تکنیکهای دوست یابی، ویژگیهای دوست خوب، دوست یابی

تکنیکهای دوست یابی، ویژگیهای دوست خوب، دوست یابی

تکنیکهای دوست یابی، ویژگیهای دوست خوب، دوست یابی

تکنیکهای دوست یابی، ویژگیهای دوست خوب، دوست یابی

آیا دوستی برای دوستی هست؟

آیا دوستی برای دوستی هست؟

دوستان خوب یک سری ویژگی دارند که آنها را از دیگران متمایز می کند و سبب می گردد دوستان بیشتری در کنار خود داشته باشند. بنابراین با تغییر رفتار خود به جرگه این افراد بپیوندید.
راهنمای برقراری ارتباط سالم با دیگران و دوست یابی :
۱- راز دوستی در تفاوت قائل شدن میان دوستان است . صداقت را به چاپلوسی و صمیمیت را به لبخندهای تصنعی ترجیح بده.
۲- راز دوستی آن است که برای یافتن دوستان صمیمی باید اول خودت یک دوست باشی.
۳- راز دوستی در توقع نداشتن از دیگری است نسبت به دیگران آزاده رفتار کن
۴- راز دوستی در قسمت کردن شادی ها با دیگران است.
۵- راز دوستی در این است که بیشتر گوش کنی تا دیگران را وادار به شنیدن کنی.
۶- راز دوستی در این است که در خوشبختی دیگران نه فقط با حرف بلکه با عمل سهیم باشی.
۷- راز دوستی در دوست داشتن بی قید و شرط دیگران است
۸- راز دوستی در این است که دوستانت را تحسین کنی بی آنکه بدانند چه احساسی نسبت به آنها دارید.
۹- راز دوستی در این است که دوستانت را همان طور که هستند بپذیری و سعی نکنی آنها را به دلخواه خودت باز آفرینی کنی.
۱۰- راز دوستی ار این است که حالات خوب و بد خود را به دیگران تحمیل نکنی, اما به آنها فرصت دهی که احساس خود را بیان کنند.
۱۱- راز دوستی در این است که نیاز های دیگران را مقدم بر نیاز های خودت بدانی
۱۲- راز دوستی در این است که هرگز اشتیاق دوستانت را نسبت به مسائل مختلف تحقیر نکنی
۱۳- راز دوستی در محترم شمردن است. به حقوق و دیدگاه های دوستت احترام بگذار
۱۴- راز دوستی در این است که تغییر حالات خود را با خوشرویی و حسن نیت بپذیری
۱۵- راز دوستی در این است که محبت را نه تنها با کلام بلکه با نگاه و لحن صدا نیز ابراز کنی.
۱۶- راز دوستی در این است که دوستان را در آرزوها و اهدافت سهیم کنی, نه این که فقط با آنها وقت بگذرانی
۱۷- راز دوستی در این است که هنگام صحبت با دوستان حواست کاملا جمع آنها باشد.
۱۸- راز دوستی در این است که همواره افکار مثبت در سر داشته باشی. خصوصا هنگام بروز سوء تفاهمات.
۱۹- راز دوستی در این است که هرگز دوستانت را قضاوت نکنی بلکه همواره نکات مثبت آنها را ببینی.
۲۰- راز دوستی در این است که دائما دیگران را سرزنش نکنی بلکه مزایای مثبت کار درست را صادقانه بیان کنی.
۲۱- راز دوستی در این است که از سعادت دوستان شاد باشی و هرگز وضعیت خود را با بدبینی با وضعیت آنها مقایسه نکنی.
۲۲- راز دوستی در این است که در غم و ناراحتی دوستانت شریک باشی و به آنها دلگرمی بدهی نه این که به آنها دلگرمی بدهی نه این که با ابراز احساسات نادروست ناراحتی شان را تشدید کنی.
۲۳- راز دوستی در این است که حامی حقوق دوستت باشی حتی اگر ناچار شوی به اشتباه خود اعتراف کنی.
۲۴- راز دوستی در معتمد بودن است. روی حرفت بایست به قولت عمل کن و به تعهدت پایبند باش.
