تکنیکهای دوست یابی، ویژگیهای دوست خوب، دوست یابی

تکنیکهای دوست یابی، ویژگیهای دوست خوب، دوست یابی

تکنیکهای دوست یابی، ویژگیهای دوست خوب، دوست یابی

تکنیکهای دوست یابی، ویژگیهای دوست خوب، دوست یابی

دوست یابی (قسمت پنجم)

دوست یابی (قسمت پنجم)


پایه هاى دوستى 8(حفظ برادر (دینى ) در غیاب او


24- حفظ برادر (دینى ) در غیاب او


از بـزرگـتـریـن نـشانه هاى وفادارى نسبت به دوست آن است که انسان در غیاب او از شؤون وى پـاسـدارى کـند و از همین طریق است که دوست راستین از دروغین شناخته مى شود,و حقیقت دوسـتـان مـکشوف مى گردد,
چنان که امیرمؤمنان (ع ) فرموده است : دوست کسى است که در غیاب دوست صادق باشد.
چـه بـسـا کـسـى کـه نـسـبـت بـه تـو دوسـتى و محبت بسیار اظهار مى کند به طورى که تو را وادارمـى سـازد کـه وى را در زمـره دسـتـه نـخست دوستان و برگزیدگان خود به شمار آورى لیکن بزودى با غیبت تو پرده از او برداشته مى شود چه در جهت بدنامى و رسوایى تو اقدام مى کند و خـلاف آنچه را براى تو ظاهر مى کرد نشان مى دهد . روشن است که وقتى خبراین اعمال او به تو بـرسـد خوش گمانى و امیدوارى تو نسبت به او به بدگمانى و نومیدى تبدیل مى شود و شیرینى محبت او از دلت بیرون مى رود و ممکن است مشاجره وکشمکش زبانى پیش آید و بسا کار به قطع رابـطـه و جـدایـى بینجامد . از این روپیامبرخدا(ص ) و ائمه اهل بیت (ع ) حفظ شؤون دوست را در غیبت او از بزرگترین حقوق برادرى و مهمترین حدود آن شمرده اند.
پیامبر خدا(ص ) فرموده است : کسى که برادر (دینى ) خود را در غیاب او یارى کندخداوند وى را در دنیا و آخرت یارى خواهد کرد. امـیرمؤمنان (ع ) فرموده است : دوست انسان دوست نخواهد بود جز آنگاه که در سه چیزپاس او را بدارد: در بدبختى او, در غیبت او و در وفات او. امـام حـسین (ع ) فرموده است : درباره برادر مؤمن خود به هنگامى که از تو غایب شودچیزى مگو جز آنچه را که دوست دارى در صورت غیبت تو از او درباره ات بگوید.
امـام بـاقـر(ع ) فـرموده است : برادر دینى خود را هرگاه از تو غایب شود چنان یاد کن که دوست دارى به هنگامى که از او غایب مى شوى تو را یاد کند. امـام صادق (ع ) فرموده است : برادر دینى خود را هرگاه از شما غایب شود به نیکوترین نحوى یاد کنید که دوست دارید در صورت غیبت خود بدان گونه یاد شوید. نیز: کسى که دوستش را پاس مى دارد خداوند او را پاس مى دارد. همان گونه که بر تو لازم است در غیاب دوست خود چیزى نگویى که موجب تحقیر وکاستى قدر او شـود هـمچنین بر تو واجب است که گفتار دیگران را در صورتى که از این قبیل باشد رد, و در غیاب وى او را یارى کنى . پـیـامـبـر خـدا(ص ) فـرمـوده اسـت : کسى که به برادر (دینى ) خود کمک کند بدین گونه که درمجلسى بشنود از او بدگویى مى کنند و او آن را رد کند خداوند هزار نوع شر را در دنیا وآخرت از او دور مى سازد, و اگر رد نکند در حالى که بر آن تواناست گناه کسى را دارد که هفتاد بار او را غیبت کرده باشد. امام صادق (ع ) فرموده است : کسى که در نزد او برادر مؤمنش غیبت شود و وى او رایارى کند خدا او را در دنـیـا و آخـرت یارى خواهد کرد . و کسى که در نزد او برادر مؤمنش غیبت شود و وى او را یارى و از او دفاع نکند خداوند اورا در دنیا و آخرت پست و خوارمى سازد. روش ائمـه اهـل بـیـت (ع ) در حـفـظ شـؤون بـرادر (دیـنـى ) چـه در حال زندگى و چه پس از مرگ جالبترین نمونه است چه هر یک از آنها اصحاب خود را پیوسته به نیکى یاد مى کردند واعمال نـیـک و مـفـاخـر و مـزایا و صفات پسندیده و سجایاى کریم آنها را بر مى شمردند و برفقدان آنها افسوس مى خوردند و اشتیاق خود را به دیدار آنها اظهار مى کردند.
