اغلبشان هنوز هم به روش های سنتی اعتماد بیشتری دارند و البته بیراه هم نمی گویند. اما بالاخره در دنیای جدیدی که ما داریم زندگی می کنیم و برخوردها و آشنایی های خارج از محیط خانواده به اندازه کافی صورت می گیرد، پس از انتخاب اولیه از طرف یک جوان، برای یک تعامل سازنده با خانواده چاره چیست؟ یا از زاویه دیگر، خانواده ها چطور باید با انتخاب های جوانشان کنار بیایند و فضای فکری آنها را درک کنند؟

باید فردیت آدم ها تعریف شود
 

وقتی در ازدواجمان فردیت تعریف نشود، در طلاق هم تعریف نمی شود. همین جامعه مدرنی که در موردش زیاد بحث کرده ایم،همان دیدی را به یک مرد یا زن مطلقه دارد که جامعه سنتی دارد. ما در جامعه مان همیشه با ترحم به افراد مطلقه نگاه می کنیم. اما آیا بستری را فراهم کرده ایم برای زوج هایی که از هم جدا شده اند؟ خیلی از همین مطلقه ها هیچ وقت نمی توانند یک بازگشت دوباره به زندگی داشته باشند. خود ما واقعاً در جاهایی آن قدر بد زندگی می کنیم که نسل قدیم از فردیت ما می ترسد.

باید اعتماد سازی شود
 

ما باید برای خانواده و والدین سنتی مان اعتماد سازی کنیم. یکی از ترس هایی که خانواده های سنتی دارند، بی بند و باری و اختلاط و علاقه بیهوده است. بالاخره مجاورت مؤانست می آورد و محاورت باعث به وجود آمدن احساساتی می شود که ممکن است قادر به کنترلش نباشیم. اما وقتی بچه های نسل ما مهارت های ارتباطی را یاد بگیرند، نباید ترسی داشت؛ حتی از این اختلاط ها که می تواند به جای تبدیل به شر تبدیل به خیر شود. ما باید به بچه ها و به این نسلی که در حال رشد است یاد بدهیم؛ اگر در رابطشان به فردی علاقه پیدا کردند، باید چه کنند و یک ارتباط را چگونه مدیریت کنند؟

باید پذیرفت که خانواده بهتر ما را می شناسد
 

همیشه این نیست که خانواده های سنتی ما به خاطر دید سنتی ای که دارند اشتباه کنند. بالاخره خانواده ها با توجه به شناختی که از نوع شخصیت و زمان و مکانی که در آن هستیم دارند، درباره ما قضاوت می کنند. شاید خیلی از والدین ما از ساده اندیشی های بچه هایشان می ترسند. مثلاً خیلی از بچه ها برای مستقل شدن و وارد شدن به کارهای تجاری از والدینشان درخواست پول می کنند اما با مخالفت شدید خانواده مواجه می شوند و این مخالفت را پای سنتی بودن و محدودیت فکری آن ها می گذارند. در صورتی که چنین نیست. دلیل بسیاری از مخالفت ها همین شناخت والدین از شخصیت و نوع درخواست بچه هاست. خیلی از جوان ها فقط حس می کنند که توانایی انجام چنین کاری را دارند در صورتی که واقعاً چنین نیست.

باید به آنها اطلاع رسانی کرد
 

چالش اصلی برای خانواده های شکل گرفته در دهه 40 و جوان های متولد دهه 60 این است که فردیت دهه شصتی ها از نظر خانواده شان زیاد قابل پذیرش نیست و حتی ترس آور است. برای ترس زدایی هم قبل از هر چیز باید اعتماد سازی کرد. یک سری اشکالات در رفتارهای نسل جوان امروز وجود دارد که ترس آور است و یک سری هم اشکال در اطرافیان ما هست که البته هزینه اش را جوان ها می دهند. یکی از راههایی که می شود پیشنهاد کرد، اطلاع رسانی است. اطلاع رسانی به خانواده باعث کم شدن خیلی از ترس ها می شود. خیلی از جوان ها به جای اطلاع رسانی درست با سوالات و نگرانی های والدینشان مقابله می کنند و فکر کرده که مدام در حال کنترل شدن هستند. در صورتی که این مقابله ها نه تنها ترس زدایی نمی کنند بلکه ممکن است تاثیر معکوس هم داشته باشند.

چرا بعضی آدم ها در دام سنت های کهنه گرفتار می شوند؟
نمی خواهند دنیای جدید را بپذیرند
 

فرض کنید یک آدم از دهه 60 تا الان تغییری نکرده باشد. یعنی ورودی های او عوض شده اما خروجی او تغییری نکرده است. این وضعیت دو حالت دارد؛ یا این آدم درون ذهنش مسائل را پردازش نمی کند یا این ورودی ها خوب وارد ذهنش نشده اند. سوال این است که چطور می شود یک آدم ورودی نداشته باشد؟ دلیلش خیلی ساده است چون تحمل خروجی آن را ندارد. یعنی این آدم ها راحت ترند که در همان ذهنیتی که دارند و در آن احساس امنیت می کنند، بمانند. چون همه ما برای خودمان سبک زندگی خاصی داریم که به ما امنیت می دهد. امنیت هم یکی از مواردی است که در ازدواج، رابطه با دیگران و حتی در محل کار برای ما بسیار مهم است.حتی اگر آن را به زبان نیاوریم.

نمی خواهند از حلقه امن خارج شوند
 

یکی از بحث هایی که در روانشناسی وجود دارد این است که آدم ها رشد نمی کنند مگر اینکه از این حلقه امنشان خارج شوند. چالش جالبی است؛ از یک طرف همه ما دنبال یک حلقه امن می گردیم و از طرفی اگر بخواهیم داخل آن حلقه بمانیم، رشد نخواهیم کرد.
برای مثال یک برنامه سفر با دوستانتان می چینید. باید چهار صبح از خواب بیدار شوید اما همان لحظه دوست دارید بخوابید و شاید بی خیال سفر شوید. چون دوست ندارید از محیط ایمنی که دارید خارج شوید. اما با همه سختی بیدار می شوید و همراه دوستانتان می روید. و البته بین شوخی و خنده هایتان از اینکه نخوابیده اید و همراه دوستانتان آمدید خوشحالید. در صورتی که چند ساعت قبل برعکس این نکته توی ذهن شما بود.

نمی خواهند جرات به خرج بدهند
 

گاهی به آدم هایی بر می خوریم که نه تنها در طول زمان عمرشان به روز نمی شوند بلکه مدام به عقب تر هم بر می گردند. بالاخره ما اگر بخواهیم چیزهای جدید را بپذیریم باید قید خیلی از چیزی های قدیمی را بزنیم که این واقعاً جرات می خواهد. خیلی ها حاضر نیستند از عقایدی که با آنها بزرگ شده اند کوتاه بیایند و چیز دیگری را که شاید برخلاف آن باشد قبول کنند.
منبع:همشهری جوان شماره