۲۵- راز دوستی در این است که در معاشرت با جمع رشد کنی و آگاهی ات را افزایش دهی
۲۶- راز دوستی در این است که روابط خود با دوستانت را به روابطی استثنایی تبدیل کنی.
۲۷- راز دوستی در صدر قرار دادن عشق خداوند است
۲۸- راز دوستی در این است که با موهبت دوستی عشق به خداوند را در خودت ایجاد کنی.
۲۹- راز دوستی در این است که به تنش های موجود در رابطه ات بها ندهی و دست به کاری بزنی که موجب تقویت دوستی شود.
۳۰-راز دوستی در صمیمیت است. برای دوستانت یک دوست واقعی باش حتی زمانی که با تو بد می کنند.
ویژگیهای دوست خوب
دوستان خوب یک سری ویژگی دارند که آنها را از دیگران متمایز می کند و سبب می گردد دوستان بیشتری در کنار خود داشته باشند. بنابراین با تغییر رفتار خود به جرگه این افراد بپیوندید.
۱- یک دوست خوب حرفهایی که به صورت محرمانه به وی زده شده است را نزد خود نگه داشته و راز دار شما می باشد.
۲ -وقت شناس بوده و در قرار ملاقات ها و یا میهمانی ها قابل اطمینان بوده و سر موقع حضور می یابد.
۳ -یک دوست خوب به موفقیت موفقیت و یا دوستان شما حسادت نمی ورزد.
۴ -یک دوست خوب هنگامی که دچار بیماری و کسالت می گردید با شما تماس گرفته و حالتان را جویا می شود وبه عیادت شما می آید.
۵ -وی می داند که چه زمانی صحبت و چه زمانی سکوت نموده تنها گوش دهد.
۶ -هنگامی که حالتان مساعد نبوده و یا دل و دماغ کاری را ندارید و پکر هستید وی از شما دلخور نمی شود.
۷ -اگر شما به فضای بیشتری نیاز داشته باشید و یا می خواهید تنها باشید آنها این رفتار شما را طرد شدگی تلقی نکرده و دلگیر نمی شوند.
۸ -یک دوست خوب همه چیز های بدتان را تحمیل می کند.
۹ -وقتی نظر او را در مورد مسئله ای جویا شوید با جان و دل و صادقانه نظرات و عقاید خوشد را در اختیارتان قرار می دهد و حتی اگر به نصایحش نیز عمل نکنید ناراحت نمی شود.
۱۰ -وی با شما می خندد گریه می کند و کارهای ماجراجویانه انجام می دهد اما به دیگران چیزی در مورد آنها نمی گوید.
۱۱ -پیش از سر زدن به منزلتان شما را مجبور نمی کند که خانه را تمیز کنید
۱۲ -وی اجازه نمی دهد کسی پشت سر شما و در غیاب شما در موردتان بد گویی کند و به دفاع از شما خواهد پرداخت.
۱۳ -شما را به کارهای ماجراجویانه رشد دهنده و پیشرفت در کار تشویق خواهد کرد.
۱۴ -هنگامی که خودروی شما دچار نقص فنی گردد شما را به مقصدتان خواهد رساند.
۱۵ -روز تولدتان همیشه به یادش بوده و اگر برنامه خاصی برای آن روز تدارک ندیده باشید شما را به بیرون برده و برایتان کیک سفارش می دهد.
۱۶ -دوست خوب از شما انتظار ندارد که اتوماتیک وار با عقاید وی در خصوص مسائلی همچون مد لباس باشید. و به عقاید شما حتی اگر بر خلاف عقایدش باشد احترام می گذارد.
۱۷ -هیچ گاه شما را نزد دیگران خرد و تحقیر نکرده بلکه همواره به شما احترام می گذارد و در حضور دیگران از شما تعریف می کند.
اگر دوستی را سراغ ندارید که با شما اینگونه رفتار کند شاید یک دلیل آن این باشد که شما نیز با آنان چنین رفتاری تا به حال نداشته اید.
اگه دوست دارین یه دوست داشته باشین پیام بدین!!!

