تکنیکهای دوست یابی، ویژگیهای دوست خوب، دوست یابی

تکنیکهای دوست یابی، ویژگیهای دوست خوب، دوست یابی

تکنیکهای دوست یابی، ویژگیهای دوست خوب، دوست یابی

تکنیکهای دوست یابی، ویژگیهای دوست خوب، دوست یابی

عوامل انحراف جنسی

عوامل انحراف جنسی
نویسندگان: ریحانه هاشمی و سید محمد حسن هاشمی زاده
عوامل فردی
زیر بنای زندگی انسان بر اساس فطرت و نهاد الهی بنا شده است و چنانچه در همین مسیر گام بردارد، هیچ گونه انحرافی او را مبتلا نخواهد ساخت، اما مسیر زندگی انسان بدون عوامل تأثیرگذار نبوده و هماره او را با شرایط گوناگون رو به رو خواهد ساخت. ناگزیر انسان در طی این مسیر با حوادث گوناگون مواجه است.
دانشمندان عوامل تأثیرگذار را در چند دسته تقسیم نموده اند:
1. عوامل زیستی
برخی عوامل زیستی را عامل انحراف معرفی نموده و نقص جسمانی و الگوهای کرموزومی را در این رابطه مؤثر دانسته اند. (1) این نظریه از حدّ فرضیه پا فراتر ننهاده و هنوز به صورت علمی به اثبات نرسیده است، جز در عدّه ی معدودی که به دلیل اختلال ترشح هورمون ها، اختلالاتی دیده می شود و گاه موجب بلوغ زودرس، عدم تعادل در رفتار جنسی و به نظر عدّه ای حتّی عامل پیدایش تمایل به جنس موافق و یا تن دادن به خودفروشی است و گاه وجود ترمورهایی در بدن مثل تخمدان می تواند زمینه ساز آلودگی باشد. (2)
2. عوامل روانی و عاطفی
غالب عواملی که در انحرافات جنسی برشمرده شده به روح و روان انسان باز می گردد. به طور کلی می توان منشأ تصمیم گیری انسان را به دو جنبه ی عقل و احساس برگرداند. چنانچه انسان به حکم عقل عمل نماید، به سوی خیر و سعادت رهنمون می گردد، چرا که عقل به طور فطری راهنمای پاکی و فضیلت است و انسان را به خیر و صلاح می خواند و از انحراف و ناپاکی بر حذر می دارد. به فرموده امام صادق علیه السلام: «العَقلُ دَلیلُ المُؤمِن؛ (3) عقل و خرد، راهنمای مؤمنین است» و چنانچه انسان تحت تأثیر احساسات و عواطف عمل نمود، چون انگیزه های آن متفاوت است، گاه به سوی خیر و گاه به سوی شر قدم بر می دارد.
عوامل روانی و عاطفی از کودکی در کیفیت رفتار آنان مؤثر است و هر گونه اختلالی در این زمینه ی انحراف او را فراهم می آورد. حال اگر مراقبت های لازم در خانه صورت نگیرد، زمینه های اولیه انحراف در خانواده شکل می گیرد. روابط نامناسب جنسی در خانواده، عدم پوشش کافی و کاهش کنترل و نظارت بر رفتار کودک و نوجوان (4) و در نهایت، عدم صمیمیت و برخوردهای نامناسب و نسنجیده، زمینه ی انحرافات جنسی آن ها را فراهم می سازد. در این موقعیت چنانچه زمان مناسب ازدواج نرسیده باشد یا امکان ارضای صحیح و مشروع غریزه جنسی فراهم نشود، به دلیل قدرت مندی این غریزه اگر عوامل بازدارنده برای حفظ فرد دارای قدرت کافی نباشد، انحراف جنسی به وجود خواهد آمد.  
خداوند متعال ناتوانی انسان را در این زمینه با «خُلِقَ الْإِنسَانُ ضَعِیفاً» (5) تعبیر آورده است، چرا که اگر راه اطفای غریزه ی جنسی برای انسان باز نباشد، صبر نکرده و از بیراهه خود را ارضا خواهد نمود.
زشت ها را خوب بنماید شَرَه *** نیست چون شهوت بَتَر ز آفاتِ ره
صد هزاران نام خوش را کرد ننگ *** صد هزاران زیرکان را کرد دنگ (6)
در هر یک از انحرافات جنسی، عاملی خاص بیش از سایر عوامل تأثیر گذار است.