چنان که امیرمؤمنان (ع ) هنگامى که از یکى از برادران دینى خود که زندگى را بدرود گفته بود یاد مى کند مى فرماید: در گذشته مرا برادرى به خاطر خدا بود که کوچک بودن دنیادر نظرش او را در چـشم من بزرگ مى داشت او از زیر سلطه شکمش بیرون رفته بود به طورى که اگر چیزى نـمـى یـافـت آن را آرزو نـمى کرد, و اگر مى یافت آن را زیاد به کارنمى برد, و در بیشتر عمر خود خاموش بود و اگر سخن مى گفت بر گویندگان غلبه مى کردو تشنگى پرسش کنندگان را فرو مـى نـشـانـد, او ضعیف بود و ضعیف پنداشته مى شد لیکن هرگاه زمان کوشش فرا مى رسید شیر خشمگین و مار پر زهر بیابان بود, برهان و دلیل نمى آورد مگر زمانى که نزد قاضى مى آمد و کسى را بـه کـارى که در مانند آن عذرى مى یافت سرزنش نمى کرد جز آنگاه که عذر او را مى شنید, و از دردى شـکـایت نمى کردمگر وقتى که بهبودى مى یافت , و آنچه را مى گفت انجام مى داد, و آنچه نـمـى کـردنـمـى گـفت , و اگر در سخن بر او غلبه مى کردند در خاموشى بر او غلبه نمى یافتند, درشـنیدن حریصتر بود تا بر گفتن , و اگر ناگهان دو امر به او رو مى آورد مى نگریست کدام یک به خواهش نفس نزدیکتر است و با آن مخالفت مى کرد.
بـر شـمـاسـت که این صفات را دارا و به آنها رغبت داشته باشید, و اگر توانایى همه آنها راندارید بدانید که فراگرفتن اندک بهتر او فروگذاشتن بسیار است . روایـت شـده است امام حسن (ع ) روزى در توصیف یکى از یاران خود به اصحاب خویش فرمود:
و میان گفتار آن حضرت و سخنان پدر بزرگوارش که در فوق ذکر شد مشابهت بسیارى است , من شـمـا را آگاه کنم از دوستى که در نظر من از بزرگترین افراد این مردم بود, و آنچه او را در نظر مـن بـزرگ کـرده بود کوچکى دنیا در نظر او بود, وى از زیر سلطه شکم بیرون رفته بود از این رو میلى به آنچه نمى یافت نداشت , و از آنچه مى یافت زیاداستفاده نمى کرد, همچنین او از زیر سلطه جـهـل خـارج شـده بود لذا دستش را درازنمى کرد جز در وقت وثوق به این که سودى به دیگرى بـرساند و گامى بر نمى داشت جزبراى این که کار نیکى انجام دهد, و هرگز خشمگین و رنجیده نـمـى شد, و هرگاه درمحضر دانشمندان حاضر مى شد به شنیدن حریصتر بود تا به گفتن , و هر گـاه در سـخـن بـراو غـلـبـه مـى کردند در خاموشى بر او غلبه نمى یافتند و بیشتر عمرش را به خـامـوشـى گـذرانـیـد و هرگاه سخن مى گفت بر گویندگان فایق مى آمد, هرگز در نزاعى شـرکت نمى جست و در جدالى وارد نمى شد, و جز به هنگام مشاهده داور اقامه دلیل نمى کرد....تا پایان . آرى دوسـت وفـادار دوسـتـش را در غـیاب او به همان گونه بلکه بهتر از آنچه در حضور ازاو نام مى برد یاد مى کند, چنان که شاعر گفته است :
و اذا الفتى حسنت مودته ----- فى القرب ضاعفها على البعد
هـمـچـنـیـن شـؤون او را پـس از مـرگـش بـه همان گونه حفظ مى کند که در زمان حیات او حفظمى کرده است . به طورى که شاعر گفته است :
و انى لاستحیید و الترب بیننا ----- کما کنت استحیید و هویرانی


ادامه مطلب...