جستاری در باب دوستی (1)

جستاری در باب دوستی (1)

دوستی، ودیعه ای الهی و گوهری گران بهاست که خداوند آن را در نهاد بشر قرار داده است تا زندگی اش قوام یابد؛ زیرا بشر به طور ذاتی موجودی اجتماعی است و زندگی به دورازجامعه برخلاف طبیعت اوست. از این رهگذر، هرانسانی به طور طبیعی، می خواهد با کسانی دوست شود، و با آنها روابط دوستانه برقرار نماید.
اما نکته اینجاست که: درانتخاب دوست باید نهایت دقت و ظرافت را به کاربرد؛ زیرا اشتباه دراین انتخاب گاه انسان را گرفتار مهلکه های خطرناکی می سازد؛ ازسوی دیگر انتخاب دوستانه خوب و صالح نیز باعث سعادت دنیوی و اخروی انسان می شود.
 

دوست، نیازطبیعی هرانسان
 

آدمی در دوره های مختلف زندگی اش، از کودکی و جوانی تا دوران کهولت و پیری، همواره نیازمند دوستانی شفیق است تا در شادی و غم، شریک وغم خوار او باشند؛ زیرا او به تنهایی قادر نیست از سختی های زندگی رهایی یابد و برای چیره شدن بر مشکلات، ناگزیراست دوستانی داشته باشد. دوست خوب، جوان را از تنهایی می رهاند و پیر را هنگامی که نیازمند پرستاری و مراقبت است، یار و همراه می شود.
همان گونه که هرچه شب تاریک تر باشد، نیاز به چراغ بیشتراست، آدمی نیز هرچه گرفتارتر باشد، به دوستان خوب نیازمندتر است و ارزش آنها را بهتر می فهمد؛ چراکه ارزش چراغ، در شب های تار بیشتر از شب های مهتابی است.
امام علی (ع) دوست صمیمی و خوب را از نعمت های الهی(1) و دوستی کردن را نیمی از خردمندی معرفی می کند. (2)
آن حضرت ناتوان ترین مردم را کسی می داند که در دوست یابی ناتوان است و ازاو ناتوان تر کسی است که دوستان خود را از دست می دهد.(3)
امام صادق (ع) نیزدریک تقسیم بندی حکیمانه، دوستان را به سه گروه تقسیم می کند:
گروه اول مانند غذایی است که انسان همیشه بدان نیاز دارد و او دوست عاقل است؛
گروه دوم شبیه درد است و آن دوست احمق و نادان است؛
گروه سوم به منزله داروی دردهاست و او دوست خردمند و کاردان است.(4)
نهال دوستی برای تبدیل شدن به درختی تنومند، نیازمند مراقبت های ویژه ای است. هر کس که می خواهد دیگران به او عشق بورزند و دوستش داشته باشند، باید نخست دیگران را دوست داشته باشد.
لردآویبوری، دانشمند و جامعه شناس معروف، در کتاب خود، سعادت و سلامت می گوید:
یافتن دوست خوب به آسانی میسرنیست و اگر برای کسی چنین دوستی فراهم شد، باید گفت او به گنجی بسیار گران بها دست یافته و شایسته و سزاوار است که از وجود چنین دوستی به نیکوترین وجه بهره مند شود.(5)

 

هیچ شادی نیست اندر این جهان
برتر از دیدار روی دوستان

هیچ تلخی نیست بردل تلخ تر ازفراق دوستان پر هنر

رودکی

درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد
درخت دشمنی برکن که رنج بی شمار آرد
حافظ

تاخیال دوست در اسرار ماست چاکری و جان سپاری کار ماست
مولوی

 