عامل فحشا و زنا را می توان در نابسامانی خانواده ها، طرد خانوادگی، تحقیر مفرط، بیماری های روانی و شخصیت تلقین پذیر و بالاخره کمبود محبت یافت. چنانکه برخی دختران به دلیل خلأهای عاطفی و روحی از خانه فرار کرده و سپس هفتاد در صد آنان مورد تعرض جنسی قرار می گیرند (7) و سپس این دختران خود عامل فساد و فحشا در جامعه می گردند.
سوق به هم جنس گرایی را می توان در عوامل فیزیولوژیکی، پرورش کودک به صورت جنس مخالف و عدم دست رسی به جنس مخالف و اختلالات روانی و مسائل اجتماعی (8) جست و جو نمود.
انتخاب دوست غیر هم جنس گاه به دلیل منزوی بودن فرد و شرم بیش از حد، برای پناه بردن به دیگری ولو از جنس مخالف و به خاطر فرار از اضطراب بوده (9) و گاه برای قدرت نمایی در پسران و ایجاد جذبه در دختران دیده می شود و گاه رسالت دوست یابی برای یک دیگر به این مسئله دامن می زند. امروزه تماس های اینترنتی از طریق چت کردن به گسترش این روند دامن زده است.
فلسفه ی چشم چرانی، هوس رانی از طریق نگاه با کمک تخیّلات می باشد که نوجوان هنگام خجالت از برخورد با جنس مخالف یا عدم امکان آن از طریق نظربازی، حسّ کنج کاوی خود را ارضا می نماید.
علّت مزاحمت های تلفنی، صحبت های رکیک و نامناسب را نیز می توان در عدم ارضای صحیح نوجوان و عدم دست یابی به امکان ارتباط مشروع دانست؛ هر چند برخی این گونه ارتباطات را برای فراهم آمدن زمینه های بعدی انتخاب می کنند.
خود ارضایی در پسران بیشتر به دلیل تحریکات جنسی و عدم دست رسی به جنس مخالف یا پر شدن مجاری منی و فشار عصبی آن دانست و در مردان به دلیل شرم و خجالت از جنس مخالف یا عدم دست رسی به جنس مخالف است. در زنان این عمل کمتر دیده می شود و علت وجود آن نزد برخی به دلیل عدم دست رسی به جنس مخالف (10) و گاه عدم ارضای صحیح از طرف همسر می باشد.
منشأ هر یک از انحرافات فردی، در یک عامل روانی خاص نهفته است که برخی جز با مراجعه به روان پزشک و روش های درمانی خاص قابل درمان نیست.
عوامل محیطی
انسان موجودی اجتماعی است و ناگزیر با سایر انسان ها در ارتباط است و از محیط پیرامون خود تأثیر می پذیرد. جوامع به تدریج برای نظم اجتماعی به تدوین قانون پرداختند.
ارتباط تنگاتنگ انسان با جامعه از دیدگاه قرآنی در این آیه شریفه روشن می شود: «وَتَرى‏ کُلَّ أُمَّةٍ جَاثِیَةً کُلُّ أُمَّةٍ تُدْعى‏ إِلى‏ کِتَابِهَا»؛ و هر امتی را به زانو درآمده می بینی، هر امتی به سوی کارنامه خود فراخوانده می شود. (11) در اجتماع انسانی عوامل مختلفی از قبیل فرهنگ، سیاست و اقتصاد تأثیرگذار است که انحرافات موجود در جامعه نیز جدای از این عوامل نمی باشد. در عوامل انحراف جنسی ناگزیر به بررسی هر یک از این عوامل می باشیم.
1. عوامل فرهنگی
نظام فرهنگی جامعه، روح و حقیقت نظام اجتماعی را تشکیل می دهد که شامل ارزش ها، شناخت و ایدئولوژی آن مکتب است، (12) لذا دشمنان اسلام از این طریق سعی بر احاطه ی فرهنگی بر جوامع اسلامی نموده و آن را به عنوان بهترین حربه برای سلطه ی دائمی برگزیده اند.
عدم شناخت مبانی فرهنگی یا ضعف شناخت، از مهم ترین عواملی است که دشمن از آن بهره جسته و با سست نمودن مبانی اعتقادی به خصوص در جوانان، آنان را به انحراف و گمراهی می کشاند.