شرایط دوستی
 

پایدارماندن نهال دوستی و رشد و نمو آن، در گرو رعایت برخی شرایط از طرف دوستان است. رعایت نکردن این شرایط، باعث خشکیدن این نهال یا رشد نکردن آن می شود. امام صادق(ع) شرایط دوستی را چنین بیان می فرماید:
نخستین شرط دوستی آن است که باطن و ظاهرش برای تو یکی باشد. دومین شرط این است که زینت و آبروی تو را زینت و آبروی خود بداند و عیب و زشتی تو را عیب و زشتی خود ببیند. سوم این است که مقام و مال، وضع [برخورد] او را نسبت به تو تغییر ندهد. چهارم این است که آنچه را در قدرت دارد، از تو مضایقه نکند و پنجم که جامع همه این صفات است آن است که تو را به هنگام پشت کردن روزگاررهانکند (6)
امام علی (ع) نیزدرباره شرایط دوستی، سخنان ارزشمندی دارد؛ از جمله می فرماید:
-«دوست آن است که در نهان، آیین دوستی را رعایت کند».(7)
- «دوست نیست مگر آن که در سه جایگاه، نگهبان حقوق برادرش باشد: در روزگار گرفتاری، آن هنگام که حضور ندارد و پس از مرگ».(8)
- «در دوستی با دوست مدارا کن، شاید روزی دشمن تو گردد و در دشمنی با دشمن نیز مدارا کن؛ زیرا شاید روزی دوست تو گردد».(9)
-«چون برادرت (دوستت) از تو جدا گردد تو پیوند دوستی را بر قرارکن اگر روی برگرداند، تو مهربانی کن. چون بخل ورزد، تو بخشنده باش. هنگامی که دوری می گزیند، تو نزدیک شو. چون سخت می گیرد، تو آسان گیر و... اگر خواستی از برادرت جدا شوی، جایی برای دوستی باقی گذار تا اگر روزی خواست به سوی تو بازگردد، بتواند». (10)
- «در تنگی و سختی است که دوستی و نیکوییِ دوستی آشکار می گردد». (11)
- «نسبت به دوست خود کمال محبت و دوستی را به جای آور، ولی به طور کامل به او اطمینان مکن و نسبت به او همه مواسات (12) خویش را انجام ده، ولی همه اسرارت را به او بازگو مکن». (13)

پی‌نوشت‌ها:
 

1.ابن تمیم آمدی، غرالحکم و دررالکلم، ترجمه سیدهاشم رسول محلانی، ج 1، ص 648.
2. نهج البلاغه، ترجمه: محمد دشتی، حکمت 142، ص 469.
همان، حکمت 12، ص 445.
4. تحف العقول، تصحیح: علی اکبر الغفاری، ص 323.
5. به نقل از محمد الحیدری، آیین دوست یابی دراسلام، ترجمه:حسن سناجیان، ص 17.
6. تفسیرنمونه، ج 14، ص 557.
7. نهج البلاغه، نامه 31، ص 383.
8. همان، حکمت 134، ص 469.
9. همان، حکمت 268، ص 495.
10. همان، نامه 31، ص 381.
11. غررالحکم و دررالکلم، ج 1، ص 219.
12. مواسات: یاری کردن با تن و مال و جان.
13. غررالحکم و دررالکلم، ج 1، ص 646.

جستاری در باب دوستی(2)

جستاری در باب دوستی(2)

تأثیردوست خوب و دوست بد

منشین با بدان که صحبت بد
گرچه پاکی، تو را پلید کند

آفتاب ارچه روشن است، او را
پاره ای ابر ناپدید کند
 

دوستان با یدیگر انس می گیرند و اخلاق و ویژگی های مادی و معنوی هر یک ازآنان بر دیگری اثر می گذارد. دوستی با افراد شایسته، آدمی را به قله های رفیع کمال و سعادت در دنیا و آخرت می رساند و دوستی با نااهلان، او را به اعماق دره ها و پر تگاه های هولناک در دنیا و آخرت پرتاب می کند.

تا توانی می گریز از یار بد
یاربد، بدتر بود از مار بد

ماربد تنها تو را برجان زند
یاربد برجان و بر ایمان زند

«همان گونه بدن ما از غذاهایی که می خوریم، و کسب قوت می کند، روحمان نیز از صحبت و معاشرت با افراد خوب و بد، کسب فضیلت وتقوا یا خبث وشرارت [می‌کند]». (1)
سعدی درکتاب گلستان، تأثیر هم نشینی و دوستی با نااهلان را این گونه به تصویر می کشد:
هرکه با بدان نشیند اگر طبیعت ایشان در او اثر نکند، به طریقت ایشان متهم می گردد و اگربه خراباتی رود به نمازکردن، منسوب شود به خمر نمودن.

رقم برخود به نادانی کشیدی
که نادان را به صحبت برگزیدی

طلب کردم زدانایان یکی پند
مرا گفتند با نادان مپیوند

گلی خوشبوی در حمام روزی
رسید از دست محبوبی به دستم

بدو گفتم که مشکی یا عبیری
که ازبوی دلاویز تو مستم

بگفتا من گِلی ناچیز بودم
ولیکن مدتی با گل نشستم

کمال هم نشین درمن اثر کرد
و گرنه من همان خاکم که هستم
سعدی

چه مبارک هستند دوستان نیکوکاری که اثر رفتار و کردار پسندیده شان در دیگر دوستان و هم نشینانشان پدیدار می شود و چه نامبارک اند دوستان زشت خوی و بدکردار که منش ناشایست و کردار زشتشان در دوستانشان اثر می کند.

مکن با فرومایه مردم نشست
چو کردی زهیبت فرو شوی دست
سعدی

یکی ازعوامل بسیار مهم در شکل گیری شخصیت انسان، بعد از اراده و خواست و تصمیم او، هم نشین و دوست است؛ چرا که انسان خواه ناخواه اثرپذیراست و بخش مهمی از افکار و ویژگی های اخلاقی خود را از دوستانش می گیرد؛ این حقیقت، از نظر علمی و تجربی به اثبات رسیده است.
حضرت سلیمان (ع) فرمود: «درباره کسی قضاوت نکنید تا به دوستانش نظر بیفکنید؛ چرا که انسان از راه دوستان و یارانش شناخته می شود».(2)
ازامام جواد(ع) نقل شده است: «از هم نشینی با بدان بپرهیزید که همچون شمشیر برهنه اند. ظاهرشان زیبا و اثرشان بسیار زشت است».(3)

دوستی با مردم دانا چو زرین کاسه ای است
نشکند، گربشکند باید نگاهش داشتن

دوستی با مردم نادان سفالین کاسه ای است
بشکند، گر نشکند باید به دورانداختن

همان طور که آب با آن لطافت و نرمی، بر سنگِ سخت اثر می گذارد و آن را سوراخ می کند، بی شک صفت دوستان نیز در روح ما نقشی به جای می گذارد.
امام علی (ع) می فرماید: «هم نشینی با بدان بدی می آورد، مانند باد که چون به چیز بدی بوزد، بوی بدی همراه آورد».(4)
پس بکوشیم ازهم صحبتی و دوستی با افراد ناباب و کسانی که گوهر جوانی و عمر را به بهای اندک ازدست می دهند، بپرهیزیم؛ چراکه نشست و برخاست با چنین دوستانی خوی زشت آنها را به ما نیزمنتقل خواهد کرد. و بکوشیم دوستان خود را ازبهترین مردم انتخاب کنیم تا هم نشینی با آنها، موجب گشایش خاطر و شادی روح و تعالی جایگاه اجتماعی و سعادت دنیا و آخرتمان شود.

عیسی مریم به کوهی می گریخت
شیر گویی خون او می خواست ریخت

گفت ازاحمق گریزانم برو
می رهانم خویش را، بندم مشو

زاحمقان بگریز چون عیسی گریخت
صحبت احمق بسی خون ها که ریخت

اندک اندک آب را دزدد هوا
این چنین دزدد هم احمق از شما
مولوی

 