یکی از مهم ترین عوامل، عرضه فرهنگ غربی به جای فرهنگ اسلامی است که در سه بخش ممکن است ظهور کند؛ (13)
الف) تغییر شناخت ها و باورها، تا بینش افراد نسبت به خدا، جهان و انسان عوض شود؛
ب) دگرگونی ارزش ها و گرایش ها به زندگی شکل انسانی می دهد؛
ج) تغییر رفتارها و کردارها که با دگرگونی ارزش ها خود به خود رفتار انسان ها نیز تغییر خواهد کرد.
در بخش اول با حمله به اعتقادات، سعی در از بین بردن باورهای غیبی افراد دارند تا یقین افراد را بزدایند.
در بخش دوم با مطرح کردن انتزاعی بودن (14) و نسبیّت ارزش ها سعی در اثبات تساوی ادیان (15) و در نتیجه جای گزینی ارزش های سایر ادیان به جای دین اسلام و گاه بی دینی را به جای دین داری دارند، لذا در نیم قرن اخیر تفکّرات التقاطی فراوانی به وجود آمده است؛ به گونه ای که جوان، در یک مقطع، عقاید دینی را از خانواده دریافت داشته و در مقطعی دیگر عقایدی متناقض با آن ها از فرهنگ غرب دریافت می کند و درصدد پذیرش همه آن ها بر می آید.
در بخش سوم ارائه روش های تدریجی و جای گزین به جای رفتارهای مبتنی بر ارزش هاست.
تغییر پوشش زنان از شکل سنتی به مدرن، برخورد و روابط آزادانه ی دختر و پسر در محیط اجتماع، (16) مراکز کاری و ... به تدریج صورت می گیرد. این دگرگونی ها، از طریق معلم و استاد دانشگاه در مراکز علمی (17) یا افراد وابسته در مجامع عمومی و حتی فرهنگی صورت گرفته و با سرایت آن از طریق رسانه های گروهی از قبیل روزنامه ها، مجلات و ... و تشدید آن از طریق رسانه های غیر رسمی، نشریات تخصصی، تلویزیون، ماهواره، ویدئو (18) و ... با دست پنهان استعمار صورت می پذیرد.
مبنای ارزشی هر جامعه بر اساس فرهنگ و محیط اجتماعی آن استوار است و دشمن برای زدودن این ارزش ها با شعارهای زیبایی هم چون آزادی به صحنه می آید، ولی باید توجه داشت شعار آزادی در هیچ جامعه ای مطلق نیست و آزادی در جامعه ی اسلامی بر اساس معیارهای اسلامی تعریف شده و به طور کلّی آزادی در حدّی مطلوب است که موجب تجاوز به حقوق دیگران نشود (19) و گرنه آزاد گذاشتن غریزه ی جنسی و بی تفاوتی در مقابل اختلاط مردان و زنان و انجام اعمال ناشایست، وقتی در مقابل فدا شدن اصل انسانیّت باشد، چه ارزشی دارد؟
عوامل فساد در ایران از زمان رضاخان با نقشه ی جهان خواران بین المللی با کشف حجاب آغاز گردید و با مجالس و مراکز فساد و کشیدن جوانان به مراکز فحشا گسترش یافت، (20) ولی پس از انقلاب اسلامی، فرهنگ اسلامی جای گزین فرهنگ غربی گردید. دشمن پس از تحمیل جنگ نظامی و عدم موفقیت در این زمینه، به تهاجم فرهنگی روی آورد و بقایای فرهنگ شاهنشاهی در این زمینه و عدم آگاهی یا کمبود آشنایی با معارف غنی اسلامی (21) راه را برای انحرافات اخلاقی، اجتماعی باز نمود و استعمار جهانی در ترویج فساو فحشا مصمّم تر از قبل به میدان آمد و مهم ترین روش های استیلای فرهنگی را در ترویج فساد، توزیع مواد مخدر و فرهنگ پوچ گرایی، رواج می خوارگی و شکستن رابطه محدود زن و مرد جست و جو نمود و برای این امر از ابزارهای مختلف از جمله امواج رادیویی، تلویزیونی، ماهواره ای و فیلم های مبتذل، مجلات و نشریّات، سوء استفاده از فنّ و هنر در گسترش رقص و موسیقی های مبتذل و ترویج تصاویر سکسی (22) و ... استفاده کرده و می کند.
تهاجم فرهنگی از دو طریق جریان یافت:
اول: جریان فرهنگی محض و راه فساد فکری و عملی و جنسی و ابتذال عملی؛
دوم: جریان عملی و فکری که با ورود تفکرات علمی جدید، پیشرفت های علمی را برای بی اعتقادی به دین و وجدان دینی مردم به کار بردند. (23)
یکی از راه های تهاجم فرهنگی، منصرف کردن جوانان از پای بندی های متعصّبانه به ایمان می باشد که حافظ تمدن است و در این راه با پاشیدن بذر گناه بر سر راه جوانان در صدد جذب آنان به سوی فساد و فحشا می باشند. (24)
گسترش تکنولوژی و وسایل ارتباط جمعی از ابزارهای مهم دشمن در انحراف جنسی نوجوانان به شمار می رود (25) و در این زمینه از زن نیز به عنوان ابزاری کارآمد سوء استفاده می شود. دشمن به تدریج با کاستن از پوشش اسلامی و ترویج فرهنگ برهنگی و القای شخصیّت کاذب از این طریق و تظاهر به زیست مترقّی، زنان را به سوی بدحجابی و به تدریج فحشا سوق می دهد و زن را برای اشباع خاکی ترین غریزه ی مرد، آراسته به کار می گیرند که در حقیقت تکریم در مقام اهانت و اهانت به شکل تکریم است. (26) غفلت از این مهم، ما را در گردابی خواهد افکند که دنیای امروز گرفتار آن است که بنابر یکی از آمارهای ارائه شده «هر سال دو میلیون دختر پنج تا پانزده ساله به بازار جنسی عرضه می گردند.» (27) اگر زنان از جایگاه انسانی خود آگاه بوده و شخصیّت حقیقی خویشتن را یافته باشند، با این توطئه ها به مبارزه پرداخته و تحت تأثیر تبلیغات غربی قرار نخواهند گرفت.
2. عوامل سیاسی
سیاست جامعه ی اسلامی بر اساس مصالح مادی و معنوی استوار بوده و هدف حکومت اسلامی تحقّق بخشیدن به ارزش های الهی، رعایت حقوق مردم و جلوگیری از ظلم و فساد می باشد و حاکم اسلامی در پی راهکارهایی مطلوب برای هدایت جامعه به سوی سعادت است.
در سیاست اسلامی توحید و خدامحوری منشأ همه عقاید و احکام بوده و بسط توحید در اجتماع موجب نفی فساد و ظلم می گردد. حقّ قانون گذاری مختصّ خداوند بوده و بشر به دلیل شناخت ناقص چنین حقی ندارد. انسان در این مسیر با نیروی اراده و اختیار به سوی تکامل گام برداشته و آزادی او در محدوده ی شرع می باشد و نمی تواند به بهانه ی آزادی به بی بند و باری و هوس رانی بپردازد. (28)
در مقابلِ سیاست اسلامی، سیاست شیطانی قرار دارد که برای رسیدن به اهداف سیاسی از هیچ دروغ و نیرنگی دریغ نورزیده و استفاده از هر وسیله در دست یابی به هدف، مجاز شمرده می شود. سیاست امروز غرب بر همین مبنا بنا شده و یکی از اهداف عمده ی آنان سلطه بر سایر کشورهاست.
غرب به خوبی دریافته است که مهم ترین مانع آن ها دین می باشد، لذا سنّت ستیزی و نوگرایی یکی از اهداف استکبار به شمار می آید و به دلیل کینه های دیرینه ی دشمنان اسلام موجب شده تا در این مسیر از هر وسیله ای بهره جسته و از سلطه ی سیاسی به عنوان کارآمدترین وسیله استفاده کنند؛ (29) به خصوص در مبارزه با انقلاب اسلامی ایران که به عنوان الگویی موفق به سایر ملت ها ارائه شده و پای بندی ملت ایران به ارزش های اسلامی مشکلات استعمار را دو چندان ساخته است.
یکی از ابزار کارآمد غرب، تربیت کادر مدیریّت وابسته در کشورهای تحت سلطه است (30) که چنانچه این افراد در صدر کادر فرهنگی کشور قرار گیرند، پیاده کردن دستورهای استعماری بسی آسان تر صورت خواهد پذیرفت و در این راستا ارائه ی الگوهای غربی و معیارهای فرهنگ غرب از طریق مختلف و جدا کردن جوانان از اعتقادات و پای بندی به اصول دینی به صورت تدریجی اجرا خواهد شد.