دوستان خوب چه کسانی هستند؟
 

بی شک، هرانسانی شایسته دوستی و رفاقت نیست. دوست خوب کسی است که صفات نیکو داشته باشد و رفاقت با او برای انسان، منافع دنیوی و اخروی به همراه آورد.
مهم ترین ویژگی ها و صفات لازم برای دوست و هم صحبت مناسب، به این شرح است: «عاقل باشد، خوش اخلاق باشد، فاسق و گنهکار نباشد، حریص بردنیا نباشد، رازنگهدار باشد، عیب انسان را فاش نکند، در خستی ها انسان را ترک [نکند]، خوبی های انسان را آشکارکند، دروغ گو نباشد، بخیل نباشد، ترسو نباشد، با خویشان خود قهر نباشد، منافق نباشد، خوبی و بدی دوست را خوبی و بدی خود بداند، مقام و پول، او را نفریبد و دوستی را فدای آن نکند، ازآنچه مقدوراوست در راه دوست کوتاهی [نورزد]، پست و رذل و سفله نباشد، نیکوکارباشد، متقی و پرهیزکار باشد، به خاطردنیا و مال و ثروت، دوستی نکند، امانت دارباشد، خیرخواه دوست خود باشد، در امرآخرت کمک کارانسان باشد، جبار و ظلم نباشد، بدعت گذارنباشد».(5)
در واقع دوستان باوفا و راستین، کسانی هستند که ارتباط آنها براساس پیوندهای معنوی برقرارشود. چنین دوستانی، یاران دوران ثروت و تنگ دستی، پیری و جوانی، تندرستی و بیماری و عزت و ذلتند و دوستی آنها حتی بعد ازمرگ نیز ادامه می یابد.
امام علی (ع) بهترین دوستان را اینگونه معرفی می کند: «بهترین برادرانت کسی است که تو را برهدایت رهنمون باشد و به تقوا وادارد و از پیروی کردن و هوس بازدارد».(6)
آن حضرت در مورد انتخاب دوست بر این نکته تأکید می کند: «همراه تو همچون تکه پارچه ای است که لباس را بدان وصله کنند؛ پس با کسی مصاحبت کن که به تو شباهت داشته باشد».(7) (وصله ناجور نباشد).
لقمان نیز دوست خوب را این چنین به فرزندش می شناساند:
پسرم اولین چیزی که پس از ایمان به خدا، در طلبش جدیت خواهی کرد، یافتن دوست باوفا و صالح باشد؛ زیرا دوست باوفا مانند درخت خرماست که اگردرسایه اش نشینی، تو را سایه افکند و اگر ازهیزمش بخواهی تو را منتفع سازد و اگرازمیوه آن بخوری، قمری گوارا و پاکیزه یابی. (8)

 

دوست مشمار آن که در نعمت زند
لاف یاری و برادر خواندگی

دوست آن باشد که گیرد دست دوست
درپریشان حالی و درماندگی
سعدی
 

پی‌نوشت‌ها:
 

1.سید یحیی برقعی، چکیده اندیشه ها در پرتو گفتارهای آسمانی، ج 2، ص 35.
2.تفسیرنمونه، ج 15، ص 73.
3. همان، ص 74.
4. غررالحکم و دررالکلم، ج1، ص 626.
5. سید مهدی شمس الدین، آداب دوستی و معاشرت، صص 30- 35.
6. غررالحکم، ج 1، ص 66.
7. همان، ص 62.
8. چکیده اندیشه ها، ج 1، ص 234.

جستاری در باب دوستی(3)

جستاری در باب دوستی(3)