جوامع غربی و آمریکا به دلیل بحران های اخلاقی دچار مشکلات غیر قابل حلّی گردیده اند که خود قادر به حلّ آن نیستند و از طرفی درصدد تسلط بر سایر کشورها بوده و برای این سیطره، بهترین راه را در انتقال مشکلات خود به سایر کشورها یافته اند. (31)
سردمداران استکبار جهانی برای سلطه ی دائمی بر کشورهای خود و سایر کشورها نیازمند غفلت جامعه ی بشری از اصول سیاسی خویش است، چرا که نیازهای اساسی بشری با تسلّط و حکومت آن ها منافات دارد و بهترین راه برای حکومت بر مردم مشغول داشتن آن ها به بی بندوباری، هوس رانی، فحشا و فساد است. (32) وقتی جامعه ای در مستی شهوت فرو رفت، مجال آن را پیدا نمی کند که به نیازهای اساسی خود بیندیشد و در پی آن از حاکمان خویش آن را طلب نماید.
سیاست اسلامی که بر اساس حقّ و حقیقت و خدا محوری بنا شده است، از مکر و تزویر به دور بوده (33) و در پی رشد افراد برای رسیدن به کمال و سعادت واقعی است، لذا تدبیر جامعه اسلامی باید به گونه ای باشد که عوامل رشد تقوا و پارسایی را افزایش داده و از عوامل محرّک شهوت جلوگیری نماید. اگر دولت اسلامی به مسائل و مشکلات مردم نپردازد، ممکن است عدّه ای برای ابزار مخالف، رفتارهای اجتماعی غیر اسلامی از خود نشان دهند و از این طریق موجب گسترش بد حجابی، فساد و فحشا گردند.
3. عوامل اقتصادی
علم اقتصاد، «علم به مجموع وسایلی است که بشر برای رفع نیازمندی های مادّی از آن استفاده می کند» (34) هدف اقتصاد اسلامی مبتنی بر تربیت و هدایت مردم به سعادت نهایی استوار است که بر اساس عدالت اقتصادی و استقلال سیاسی و اقتصادی به دست می آید. (35)
هدف اقتصاد در جوامع غربی مبتنی بر رفاه اقتصادی بوده و درصدد تأمین هر چه بیشتر نیازمندی های مادی و فرهنگی جامعه برای ارضای نیازمندی های آنان (36) می باشد و معیار نیازمندی در غرب بر اساس انگیزه های حیوانی استوار است، لذا مقصد ایشان مسائل مادّی و اقتصادی و به دنبال آن مسائل جنسی است و فعالیّت های ایشان در جهت خدمت به این غریزه و ارضای آن صورت می گیرد. (37)
در نظام اقتصادی اسلام، تأمین نیازمندی های اقتصادی، بستر و ابزاری برای دست یابی زندگی اخروی است (38) و تقسیم عادلانه ی ثروت و بهره مندی تمامی افراد از امکانات اقتصادی و فرهنگی و تأمین نیازهای مادّی، مانع از تبعیض و بی عدالتی گشته و زمینه ی انحراف را در جامعه از بین می برد.
برخی جامعه شناسان، منشأ عمده ی انحرافات اجتماعی را در عوامل اقتصادی دانسته و مشکلات اجتماعی را ناشی از پس افتادگی فرهنگ غیر مادّی نسبت به پیشرفت تکنولوژی و یا بحران اقتصادی و ضعف قدرت مالی و اقتصادی و ... نام برده اند. به نظر این دانشمندان همبستگی بین عوارض ناشی از انحراف اجتماعی و شاخص های اقتصادی، امری منطقی است که از آن جمله الکلیسیم و خودفروشی برشمرده شده است، (39) ولی از آن جا که در این زمینه کمتر به موفقیّت دست یافتند، برای انتقال فرهنگ خود از طریق صدور تکنولوژی (40) اقدام نموده و تا حدود زیادی به کسب موفقیّت نایل شدند.
گردش ماهواره های اطلاعاتی به گرد زمین علاوه بر اطلاع رسانی،‌ با امواج خود کشورهای دیگر را مورد هجوم بمباران فرهنگی قرار می دهند و امکان تبدیل اخبار ارسالی از ماهواره به تلویزیون، روزنامه، مجلات و ... موجب انتشار آن گردیده و با فراگیری سیستم های ارتباطی کمتر خانه ای از خطر آن مصون می ماند. دشمنان از این طریق ضمن القای فرهنگ خود، بازار مصرف کالای خود را تأمین کرده و الگوی مصرف گرایی را برای وابستگی اقتصادی به سایر جوامع سرایت می دهند.
منافع اقتصادی غرب در جوامع اسلامی ایجاب می کند، ضمن تغییر فرهنگ در این جوامع آن ها را به سوی اسراف سوق دهد، چرا که پس از اشباع بازارهای غربی و اسلامی، جایی برای مصرف باقی نمی ماند، لذا با تبلیغات گوناگون سعی در به فروش رساندن هرچه بیشتر کالای خود می کنند که در این میان از زن به عنوان یک ابزار تبلیغی حداکثر استفاده صورت می گیرد.
به عنوان نمونه در برنامه ی مستندی که توسط دوربین مخفی شبکه تلویزیونی B.B.C تهیه شده بود، اسرار ناخوشایندی از پشت پرده نمایش های مجلل مد لباس فاش نمود، مبنی بر این که چگونه دختران مانکن در دام موادّ مخدر و سوء استفاده های جنسی واقع شده اند و به ادّعای یکی از کارکنان این آژانس ها، این مانکن ها را نه به عنوان دختران جوان، بلکه به چشم کالایی برای فروش «goods to selb» می نگرند. (41)
این گوشه ای از ارمغان اقتصادی غرب برای خویشتن و سایر جوامع می باشد. صدور فرهنگ فساد و فحشا از طریق رسانه ها و ابزار فرهنگی و سوق دادن ملت به مصرف و مدگرایی از حربه های کارای دشمن در این زمینه است.
ایجاد فرهنگ مصرف گرایی از یک سو و فقیر و وابسته نگه داشتن کشورهای تحت سلطه از سوی دیگر، از ابزارهای دشمن برای ضعیف نگه داشتن کشورهای تحت سلطه است، چرا که می داند، رشد اقتصادی موجب حفظ شئون ملی و فرهنگی جامعه گردیده و ضمن ارج گذاری نظام به ارزش ها و اعتقادات آن کشور برجستگی می بخشد، (42) ولی در صورت عدم رشد اقتصادی،‌ مشکلاتی از جمله فقر و تنگدستی را به ارمغان آورده که خود زمینه ساز بسیاری انحرافات بوده، از جمله انحراف جنسی را به همراه می آورد، زیرا وقتی جوان تحت فشار غریزه ی جنسی قرار گرفت و زمینه های فساد برای او فراهم بود و مشکلات متعدد از جمله فقر مالی، مشکل معیشتی، نداشتن مسکن مناسب و... او را تحت فشار قرار داد، به سوی فساد و فحشا کشیده خواهد شد.
پدیده فقر به عنوان مهم ترین عامل انحرافات جامعه شناخته شده و عمدتاً ناشی از عوامل اقتصادی است. (43)
عوامل اقتصادی اگر از عوامل مستقیم انحراف نباشد، زمینه ساز فساد می باشد. همان گونه که رفاه زدگی برای برخی، عامل شهوت و فساد است. «المالُ مادَّةٌ الشَّهَواتِ؛ دارایی و ثروت مایه اصلی شهوات است»، (44) فقر و تنگدستی برای برخی گذرگاه کفر است، همان گونه که نبی گرامی اسلام صلی الله علیه و آله فرمودند: «کَادَ الْفَقْرُ أَنْ یَکُونَ کُفْرَاً». (45)
فعالیت های فاسد اقتصادی موجب افزایش نامشروع ثروت در دست عده ای گردیده و موجب گسترش فساد و فحشا، اعتیاد و بی عفّتی در جامعه می گردد، چرا که غالباً ثروت های نامشروع در راه های حرام مصرف می شود. (46)
عدم موازنه ی اقتصادی در جامعه یکی از عوامل بزهکاری است. افلاطون در این زمینه گفته است:
فقر و ثروت سبب نابودی کشورها می شود. فقر احساسات را از بین برده،‌ حس کینه توزی، انتقام جویی و بدبینی را تشدید می نماید. کثرت ثروت نیز مبانی اخلاقی را سست نموده، سبب تنبلی، بی قیدی،‌ غرور و بی اعتنایی نسبت به دیگران می گردد و کشور را به فنا و نابودی می کشاند. (47)
چه بسا خانواده های مقیّد به اصول اخلاقی به دلیل نیاز مالی، خود یا دختران خود را مجبور به خودفروشی نموده و مقدمات انحراف سایر اقشار جامعه را فراهم می سازند.