بسیاری ازنوجوانان و جوانانی که دچار گرفتاری و بدبختی می شوند و یا در دام اعتیاد و زندان گرفتارند، عامل اصلی بدبختی خود را دوستان بد می دانند.
بنا براحادیث و روایات، باید از هم نشینی و دوستی با این افراد پرهیز کرد:
مشرکان، فاسقان، خائنان، دروغ گویان، جاهلان، نادانان، ظامان، چاپلوسان، لئیمان، افراد بدسابقه و مشکوک، منحرفان از دین، تن پروران، شراب خواران، بدکاران، احمقان، بخیلان، بی خردان، کافران و... .
امام علی (ع) درسخنانی حکیمانه، مردم را از دوستی با چند گروه برحذر می دارد و می فرماید:
- «مصاحبت با بدان موجب تلف شدن انسان است.(1)
- «با کافران دوستی و با نادانان هم نشینی نکنید».(2)
- «همدم بد همچون پاره آتش است».(3)
- «از دوستی با بی خردان و خلاف کاران بپرهیز».(4)
- «با بی خرد هم نشین مباش، که کار زشت خود را زیبا جلوه می دهد و دوست دارد تو همانند او باشی».(5)
- «... از دوستی با احمق بپرهیز؛ چراکه می خواهد به تو سود رساند، اما دچار زیانت می کند. ازدوستی با بخیل بپرهیز؛ زیرا آنچه به شدت به آن نیازداری از تو دریغ می دارد. از دوستی با بدکار بپرهیز که با اندک بهایی تو را می فروشد. از
دوستی با دروغ گو بپرهیز که او به سراب می ماند؛ دور را نزدیک و نزدیک را دور می نماید».(6)
- «دوستی مردمان بدکار، ازهر دوستی دیگری زودتربریده و منقطع می گردد.(7)
شاعران پارسی زبان نیز با بهره گیری از آیات و روایات ما را از دوستی با برخی افراد برحذرمی دارند:

بیاموزمت کیمیای سعادت
زهم صحبت بد، جدایی،جدایی(8)
حافظ
 

با بدان کم نشین که بد مانی
خودپذیراست نفس انسانی(9)
سنایی

گرنشیند فرشته ای با دیو
وحشت آموزد و خیانت و ریو(10)

ازبدان نیکویی نیاموزی
نکند گرگ پوستین دوزی(11)
سعدی

عجب ازلطف تو ای گل که نشستی با خار ظاهراً مصلحت وقت درآن می بینی

سخن بی غرض از بنده مخلص بشنو
ای که منظور بزرگان حقیقت بینی

نازنینی چه تو پاکیزه دل و پاک نهاد
بهترآن است که با مردم بد ننشینی
حافظ

دلا نزد کسی بنشین که او از دل خبردارد
به زیرآن درختی رو که او گل های تر دارد

درین بازار عطاران مرو هر سو چو بیکاران
به دکان کسی بنشین که دردکان شکردارد

به هردیگی که می جوشد میاورکاسه و منشین
که هر دیگی که می جوشد، درون چیزی دیگر دارد

نه هرکلکی شکردارد، نه هرزیری زبردارد
نه هر چشمی نظر دارد، نه هر بحری گهردارد

بنال ای بلبل دستان ازیرا ناله مستان
میان صخره و خارا اثردارد، اثردارد
مولوی

این دغل دوستانی که می بینی
مگسان گرد شیرینی

تا حطامی که هست می نوشند
همچوزنبور برتو می جوشند

باز وقتی که ده خراب شود
کیسه چون کاسه رباب شود

ترک صحبت کنند و دلداری
معرفت خود نبود پنداری
سعدی

تو جوانی و بخواهی که خوشدل باشی
نه به این شیوه که هرروز به منزل باشی

شاید این دوست تو را تا بر اعلا بِبَرد
گربخواهی و بکوشی و تو قابل باشی

گفته این حرف تو را حضرت حافظ که بدان
حیف باشد که ازهر دوست تو غافل باشی

«من نگویم که کنون با که نشین و چه ببین
که تو خود دانی اگر زیرک و عاقل باشی»
هاتفی

پیرپیمانه کش من روانش خوش باد
گفت پرهیز کن از صحبت پیمان شکنان
حافظ
 

پی‌نوشت‌ها:
 

1. غررالحکم و دررالکلم، ج 1، ص 631.
2. همان، ص 222.
3. همان، ص 626.
4. نهج البلاغه، نامه 69، ص 435.
5. همان، حکمت 293، ص 501.
6. همان، حکمت 38، ص 451.
7. غررالحکم و دررالکلم، ج 1، ص 218.
8. دیوان غزلیات.
9. حدیقة الحقیقة.
10.ریو: مکر و فریب.
11. گلستان سعدی.