در برخی کشورها به دلیل حکم فرمایی پول، فحشای آشکار بین زن و مرد امری طبیعی تلقّی می شود و در بعضی کشورها عدم تساوی اقتصادی، عدم تساوی حقوق زن و مرد، بحران مسکن، تبعیض نژادی، فراوانی نوشته های منافی عفّت،‌ به گسترش فحشا کمک می کند؛ (48) مثلاً در انگلستان بیشتر زنانی که اقدام به خودفروشی می کنند از زمینه های اجتماعی فقیرتر بر می خیزند. (49)
دین اسلام بر عدالت اقتصادی تأکید ورزیده و اجرای صحیح آن در زندگی ائمه معصومین علیهم السلام و رهبران دینی جامعه اسلامی مشهود است. چنانچه سیاست دولت در برنامه ریزی بر اساس عدالت و به گونه ای باشد که عوامل رشد اقتصادی همراه با تقوا را فراهم نموده و از عوامل محرّک شهوانی جلوگیری نماید و زمینه ی اشتغال جوانان را فراهم نموده، مشکلات مسکن و ازدواج را با فراهم آوردن تسهیلاتی برطرف سازد، توطئه های استعمار نقش بر آب شده و عوامل انحراف نوجوانان و جوانان به حدّاقل، کاهش خواهد یافت.
پی نوشت ها :
1. بروس کوئن، مبانی جامعه شناسی، ترجمه غلام عباس توسلی و رضا فاضل، ص 217- 219 و تاج زمان دانش، مجرم کیست؟ جرم شناسی چیست؟، ص 190.
2. علی قائمی، خانواده و مسائل جنسی کودکان، ص 227.
3. اصول کافی، ج 1، حدیث 24، ترجمه و شرح سید جواد مصطفوی.
4. محمد تقی شیخی، جامعه شناسی و مسائل اجتماعی و مددکاری اجتماعی، ص 98- 99.
5. نساء، آیه 28. «انسان، ضعیف آفریده شده (و در برابر طوفان غرایز، مقاومت او کم است». ترجمه ناصر مکارم شیرازی.
6. مولانا جلال الدین بلخی مولوی، مثنوی معنوی، دفتر پنجم، ص 794، بیت 1369- 1370.
7. «گفتگو با ایسنا»، همبستگی، ص 11. انتخاب، ص 4، مورخ 1382/4/7
8. تاج زمان دانش، مجرم کیست؟ جرم شناسی چیست؟ ص 193- 94. و محمد رضا قره بیگلو و حسین کریمیان، روان شناسی و مسائل نوجوانان و جوانان، ص 108.
9. علی اصغر احمدی، تحلیلی تربیتی بر روابط دختر و پسر در ایران، ص 32- 33.
10. محمد مهدی موحدی، دانستنی های زناشویی، ص 233- 235.
11. جاثیه،‌ آیه 28، ترجمه محمد مهدی فولادوند.
12. ناصر جهانیان، اهداف توسعه با نگرشی سیستمی، ص 82.
13. محمد تقی مصباح یزدی، تهاجم فرهنگی، ص 72- 73.
14. جاناتان، اچ. ترنر، مفاهیم و کاربردهای جامعه شناسی، ترجمه محمد فولادی و محمد عزیز بختیاری، ص 80- 81.
15. محمد تقی مصباح، نظریه سیاسی اسلام، ج 2، ص 255- 256.
16. ر. ک: «گزارشی از برگزاری جشن ملی جوانان»، روزنامه جمهوری اسلامی، مورخ 1383/5/24
17. ر. ک: احمد رزاقی، عوامل فساد و بد حجابی و شیوه های مقابله با آن، ص 17- 33.
18. سازمان خودکفایی بسیج، تهاجم فرهنگی از دیدگاه سیاسی، ص 62.
19. محمد تقی مصباح یزدی، نظریه سیاسی اسلام، ج 1، ص 92- 93.
20. روح الله الموسوی الخمینی، سیمای زن در کلام امام خمینی قدس سره، ص 209.
21. ستّار هدایتخواه، تهاجم فرهنگی، ص 79- 81.
22. ر. ک: رضا فتح آبادی، اشاعه فساد و فرهنگ پوچ گرایی توطئه همیشه استعمار، ص 71- 77 و همّت سهراب پور، جوانان در طوفان غرایز، ص 127- 134.
23. برگرفته از سخنان مقام معظم رهبری (سید علی خامنه ای)، فرهنگ و تهاجم فرهنگی، ص 55- 56.
24. همان، ص 157- 215.
25. محمدرضا قره بیگلو و حسین کریمیان، روان شناسی و مسائل نوجوانان و جوانان. ص 106.
26. برگرفته از سخنان مقام معظم رهبری (سید علی خامنه ای)، فرهنگ و تهاجم فرهنگی، ص 239- 241.
27. حسین ملک افضلی، «بهداشت باروری و جنسی به عنوان یک حق اجتماعی»، نشریه بهداشت خانواده، شماره 14، تابستان 78، ص 5.
28. ر. ک: محمد جواد نوروزی، درآمدی بر نظام سیاسی اسلام، ص 15- 47.
29. مرکز تحقیقات اسلامی نمایندگی ولی فقیه در سپاه، تهاجم فرهنگی، ص 80- 81.
30. سازمان تحقیقات خودکفایی بسیج، تهاجم فرهنگی از دیدگاه سیاسی، ص 62- 63.
31. ستّار هدایتخواه، تهاجم فرهنگی، ص 76- 77.
32. سید محمود مدنی بجستانی، فساد و سلاح تهاجم فرهنگی، ص 180- 181.
33. حضرت علی علیه السلام در مورد سیاست می فرمایند: «سوگند به خدا! معاویه از من سیاست مدارتر نیست، اما او نیرنگ می زند و مرتکب انواع گناه می شود، اگر نیرنگ، ناپسند و ناشایسته نبود من سیاست مدارترین مردم بودم، ولی هر نیرنگی گناه است و هر گناهی یک نوع کفر است». (المعجم المفهرس نهج البلاغه، ترجمه سید کاظم محمدی و محمد دشتی، ص 126، کلام 200).
34. علی اکبر دهخدا، لغت نامه دهخدا، ج 2، ص 3114.
35. سعید فراهانی فرد، سیاست های اقتصادی، در اسلام، ص 100- 110.
36. ناصر جهانیان، اهداف توسعه با نگرشی سیستمی، ص 88.
37. محمد تقی مصباح یزدی، تهاجم فرهنگی، ص 74- 75.
38. نصیری، اسلام و تجدد، ص 149.
39. محمد حسین فرجاد، آسیب شناسی اجتماعی و جامعه شناسی انحرافات، ص 115.
40. محمد تقی مصباح یزدی، نظریه سیاسی اسلام، ج 1، ص 173.
41. خرمی. ف، «فحشا و فساد در بازار مد اروپا»، نشریه ترجمان اقتصادی 680، بخش اجتماعی، شماره 34، ص 50- 51.
برابر با 1378/9/8 hans gurden schaiamp. sex drogen.teurekleider اشپیگل 49، 29 نوامبر 1999.
42. محمد تقی نظرپور، ارزش ها و توسعه، ص 34.
43. محمد تقی شیخی، جامعه شناسی و مسائل اجتماعی و مددکاری اجتماعی، ص 93- 94.
44. المعجم المفهرس لالفاظ نهج البلاغه، ترجمه سید کاظم محمدی و محمد دشتی، کلام 58، ص 194.
45. محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج 7، ص 498.
46. احمد رزاقی، عوامل فساد و بدحجابی و شیوه های مقابله با آن، ص 114- 116.
47. محمدرضا قره بیگلو و حسین کریمیان، روان شناسی و مسائل نوجوانان و جوانان، ص 51.
48. و. د. کوچکتف: و. م. لاپیک، روان شناسی و تربیت جنسی کودکان و نوجوانان، ترجمه محمد تقی زاده، ص 15.
49. آنتونی گیدنز، جامعه شناسی، ترجمه منوچهر صبوری، ص 210.
منبع مقاله :
هاشمی، ریحانه؛ هاشمی زاده، محمد حسن؛ (1389)، شیوه های کنترل غریزه جنسی از نگاه اسلام، قم: مؤسسه بوستان کتاب (مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم)، چاپ اول

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد